مشاوران خانواده معتقدند که بهانه‌های کوچک، اصلی‌ترین دلیل برای امیدوار ماندن به زندگی است

خودت را نجات بده

تا بوده همین بوده است؛ این‌که دنیا همیشه پر از خشم و رنج و گاهی جنگ بوده است؛ دنیایی که البته به اندازه این ناملایمات‌هایش، طرف زیبایی هم داشته و خب ترکیب و کنار هم قرار گرفتن این دو جنبه، دنیا را ساخته است. اما ما کدام را انتخاب می‌کنیم؟ به جنگ و مریضی‌ و خشم و غمش دامن می‌زنیم یا سعی می‌کنیم خودمان را از این چاله عمیق سختی‌ها نجات بدهیم و کمی آرامش را تجربه کنیم؟ این سؤالی است که شاید پاسخ درستش بتواند کمی قلب و ذهن‌مان را در روزگار سخت امروز تسکین بدهد؛ کافی است کمی در سبک زندگی‌ و نگاه‌مان به زندگی تجدید‌نظر کنیم. کاری که رئیس فیفا هم انجام می‌دهد.
کد خبر: ۱۳۹۲۲۶۱
نویسنده نرگس خانعلی‌زاده - چاردیواری

مصاحبه رئیس فیفا را دیده‌اید؟ همان‌که درباره ماهیت فوتبال و اصلی‌ترین دلیل برگزاری‌اش به خبرنگاران می‌گوید؛ خبرنگارانی که می‌خواستند فوتبال را به حاشیه بکشانند اما اینفانتینو‌ این اجازه را به آنها نداد. او به آنها گفت که دلخوشی فوتبال را با سیاست و دعواهای بیرون از زمین فوتبال از مردم نگیرند و جنگ جهانی به راه نیندازند. گفت که فوتبال تنها یک تورنمنت است که ملت‌ها را دور هم جمع می‌کند و برای همین هم باید قدرش را بدانیم؛ نه چیز دیگر! اما واقعا ما چقدر می‌توانیم راجع به هر موضوعی، این‌چنین واقع‌بین باشیم و از اتفاقاتی مانند فوتبال که در زندگی‌مان رخ بدهد، لذت ببریم؟ 
   
از خودش لذت ببر
نمونه‌اش؟ عروسی‌های‌مان، مهمانی‌های‌مان! برای بزرگ‌ترین و خاص‌ترین اتفاق زندگی‌مان جشن می‌گیریم و همه را در شادی‌مان شریک می‌کنیم اما قبل و بعدش، هرچه هست، حرص‌و‌جوش و استرس و گاهی حسرت است. غصه دیر آماده شدن لباس عروس‌مان، گله کردن فلانی از دعوت‌نشدنش به عروسی، بگومگوها بر سر مخارج و هرچیزی که فکرش را بکنید! آخرش هم عروس و داماد خسته‌ترین افراد حاضر در جمع هستند و برای پایان عروسی لحظه‌شماری می‌کنند. انگار نه انگار که از روزهای کودکی، خودمان را در لباس عروسی و دامادی تصور می‌کردیم و فکر می‌کردیم که چه شبی شود، آن شب! اما واقعا شد؟ انگار که از هیچ‌چیزی نمی‌خواهیم آن‌قدر که شایسته است و لیاقتش را دارد، لذت ببریم و لبخند رضایت بر لب داشته باشیم. روی دیگر ماجرا، مهمانی رفتن‌های‌مان است. حاضر و آماده هستیم و منتظریم کسی چیزی بگوید به‌ ما بربخورد و جوابش را بدهیم. اصلا یادمان می‌رود که چرا به مهمانی آمده‌ایم؟ مگر قرار نبود تعطیلات آخر هفته را کنار فامیل و دوستان‌مان بگذرانیم که کمی بیشتر از طول هفته‌ای که گذشت و مدام کار کرده بودیم، خوش بگذرانیم؟ پس چه شد؟ چرا می‌خواهیم از همین چند ساعت هم چیزی برای خراش دادن روح‌مان پیدا کنیم؟ این همان چیزی است که رئیس فیفا درباره‌اش حرف می‌زد. جام‌جهانی، عروسی، مهمانی! مناسبت‌هایی که قرار است از آنها فقط لذت ببریم نه چیز دیگر! اما خودمانیم؛ واقعا نهایت لذت را می‌بریم؟
 
 مسیر را دریاب
شنیده‌اید که می‌گوید بهترین خاطرات جوانی‌مان، روزهای دانشگاه و دوره کارشناسی است؟ راست می‌گویند؛ روزهایی که از دوران نوجوانی انتظارش را می‌کشیدیم و حالا به آن رسیده بودیم. دانشگاه، اساتید، تفریحات دانشجویی، دغدغه‌ها، دوستی‌هایش و بدا به حال کسانی که آن را با اخم و تخم و غر زدن به جان کلاس‌های 8 صبح و راه دورش گذرانده‌اند و تنها به مدرک لیسانسی که قرار است بعد چهار سال به دست‌شان بدهند، فکر کرده‌اند. کسانی که یادشان رفته است که در میان گذر این روزها، از یک جوان 18‌ساله، تبدیل به فردی 22 ساله‌ شده‌اند که چهار سال از عمرش را در این محیط گذرانده است و حالا خاطره‌ای ندارد که از آن چهار سال برای بچه‌هایش تعریف کند. این همان چیزی است که قریب به اتفاق روان‌شناسان و مشاوران خانواده درباره‌اش صحبت می‌کنند و از اهمیت مسیر می‌گویند: «‌واقعیت این است که ما همیشه طی گذراندن یک مسیر هستیم؛ آن‌قدر که معدود دفعاتی در زندگی پیش می‌آید که در دل یک هدف ایستاده باشیم. گاهی کار می‌کنیم تا آن چیزی را که دوست داریم، بخریم؛ پس باید آن روزهای کار کردن‌مان را هم دوست داشته باشیم. حتی اگر نهایتش تصمیم‌مان عوض شود و دیگر قصد خرید آن وسیله مورد نظرمان را نداشته باشیم.» این را مهری موسوی، روان‌شناس می‌گوید که بر اهمیت مسیر و  البته انتخاب مسیری که به هدفی هم منجر شود، تاکید دارد: «‌مثلا همین جام جهانی! همین که تیمی در این تورنمنت حضور دارد، یعنی در کمترین حالت، هفت هشت روزی این رویداد بزرگ را تجربه می‌کند. پس فارغ از نتیجه و غم باخت و شوق برد، باید بتواند از لحظه به لحظه‌ حضورش در چنین رویداد با‌اهمیتی لذت ببرد.» و چه کسی است که با حال بهتر و استرسی کمتر و...، نتیجه بهتری نگرفته باشد، موسوی می‌گوید:«کاش چنین لذت بردن‌هایی را در همه زندگی‌مان به‌کار ببریم؛ از درس خواندن، مسافرت رفتن، مهمانی دادن، ازدواج کردن، بچه‌دار شدن و‌...» یادتان نرود که اینها مجموعا چند هدف می‌شوند که به آنها خواهیم رسید اما مسیر رسیدن به هر کدام از این هدف‌ها، می‌شود همه عمرمان! 

یقه خودت را بگیر
«تا دل‌تان بخواهد، دلیل برای غمگین بودن و علت برای عصبانی شدن وجود دارد.» این را موسوی می‌گوید و ادامه می‌دهد:«‌اما شما آن کسی باشید که در پس ذهنش، هدفی جز بهره‌مند شدن از این زندگی کوتاه را ندارد. آن‌وقت است که راحت‌تر از هر‌وقت دیگری، خشم‌تان را در برابر بد رانندگی کردن خودروی روبه‌رویی و حرص‌تان را از بی‌خیالی شریک زندگی‌تان کنترل می‌کنید. در واقع ماجرا این است که ما تنها می‌توانیم روی خود و رفتار‌مان کنترل داشته باشیم؛ پس بهتر است تنها از خودمان انتظار داشته باشیم که درست رفتار کند نه هیچ‌کس دیگر، ‌آن‌وقت است که اگر هرکسی چنین فکری کند، دنیا گلستان می‌شود. ‌اصلا فکر کنید، زندگی هم یک جام‌جهانی است؛ جامی با حضور شرکت‌کننده‌های مختلف؛ جامی که قرار است از حضور در آن تجربه کسب کنید و به تعالی برسید! پس بهتر از بقیه پا به توپ شو و بدو!»

منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها