
عدهای پیوستگی تهران و ری را قبول نداشته و معتقدند که ری از تهران جداست و سابقه ری به لحاظ یک شهر تاریخی که مقدم بر تهران هم بوده است، نشانگر جدایی آن از تهران است. موافقان جدایی شهرری از تهران، سه مسأله را بهعنوان دلایل استدلال خود برای جدایی این دو شهر اعلام میکنند؛ ابتدا اصل یکصدم قانون اساسی که گفته هر شهر و شهرستانی باید به صورت جداگانه شورای مستقل داشته باشد. دوم درآمدهای اختصاصی محدوده شهرری که کفاف اداره این شهر را میدهد و سوم گسست فرهنگی شهرری با تهران است. این استدلال موافقان جدایی تا جایی پیگیری شد که برخی در سال 1391 با تهییج استاندار وقت تهران و با استناد به ماده 85 قانون تشکیلات، وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی شهر و نحوه انتخاب شهرداران، استدلال کردند، چون شورای شهر مستقلی برای شهرری تشکیل نشده، اختیارات این شورا به استاندار تفویض میشود و استاندار باید شهردار مستقلی را برای شهرری انتخاب کند. در همان زمان هم استاندار تهران گرچه شخصی را به عنوان شهردار انتخاب کرد، اما این انتخاب با رای دیوان عدالت اداری متوقف شد و بعد از آن هم هرگز اجرایی نشد. حالا پس از کش و قوسهای فراوان طی سالهای متمادی مجددا در آستانه انتخابات مجلس این بحث قدیمی داغ شده است.
قانون چه میگوید؟
حنانه مرعشی، پژوهشگر مطالعات شهری و منطقهای با بیان اینکه بحث جدایی ری و شمیران از تهران تاکنون بارها مطرح شده است، به جامجم میگوید: جدا از تب و تابهای سیاسی و رسانهای، این موضوع واجد ابعاد قانونی و کارشناسی است که باید به آن توجه شود. هر شهر برابر قانون، دارای محدوده قانونی است و درخصوص شهر تهران، مستند به طرح جامع مصوب در یک محدوده واحد جغرافیایی معین از سال 1349 تاکنون استقرار داشته است، با تأسیس شهرستان ری در سال 1365، مستند به قانون تقسیمات کشوری، موجودیت شهر تهران بهصورت یکپارچه از شمیران تا ری، در حدود محدوده قانونی شهر به رسمیت شناخته شده است. به همین جهت در اجرای قانون تشکیلات شوراهای اسلامی در این محدوده نیز همواره یک شورای شهر انتخاب شده، در واقع هرگونه تغییری در این موجودیت تنها با تصویب مجلس شورای اسلامی امکانپذیر است.
جدایی ری از تهران و تبعات آن
این پژوهشگر مطالعات شهری و منطقهای با بیان اینکه ایجاد اختلال در توسعه متوازن شهر تهران یکی از نتایج محتمل چنین تصمیمی است، عنوان میکند: در صورت جدایی منطقه 20 شهرداری تهران که موسوم به ری است، امکان ارائه خدمات عمرانی، زیربنایی و رفاهی طبق قانون توسط شهرداری تهران به منطقه مذکور وجود نخواهد داشت. همچنین براساس قانون عوارض و درآمدهای هر شهر باید منحصرا به مصرف همان شهر برسد و شهرداری مکلف است به مناطقی که عوارض از آنها دریافت میکند، خدمات ارائه کند و خارج از حدود شهر حق تعهد تهیه تاسیسات را ندارد.
شواهد حاکی از آن است که چنین اقدامی تبعات گستردهای در پی خواهد داشت، به عنوان مثال در حوزه اقتصادی تمرکز عمده فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشور در محدوده و حریم قانونی کلانشهر تهران است و منابع حاصل از تعرفهها، مالیاتها از جمله مالیات بر ارزش افزوده که بخشی از آن به مصارف امور شهری میرسد، نصیب شهرداری تهران میشود. بنابراین جدایی شهرستانها میتواند منابع مورد نیاز امور مدیریت شهری همان شهرستان را با مشکلات عمدهای مواجه کند. به عبارتی شدت نیاز مالی شهرداریهای ذینفوذ موجبات اتخاذ فروش تراکم، تغییر کاربریها براساس نیازهای مالی و بهطور کلی رشد و گسترش نامتوازن و غیراصولی آن مناطق را فراهم خواهد کرد.
نقاط تاریک ایده جداسازی ری از تهران
گرچه موافقان جدایی شهرستانهای ری و شمیرانات بر این باورند که منابع درآمدی این دو شهرستان، میتواند کفاف نیازهای مالی آنها را بدهد و زمینه رشد و بالندگی فزاینده آنها را ایجاد کند، مرعشی اما به توضیح دیدگاه مخالفان میپردازد و میگوید: دیدگاه مخالف بر موضوع قطع دسترسی مدیریت شهری این دو شهرستان به منابع مالی و بودجه شهرداری مرکزی کلانشهر تأکید دارد و آن را نقطه تاریکی در مدیریت شهری این دو بخش میداند و در صورت جدایی احتمالی، ارائه خدمات شهری در این دو شهرستان با مشکلات اساسی مواجه خواهد شد و آثار نامطلوبی را بر کیفیت خدمات مدیریت شهری از خود به جا میگذارد و بسیاری از منابع مالی شهرهای جدید صرف رفع کمبودهای زیرساختی و استراتژیک، احداث ساختمانهای جدید برای ادارات و سازمانهای شهرداری و هزینههای ناشی از تفرق مدیریت در آن پهنهها میشود. وجود این تفرق مدیریتی و تعدد مراکز تصمیمگیری میتوانند در بسیاری از موارد از جمله در مواقع بروز بلایای طبیعی و غیرطبیعی به پیچیدهتر شدن مسائل کمک کند. لذا جدایی اجزای شهری از یکدیگر به تنهایی رافع مشکلات نیست. بلکه موجب تسری داعیه جداییهای مشابه و رویش تعداد کثیری مجموعههای مستقل که تنها به گسترش ساختارها منجر خواهد شد، میشود.
این پژوهشگر ادامه میدهد: به نظر میرسد طرح مجدد جدایی ری از تهران در فضایی سیاستزده و در سایه منویات سیاسی کوتاهمدت گروهی مطرح شده و با دلایل روشنی در طرح این موضوع اسناد برنامهریزی ملی و محلی و مصالح عمومی نادیده گرفته شده است. البته نباید از ریشههای خیرخواهانه موافقان این جدایی نیز غافل شد. در حقیقت در سطوح مدیریت محلی مطالباتی وجود دارد که باید به آنها پاسخ درخور داده شود.
همه شهرها فدای تهران!
از زمانی که پرونده جدایی شهرری از تهران در شورای سوم شهر تهران بسته شد، تاکنون اظهار نظر دیگری درباره جدایی ری از پایتخت نشده است، اگرچه با روی کار آمدن شورای پنجم زمزمههای کمرنگی در این خصوص مطرح شد، اما حالا موضوع انتخابات مجلس به این زمزمهها قوت بخشیده تا جایی که حسن خلیلآبادی، عضو شورای شهر تهران، متولد و ساکن شهرری فروردین امسال از تقدیم طرح استقلال شهرری از مدیریت شهری تهران به هیاترئیسه مجلس خبر داد. خلیلآبادی در این باره به جامجم میگوید: جداسازی شهرری از تهران حقی است که در قانون اساسی به ساکنان این شهر داده شده و در واقع حق قانونی مردم مهجور مانده است.
رئیس شورای اسلامی شهرستان ری در واکنش به برخی از اظهار نظرها مبنی بر از دست دادن مدیریت یکپارچه تهران به دنبال اجرای این طرح توضیح میدهد: تهران هم اکنون به نوعی تکهتکه شده و شهرهایی همچون کرج، پاکدشت، اسلامشهر و... از این شهر جدا شدهاند، اما وقتی قراراست شهرری به حقوق خود برسد این موضوع مطرح میشود.
وی ادامه میدهد: براساس قانون اساسی ری باید دارای شورای شهری مستقل باشد، قانونی فراتر از قانون اساسی وجود ندارد و قوانین مصوب در مجلس نمیتواند این قانون را محدود کند. همه شهرها نباید برای تهران فدا شوند؛ امروز همه شهرهای حومه از تهران جدا شدهاند و فقط شهرری از این قاعده مستثنی مانده است. تهران این جدایی را نمیپذیرد تا بتواند مشکلات و معضلاتش را به ما سرازیر کند. از تهران تا به حال چه چیزی جز معضلات به ری رسیده است؟ برای هر تصمیمگیری در شهرری باید وارد بروکراسی شهرداری و شورای تهران شد، کسانی که مخالف جدایی ری از تهران هستند، در واقع با قانون اساسی مخالفت میکنند.
این درخواست، اما در شورای شهر تهران مخالفانی هم دارد؛ مخالفانی که دلایل خودشان را با صدای بلند اعلام میکنند و گروه دیگر که گرچه مخالف این ایده هستند، اما ترجیح میدهند تا سکوت کنند.
جدا شدن شهرری با بخشنامه امکانپذیر نیست
محمود میرلوحی، عضو شورای شهر تهران در مخالفت با این طرح با بیان اینکه شهرری را که در نتیجه توسعه ۴۰ساله، جزو تهران شده، با یک بخشنامه نمیتوان جدا کرد، میگوید: بسیاری از شهرهایی که از کلانشهرها جدا شدند، به مرور به مشکل برخوردند و تمایل دارند که باز هم جزئی از تهران شوند. شهرهای اطراف تهران برای داشتن وضعیت مناسبتر میخواهند به تهران متصل شوند، آنوقت شهرری که با توسعه تهران طی ۴۰ سال، بخشی از آن شد، میخواهد جدا شود.
وی در پاسخ به موافقان جدایی ری از تهران تاکید میکند: باید کارشناسی و دقیقتر حرف بزنند، مگر اتصال شهرری به همین راحتیها بوده که جدا شدنش با یک بخشنامه و حرف عدهای اتفاق بیفتد. جدایی شهرری از تهران به هیچ عنوان امکانپذیر نیست.
گرچه طرح جداسازی شهر تهران سالهاست به محلی برای مناقشه تبدیل شده، اما طرح مجموعه شهری تهران در دهه 70 قدمی در این راه بوده که متاسفانه با اجرایی نشدن این طرح و قانونی نشدن سازوکارهای مدیریت منطقه کلانشهری تهران مغفول مانده و سرانجام نیافته است. امروز بسیاری از مسائل و مشکلاتی که گریبانگیر عرصه منطقه کلانشهری تهران شده، ضرورت احیای مجموعه شهری تهران و استقرار نظام مدیریت و مالیه آن را میطلبد. حالا باید منتظر ماند و دید بیان دوباره این ایده در حد مناقشه باقی میماند یا سرانجام این موضوع تعیین تکلیف میشود.
الهه خانی
جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال