«حاج‌اکبر شریعت‌»ها دادیم...

حاج‌اکبر شریعت که بود؟
شاعر عزلت‌نشین

متولد داراب بود و وقتی دار فانی را در یکی از محله‌های شیراز وداع گفت کمی از هشتمین دهه زندگی‌اش می‌گذشت. تنها زندگی می‌کرد و تمام میراثش از جنگ، بیماری اعصاب و روان بود و داروهایی که بخش اعظمی از درآمدش را می‌بلعیدند، اما گلایه نمی‌کرد و در پاسخ به خبرنگاری که پرسیده بود مگر می‌شود گلایه نداشته باشی، پاسخ داده بود: حالا که شده!
حاج‌اکبر برادر کوچک‌تری داشت که در عملیات دوم رمضان در 16 سالگی به شهادت رسیده بود و خودش از 30 شهریور 63 از طرف ارتش جمهوری اسلامی ایران به جبهه اعزام شده و در چندین عملیات از جمله بدر و خیبر شرکت کرده بود. سال‌های آخر عمرش را با بیماری‌های مختلفی دست و پنجه نرم کرده بود. دخترانش به خانه بخت رفته بودند و او تنها زندگی می‌کرد. گاهی خواهرش از داراب می‌آمد و گاهی دخترانش سری به او می‌زدند، اما همسرش چند سالی بود که حاج‌اکبر را تنها گذاشته بود. اهل شعر و شاعری بود؛ سه دفتر شعر سروده بود، اما فقط یک دفتر از او باقی‌مانده که در اختیار نوه حاج‌اکبر است.
حاج‌اکبر در سکوت و به دور از هیاهو زندگی می‌کرد. یک‌بار از برنامه بدون تعارف تلویزیون به سراغش رفته بودند و یک بار هم تقریبا پنج‌سال پیش برایش بزرگداشتی ترتیب دادند که آنجا با دست‌های لرزانی که به‌سختی میکروفن را نگه می‌داشت، درباره شعر «کربلا کربلا...» حرف زده بود.

کربلا کربلا چطور سروده شد؟
به عشق شهدا

در مراسم بزرگداشتی که برای حاج‌اکبر شریعت ترتیب داده شد، تعریف کرده بود عصر روز هفتم محرم سال 1363، روی خاکریز نشسته بود و به شهادت یارانش فکر می‌کرده است. از خودش پرسیده بود برادرانش چرا با آغوش باز به سمت شهادت می‌روند و پاسخی که به خودش داد تنها یک کلمه بود: کربلا!
حاج‌اکبر معتقد بود شهدا به عشق رسیدن به کربلا شهید می‌شوند و او به عشق شهدا، شعر کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم را سرود. او مداحی‌های دیگری هم دارد از جمله همان مداحی‌ای که با مصرع کی رسد این پیام از قرارگاه کربلا آغاز می‌شود.
چند روز بعد در 14 مهر 63 مصادف با روز عاشورا، حاج‌اکبر در سوله‌ای بزرگ داشت برای رزمندگان مداحی می‌کرد که یکی از تصویربرداران تلویزیون متوجه این مراسم شد و از آن فیلم گرفت. مداحی کربلا، کربلای حاج‌اکبر بارها در طول سال‌های دفاع مقدس از تلویزیون و رادیو پخش شد و به عنوان زیرصدا در مستندهای روایت فتح شهید مرتضی آوینی مورد استفاده قرار گرفت.
بدون تردید یکی از ماندگارترین مداحی‌های دوران دفاع مقدس همین کربلا‌کربلا، ما داریم می‌آییم، است که خالقش یعنی حاج‌اکبر 33 سال بعد توانست به کربلا سفر کند.

آرزوی حاج‌اکبر چطور برآورده شد؟
33 سال بعد

دی 96 بود که بالاخره حاج‌اکبر به آرزویش رسید و راهی کربلا شد. او که سال 63 شعری در این باره سروده بود و سال‌ها خودش و خیلی‌های دیگر آن را زمزمه کرده بودند در یکی از مصاحبه‌ها گفته بود تنها آرزویش سفر به کربلا و زیارت حرم امام حسین(ع) است. یک‌بار هم درباره این آرزو با خبرنگاران برنامه خبری بدون تعارف صحبت کرد و آنجا بود که آرزو یا به عبارتی حسرت بزرگ حاج‌اکبر مورد توجه قرار گرفت و چندی بعد مدیرکل بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس و فرمانده ارشد ارتش با دعوت و همراهی خبرگزاری تسنیم به دیدار حاج‌اکبر رفتند و قرار شد آرزوی دیرینه حاج‌اکبر با هزینه ارتش جمهوری اسلامی ایران برآورده شود.
حاج‌اکبر فقط کمی بیش از یک‌سال بعد از رسیدن به آرزوی دیرینه‌اش زندگی کرد و 22 اسفند یعنی همین چند روز پیش برای همیشه دار فانی را وداع گفت.

1327 تولد در داراب

حاج اکبر در داراب متولد شد. علاوه بر مداحی، شعر کربلا، کربلا... هم از اوست

1363 اعزام به جبهه

حاج اکبر در همان سال اول اعزام به جبهه، عصر روز هفتم محرم شعر کربلا، کربلا... را سرود

1396

رسیدن به آرزوی دیرینه

حاج اکبر بعد از 33 سال به آرزویش می‌رسد و از طرف ارتش به کربلای معلی مشرف می‌شود

1397

وداع با جهان

حاج اکبر فقط کمی بعد از برآورده شدن آرزویش 2 روز پیش در شیراز دار فانی را وداع گفت

زهرا خلیلی

نغمه‌خوان «کربلا کربلا» آسمانی شد. این روزها چقدر جای افرادی امثال #حاج_اکبر_شریعت خالیست! انسان‌هایی متواضع که نه چشمشان دنبال تصاحب مقام بود، نه چشم به بیت‌المال داشتند و نه سهم‌شان را از سفره انقلاب و جنگ طلب می‌کردند. خوب شد آخر عمری کربلا رفت و... رفت.

ذوالقرنین

روز #بزرگداشت_شهدا شهدا مهمانی ویژه داشتند... اکبر شریعت نغمه‌خوان «کربلا‌کربلا ما داریم می‌آییم»... پاک و گمنام زندگی کرد و هرگز نخواست مثل «رفیق‌دوست‌ها» از شهرتش بهره‌کشی کند! روحش شاد و یادش گرامی!