ضرورتی برای مذاکره نداریم/ در صورت مذاکره باید از افرادی که مرعوب آمریکا نیستند استفاده نمود

محمدحسن قدیری ابیانه در گفت و گو با جام جم آنلاین بیان کرد: در رابطه با ماجرای مک فارلین برخی از افراد از عدنان خاشقجی، عموی همین خاشقجی که در ترکیه کشته شد نام می‌برند که رابط بین ایران و اسراییل بوده است. ولی این سخن کاملاً اشتباه است. بلکه هیچ ارتباطی بین ایران و اسراییل نبوده ولی معامله‌ای بین ایران و آمریکا با وساطت خاشقجی صورت گرفته است. قرار براین بوده است تا موشک‌ها و سلاح‌هایی ازسوی آمریکا به ایران داده شود تا از آنها برای مقابله با هواپیماهای نظامی عراق استفاده شود. البته موشک هم داده شد ولی مقداری از آن ساخت اسراییل بود که ایران آنها را بازگرداند و قبول نکرد. معامله بین ایران و آمریکا صورت گرفت و ما توانستیم تعدادی از هواپیماهای عراق را هم مورد هدف قرار دهیم.

قدیری ابیانه گفت: بر این اساس باید گفت هیچ زمانی ارتباط آمریکا و کشورهای اروپایی و یا هر کشور دیگری با ما برای کمک به ما نبوده است. بلکه آنها معامله انجام می‌دهند تا از آن سودی عایدشان شود. حتی ارتباط ما با کشور همسایه یعنی پاکستان هم برای این است‌که آنها و ما به دنبال سود از این ارتباط هستیم و وقتی سود دوطرف تلاقی پیدا می‌کند، معامله شکل می‌گیرد.

این فعال سیاسی در ادامه عنوان داشت: آن‌زمان آمریکا ابتدا احساس می‌کرد که عراق برنده جنگ است و آمریکا و عراق تمام تلاش خود را برای شکست ایران انجام می‌دادند. اما بعداز اینکه دید ایران در آستانه پیروزی است، خواست که ارتباط با ایران داشته باشد که برای خدمت به ایران نبود بلکه هدفش ضربه زدن به ایران بود. درنتیجه معامله صورت گرفت و مقداری اسلحه به ایران آمد. عدنان خاشقجی مبلغی برای اسلحه‌ها طلب کرد که بیش‌از مقدار واقعی بود و ایران موافقت نکرد. درنتیجه اوهم به قائم مقام رهبری متوسل شد و نمی‌دانست که او اصلاً درجریان قضیه نیست. به‌همین دلیل اولین بار مهدی هاشمی این ماجرا را لو می‌دهد و این معامله در روزنامه الشارح لبنان چاپ می‌شود. این موضوع به ایران کنترا و در ایران به مک فارلین معروف شد و تبدیل به یک رسوایی بزرگ برای آمریکا شد. زیرا آمریکا مدام کشورهای دیگر را تهدید می‌کرد که به ایران سلاح نفروشند و ارتباط نداشته باشند و حال خود موشک‌هایی ضدهوایی به ایران فرستادو مک فارلین را با کیک و انجیل امضا شده و اسلحه به ایران فرستاد. این خود یک افتضاح بزرگ برای آمریکا و تحقیر او شد.

محمدحسن قدیری ابیانه گفت: آقای هاشمی این موضوع را با امام مطرح نمود و امام فرمودند که حقایق را بازگو کنید. ایشان نیز در نماز جمعه مطالب را بیان کردند و خود تبدیل به یک پیروزی بزرگ دیپلماتیک برای ایران و رسوایی برای آمریکا شد.در ایران به‌خاطر مسائل جناحی سعی می‌شد که قضیه مک فارلین را سیاسی کنند و هشت نماینده نیز به آقای ولایتی نامه نوشتند و دراین رابطه سؤال کردند. این درحالی بودکه ایشان اصلاً خبری ازاین موضوع نداشت و قصد آن افراد نیز کوباندن آقای هاشمی بود. امام (ره)نیز فرمودند این افراد پوچ هستند و بعداز آن‌هم دیگر جایگاهی نداشتند و منزوی شدند.

قدیری ابیانه در رابطه با نقش آقای روحانی در آن ماجرا نیز گفت: حال گفته شده که آقای روحانی در این مذاکرات حضور داشته و مطالبی منتشر شده که ایشان درخارج ازکشور با یک مقام آمریکایی ملاقات کرده و مطالبی گفته می‌شود که آن فرد یک مقام اسراییلی بوده است و آقای روحانی علیه امام (ره ) سخن گفته و از غرب خواسته که علیه امام موضع بگیرد. البته اینکه این سخنان و مواضع بوده یا نه باید دستگاه قضایی و اطلاعاتی بررسی کند و اگر مطالب نقل‌قول شده صحت داشته باشد، آقای روحانی به ایران خیانت کرده و نباید یک کارمند ساده دولت هم باشد. اما دستگاه‌های مسئول باید رسیدگی کنند.

محمدحسن قدیری ابیانه پیرامون رابطه و مذاکره با آمریکا نیز گفت: ما باید بدانیم که ارتباط با آمریکا به‌معنای پایان دشمنی با آنان نیست. کمااینکه بعداز پایان جنگ تحمیلی صدام ناچار شد با ایران سازش کند اما دشمنی خود را داشت و حتی زمان اعدامش شعار مرگ برایران می‌داد. پس نباید فکر کرد آمریکا روزی دست از دشمنی با ما برمی‌دارد. این واقعیتی است که باید بدانیم. نمونه آن بعداز انقلاب است که باوجود دشمنی آنها اجازه دادیم سفارتشان در ایران بماند. اما آنها از سفارتخانه خود علیه ایران و برای جاسوسی علیه ایران استفاده کردند.

این فعال سیاسی در پایان گفت: اگر روزی قرار باشد با آمریکا مذاکره کنیم باید کسانی را برای مذاکره بفرستیم که مرعوب آنها نباشند و از آنها باید متنفر باشند. الان نیز هیچ ضرورتی نداریم که با آمریکا ارتباط داشته باشیم و نباید به آنها اعتماد کنیم. درنهایت اینکه اگر سخنانی که علیه آقای روحانی گفته شده که با مقام اسراییلی صحبت علیه ایران و امام داشتند، صحت داشته باشد، باید به جرم خیانت محاکمه شود. البته نمی‌توان به سخنان یک صهیونیست اعتماد کرد مگر اینکه اسنادی دراین باره منتشر شود که متضمن این سخنان باشد.