از آبشار دارنو تا غار ارواح در دل یک روستا

«ویسر» روستایی بکر و رویایی در دل جنگل

ماجرای سفر به روستای ویسر و دیدن دریاچه فراخین زمانی شکل گرفت که بطور اتفاقی با سفرنامه و عکس‌های دیدنی یک طبیعتگرد در شبکه‌های اجتماعی مواجه شدیم.
کد خبر: ۱۱۷۳۶۳۵

عکسها بسیار جذاب و دیدنی بودند و منظرههای بینظیری را وعده میدادند. جستوجوی بیشتر البته نتیجه چندانی نداشت و مشخص بود که منطقه مورد نظر هنوز از هجوم مردمان شهری در امان مانده است و میتوان امیدوار به لمس طبیعتی بکر بود. بررسی نقشهها و کمک گرفتن از گوگل، تنها راهنمای این مسیر است که البته همان هم تنها تا ابتدای ورودی جاده جنگلی کاربرد دارد و در فاصله 20 کیلومتری دریاچه از کارایی میافتد.

برای رسیدن به روستای ویسر، باید از مسیر جاده چالوس راهی شمال ایران شوید. به تناسب زمانی که برای سفر انتخاب کنید و برخی شرایط آب و هوایی و جادهای، طی کردن مسیر 140کیلومتری تا ابتدای جاده فرعی، حدود سه ساعت زمان میبرد. کمی بعد از مرزنآباد از جاده قدیم چالوس به سمت کندلوس باید رفت. باید روستاهای کنیس و دلسم را پشت سر بگذارید تا به ویسر برسید.

البته فراموش نباید کرد که همین مسیر هم بدون جاذبه نیست. به محض خروج از جاده اصلی، بافت زمین شکل خاصی به خود میگیرد و رنگ خاک به سفیدی میزند. چند کیلومتر در همین حال و هوا با پوشش گیاهی نه چندان متراکم طی میشود تا کمکم به ارتفاعات بالاتر صعود کنید. جاده با پیچ و تابهای فراوان خود را به بالای کوهها میرساند. زحمت همین چند کیلومتر را که به جان بخرید و به آسمان نزدیک شوید و تا میتوانید تصاویر و پدیدههای کمنظیری همچون دریاچه ابر و جنگلهای انبوه را به چشم ببینید. در برخی مناطق این مسیر آنقدر آسمان نزدیک به نظر میرسد که فقط کافی است دستتان را دراز کنید.

از ابتدای جاده فرعی تا 28 کیلومتر بعد که به ویسر برسید، تقریبا رستوران یا فروشگاهی پیدا نمیشود. روستای دلسم مسجد در حال ساختی دارد اما ویسر از داشتن مسجد محروم است. اگر خریدی داشته باشید، باید تا رسیدن به مغازهای در انتهای روستای ویسر صبر کنید. مغازهای که البته بسیار بیش از تصور ما از یک فروشگاه روستایی در خود جنس داشت. حتی اجناسی که در فروشگاههای تهران کمتر یافت میشوند را هم میشد در این مغازه پیدا کرد. به تناسب رونق ساخت و ساز و نیاز مردم منطقه به وسایل خاصی همچون تیشه و الک و سایر ملزومات بنایی، این موارد را هم میشد در فروشگاه اسماعیل آقا پیدا کرد.

اسماعیل آقا پیرمردی است حدودا 60 ساله که حکم دانای کل روستا را دارد. بسیاری از خانههای روستا توسط او اجاره داده میشود و رفت و آمد به دریاچه را هم او تحت نظر دارد و در مواردی خدمات ویژهای همچون هماهنگی نیسان برای رفتن به دل جنگل را هم انجام میدهد.

اگر تا پیش از ظهر به ویسر رسیده باشید، بهتر است که برای خوردن ناهار راهی جنگل شوید. در ابتدای ورودی جنگل ایست بازرسی قرار دارد. راهنمای آنجا مشخصات اولیه راننده و ماشین را میگیرد و در موارد محدودی ماشین را بازرسی میکند تا از نداشتن سلاح شکار اطمینان حاصل کند. اگر راه را بلد نباشید، نقشهای دستی روی دیوار نمگرفته اتاق کوچک نگهبان نصب شده است که میتوانید از آن عکس بگیرید. نقشه با جزئیات کامل مسافران را به سمت غار ارواح، دریاچه فراخین و آبشار دارنو راهنمایی میکند. تا رسیدن به اتاق نگهبانی، جاده آسفالت با حداقل خرابی کشیده شده است و مشکلی برای رفت و آمد وجود ندارد. اما از ایست بازرسی به بعد، جاده خاکی میشود و به تناسب وضعیت بارشها، خرابیهایی در آن پدید میآید.

از دیگر چیزهایی که بعد از ایست بازرسی تغییر میکند، وضعیت پوشش خطوط تلفن همراه است. در روستای ویسر تقریبا هیچ دسترسیای به اینترنت نخواهید داشت و تنها با استفاده از اپراتور همراه اول امکان برقراری تماس تلفنی دارید، اما با عبور از ایست بازرسی، کم کم پوشش آنتن بهتر میشود و با آنکه به عمق جنگل میروید، اما سایر اپراتورها هم آنتن میدهد و در برخی مقاطع دسترسی به اینترنت هم میسر است.

از اتاق نگهبانی تا دریاچه فراخین، حدود بیست کیلومتر فاصله است که با توجه به شرایط راه، حدود 45 دقیقه طول میکشد. اگر حساسیت ویژهای روی ماشین خود نداشته باشید، پیمودن این فاصله با وسیله شخصی ممکن است، اما میتوانید از گزینه نیسان هم استفاده کنید. چند نیسان در روستا هستند که در صورت درخواست مسافران آنها را به مناطق مورد نظرشان میرسانند. هزینه رفت و آمد و چند ساعت انتظار نیسان، حدود 150هزار تومان است که چندان زیاد به نظر نمیرسد. با ورود به جنگل شرایط به طور کامل تغییر میکند. پوشش گیاهی بسیار انبوه جنگلهای هیرکانی تصاویر حیرتانگیزی را خلق میکنند. جاده پرپیچ و خم و مملو از مه، بارش نرم باران و در مقاطعی شنیدن صدای پرندهها تجربیات منحصر به فرد طی کردن این مسیر هستند. درختانی با ارتفاع بسیار زیاد و تنههای قطور در کنار درختان کم سن و سالتر دیده میشوند.

دریاچه فراخین در فاصله کمی از جاده خاکی قرار دارد. اگر راه را بلد نباشید یا با راهنمای محلی نرفته باشید، دقت زیادی برای پیدا کردن آن باید به خرج دهید. با حدود ده دقیقه پیادهروی از جاده، متوجه منطقهای میشوید که نور بیشتری دارد و آسمان را میتوانید ببینید. توجه داشته باشید شاید از آخرین باری که آسمان را دیدهاید حدود یک ساعت میگذرد و در همه این مدت زیر پوشش انبوه درختان بودهاید. باید جلوتر بروید و کمکم از بالای دریاچه سر در میآورید. بدون تردید نخستین واکنش هر کسی در مواجهه با این منظره، حیرت است. آرامش افسانهای دریاچه حس و حال غریبی را منتقل میکند.

راننده و راهنمای محلی ما حکایتهای عجیبی از دلیل نامگذاری این دریاچه داشت و در مورد حضور حیوانات وحشی هم هشدار داد. البته ما غیر از چند قورباغه، جانور دیگری ندیدیم! آب دریاچه از بارش باران و چشمههای زیرش تامین میشود و به همین جهت در نهایت زلالی است. آنقدر زلال که بیشتر به اشک چشم میماند و البته انعکاس بینظیری از آسمان و جنگل اطرافش را منعکس میکند. میتوانید چند ساعتی در همین حاشیه دریاچه بمانید. اگر تجهیزات قایقرانی داشته باشید، تجربه جالب دیگری هم در انتظار شما خواهد بود.

برای رفتن به آبشار دارنو میبایست به جاده برگردید. البته آبشار هم با جاده فاصله دارد و میبایست حدود 40 دقیقه پیادهروی در جنگل داشته باشید تا به آن برسید. با توجه به بارشهای شدید چند روز قبل از سفر ما، رفتن به آبشار ممکن نبود و بازدید از این جاذبه طبیعی را به سفر بعدی موکول کردیم. غار ارواح هم جاذبه دیگر این منطقه است که البته خود محلیها چندان آن را توصیه نمیکنند.

چه بپوشیم؟

اگر در نیمه دوم سال به این منطقه سفر میکنید، حتما لباس گرم به همراه داشته باشید. بارش باران در نیمه دوم سال تقریبا هر روز اتفاق میافتد، پس به همراه داشتن بارانی و پوششهای ضد آب هم توصیه میشود. برای جنگلنوردی، حتما نیاز به کفش مناسب دارید. بخشهای زیادی از مسیر همواره گل و شل است و نداشتن لباس و کفش مناسب شرایط را برای خودتان سخت میکند. البته زنجیر چرخ بسیار مهم است. بارش برف خیلی زود در این منطقه شروع میشود.

کجا اقامت کنیم؟

برای اقامت در این منطقه میتوانید روی خانههای محلی حساب کنید. روستای ویسر جمعیت بسیار کمی دارد، کمتر از 200نفر. بخش زیادی از همین جمعیت در نیمه دوم سال به نوشهر میروند و در نتیجه خانههای فراوانی برای اقامت وجود دارد. اهالی ویسر هم مانند سایر مردمان خطه شمال، خونگرم هستند و پذیرای مهمان. از آنجا که چند سالی است زراعت و کشاورزی نمیکنند، سرشان خلوت است و غیر از کارهای روزمره مثل تهیه هیزم و پخت غذا و کار خانه، مشغله دیگری ندارند. روستا گازکشی نشده است، اما کپسول گاز و نفت به اندازه کافی هست و احتمالا سرمای آزاردهندهای را تجربه نخواهید کرد. هزینه یک شب اقامت در خانه اهالی روستا، چیزی در حدود 120 تا 150 هزار تومان است.

برای اقامت در هتل باید به روستای کندلوس بروید. تا کندلوس 27 کیلومتر راه است و باید به سمت جنوب حرکت کنید؛ اگرچه هتلهای کندولس هم امکانات رفاهی چندانی ندارند و آسایش ویژهای برای مسافران به ارمغان نمیآورند.

اقامت در طبیعت و کمپینگ هم پیشنهاد جذابی میتواند باشد. اگر امکان اقامت در جنگل و مهارتهای اولیه برای گذران شب را داشته باشید، بدون تردید خاطره بینظیری برای خود خواهید ساخت.

ساره نجفی – روزنامه نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها