رج به‌رج، درد و رنج

فرش دستباف به عنوان کالایی ایرانی آن طور که باید مورد حمایت قرار نمی‌گیرد؛ کالایی که هنرمندان زیادی را‌ از جنوب تا شمال و از غرب تا شرق کشور‌ پای دار قالی نشانده و آنها را فارغ از تفاوت‌هایشان‌ برای پیاده کردن نقش و نگارهای ایرانی متحد کرده است، اما این روزها در کار سفیران هنر ایران گره افتاده، گره‌هایی به محکمی گره‌هایی که بر دار قالی می‌زنند. از نبود بازار و حمایت ‌مسئولان بگیرید تا بیمه‌های ناقص، اینها فقط تعدادی از مشکلات این صنعتگران است.
کد خبر: ۱۱۴۱۰۳۰
رج به‌رج، درد و رنج

تامین نشدن سرمایه و مواد اولیه باعث ایجاد مشکلات زیادی برای قالیبافان‌ شده است. ارائه محصولات با کیفیت پایین‌تر که نتیجه آن می‌شود تولید محصول درجه دو و سه نمونه‌ای ازهمین مشکلات است که در چند سال گذشته باعث تغییر شغل برخی قالیبافان‌ شده است؛ مشکل این است طرح‌هایی که برای حل این مساله از سوی برخی مدیران مطرح می‌شود هیچ وقت جامع، فراگیر و اجرایی نبوده است.

تکاپو، مشکل گشا نبود

دست‌اندرکاران برای حمایت و ایجاد شغل‌های خانگی و کوچک، طرح توسعه کسب و کار اشتغال پایدار( تکاپو) را اجرا کردند. در این طرح برای حمایت از قالیباف‌ها قرار شد به آنها تسهیلاتی با درصد پایین ارائه شود.

اسماعیل چمنی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش تبریز درباره‌ سرانجام این طرح به جام‌جم می‌گوید: طرح بسیار خوب و مفید واقع می‌شد اگر سختگیری‌های همیشگی و کاغذبازی‌های اداری را نداشت. از مهم‌ترین ایراد‌هایی که به این طرح وارد است، می‌توان به مساله تائید اشتغال به کار قالیبافان که توسط سازمان‌های نامرتبط انجام می‌شود، اشاره کرد و یاد آور شد اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش به عنوان متولی اصلی و نزدیک به بافندگان هیچ نقشی در احراز هویت بافندگان ندارد.

آن طور که او می‌گوید، همین امر باعث شده تا بسیاری افراد که حتی یک‌بار دار قالی را از نزدیک ندیده اند با استفاده از رابطه و پرونده‌سازی وام‌های زیادی را کسب کنند و با اعتبارهایی که به قالیبافی تعلق می‌گیرد در زمینه‌های دیگری سرمایه‌گذاری کنند.‌

تولید و صادرات آب رفت

صادرات فرش در کشورمان نسبت به سال‌های گذشته کاهش داشته است. این کاهش که از عمده‌ترین علل آن می‌توان به کمتر شدن تولید فرش در کشور اشاره کرد، باعث شده تا بسیاری از سرمایه‌گذاران و صادرکنندگان فرش پول خود را در صنعت‌های دیگر سرمایه‌گذاری کنند و قید فرش را بزنند. چمنی به عنوان یک فعال و صادرکننده در صنعت فرش می‌گوید:‌ حدود پنج سال است که از کار صادرات فرش دست کشیده‌ام. از اصلی‌ترین علت‌های این امر کمتر شدن تولید فرش است.

آن‌طور که او توضیح می‌دهد، بافندگان نیز دیگر به ادامه کار تمایلی ندارند، زیرا با دستمزد روزانه 15 تا 20 هزار تومان نمی‌توانند امرار معاش کنند و مجبور می‌شوند به سوی شغل دیگری بروند. در نتیجه این اتفاق فرش‌های موجود در بازار گران‌تر می‌شود و با این قیمت‌ها نمی‌شود در صادرات موفق بود.

رنج مهاجرت

صادر نشدن فرش فقط برای قالیبافان‌ و صادرکنندگان مشکل ایجاد نمی‌کند بلکه 35 شغلی را که با این صنعت در ارتباط هستند هم تحت تاثیر قرار می‌دهد.یکی از عمده مشکل صادر نشدن فرش ایرانی، مهاجرت قالیبافان از روستا - که بیشترین جمعیت قالیباف‌های کشور را در خود جای داده - به شهر است.

زیبا میرزایی از قالیبافان اهل کرمانشاه است که به دلیل حمایت نشدن از شهرستان کنگاور به تهران آمده است. او مدتی از کار قالیبافی دست کشید، اما دوباره با گروهی از همکارانش ساکن در روستاهای غرب کشور، کار را شروع کرده است.

میرزایی به جام‌جم‌ می‌گوید: «با توجه به نبود حمایت از سوی برخی مسئولان‌ تصمیم گرفتیم خودمان از یکدیگر حمایت کنیم اما زیاد کارساز نبود. از همین رو سعی کردیم در میان شهرهای منطقه غرب در شهرستان‌هایی که با مشکلات مالی بیشتری درگیر هستند، کار را دوباره شروع کنیم تا بتوانیم به اقتصاد خانواده و تولید محصولات با کیفیت ایرانی کمک کرده باشیم

آن طور که ‌او می‌گوید در شهرستان‌های استان‌های غرب کشور تمایل به مهاجرت به شهرهای بزرگ‌تر و در نتیجه آن حاشیه نشینی و افزایش رواج شغل‌های کاذب بسیار زیاد است.

شغل‌هایی که علاوه بر درآمد پایین در آن هیچ‌کدام از مولفه‌های بهداشت کار رعایت نمی‌شود.

گره بیمه بر دست قالیبافان‌

«اجاره‌ نشین هستیم و در زمان جابه‌جایی و تعویض خانه، کارشناس تامین اجتماعی برای بازدید مراجعه کرده است. ‌فرش‌های بافته شده را برای فروش عرضه کرده بودم ،به همین دلیل در زمان مراجعه کارشناسان قالی روی دار نداشتم.

به علت مهاجرت از شهرستانی به شهرستان دیگر یا به دنبال تهیه نخ و خرید نقشه‌ در خانه حضور نداشته‌اماینها نمونه‌هایی از مشکلات قالیبافان‌ مراجعه‌کننده به یکی از شعب سازمان تامین اجتماعی استان تهران است که پرونده بیمه ‌آنها قطع یا دچار مشکل شده است. طرح بیمه قالیبافان 12 سال است به منظور حمایت از شغل و تولید کالای ایرانی اجرا می‌شود؛ اما در چند سال اخیر با مشکلات و سختگیری‌های زیادی روبه‌رو بوده است و در آخرین اقدام سازمان تامین اجتماعی فعلا بیمه قالیبافی اجرا نمی‌شود. در واقع در سه سال اخیر وضعیت مناسبی که برای قالیباف‌ها مهیا شده بود، دچار چالش و مشکل شد.

زینب محمدی، قالیباف 45 ساله اهل اسلامشهر است. او از جمله کسانی است که بعد از هفت سال پرداخت حق بیمه، پرونده‌اش در سازمان تامین اجتماعی معلق شده است.

او به جام‌جم می‌گوید: «چندین سال است که فرشباف هستم و حدود هفت سال است که از ده تا 200 هزار تومان حق بیمه را پرداخت کرده ام،چندین بار برای انتقال پرونده بیمه از شهرستان به اینجا اقدام کردم ولی زمانی که پرونده را انتقال دادم در مبدا پرونده را از من قبول نکردند و الان بیمه من قطع شده است

آن طور که خانم محمدی می‌گوید، حدود یک سال ونیم است که او دنبال بازخرید و دریافت حق بیمه‌هایی است که پرداخت کرده ‌اما هنوز به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است.

سیده زمانه حسینی، یکی دیگر از بیمه‌شدگان قالیبافی است که به دلیل دوران بارداری پرونده بیمه‌اش برای همیشه بایگانی شده است.

او در این باره به جام‌جم توضیح می‌دهد: «ما در طبقه چهارم آپارتمانی ‌بدون آسانسور زندگی می‌کنیم به دلیل این‌که در دوران بارداری با این شرایط نمی‌توانستم کنار بیایم، مجبور شدم به شهرستان بروم تا در خانه پدری‌ام این دوران را بگذرانم اما زمانی که برای دریافت فیش پرداخت بیمه مراجعه کردم به من اعلام شد بیمه شما به علت نبود دار قالی و حضور بافنده در محلی که به عنوان محل کار معرفی شده، قطع شده است

سختگیری‌های بیمه سبب شده قالیبافان‌ همیشه استرس بازدید کارشناس‌های تامین اجتماعی را داشته باشند به همین علت بسیاری از قالیباف‌ها برای قطع نشدن و به مشکل نخوردن بیمه خود همیشه در خانه می‌مانند، چون می‌ترسند برای آنها غیبت رد شود.

بیمه قالیبافان رفو می‌خواهد

بیمه بافندگان و اعطای تسهیلات از مهم‌ترین کارهایی است که باید در حق بافندگان انجام می‌دادیم اما هنوز موفق نشده‌ایم. علاوه بر این مشکل پایین بودن دستمزدها باعث کاهش تعداد قالیباف‌های کشور در چند سال اخیر شده است. این درحالی است که قالیبافان نقش ویژه‌ای در معرفی هنر ایران دارند، چون هنر دست آنها به خانه بسیاری از آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها راه پیدا می‌کند و به این شکل هنر ایران معرفی می‌شود.

اسماعیل چمنی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان قالی شهرستان تبریز می‌گوید: ‌در کشور حدود دو میلیون نفر به کارهای مرتبط با فرش مشغول هستند. اما از این تعداد فقط 550 هزار نفر بیمه هستند و در دوسال اخیر از این آمار حدود 32 هزار نفر به علت غیرقالیباف شناخته شدن از تحت پوشش بیمه توسط سازمان تامین اجتماعی خارج شده‌اند.

او با اشاره به اختلافات بین سازمان تامین اجتماعی و دولت در بیمه قالیبافان می‌افزاید:سازمان تامین اجتماعی به علت طلبی که از دولت بابت پرداخت حق بیمه شدگان دارد، حاضر به بیمه کردن قالیباف‌های جدید نیست این در حالی است که دولت هم به دلیل پرداخت درصدی از حق بیمه قالیباف‌ها تمایلی برای بیمه کردن افراد جدید ندارد. در واقع ما به جای حل و تشویق قالیبافان‌ بیشتر شرایط را برای آنها سخت می‌کنیم.

بید دلالی، آفت قالیبافی

زحمت قالیباف‌ها همیشه نتیجه بخش نیست و در بیشتر مواقع این واسطه‌ها هستند که سود اصلی محصول تولیدی را می‌برند. بسیاری از کارشناسان و شاغلان در صنعت قالیبافی معتقدند راه نجات بازار فروش و عرضه فرش، کاهش تعداد این واسطه‌هاست.

زیبا میرزایی از قالیبافان اهل کرمانشاه با توجه به این‌که در تهران ساکن شده نقش پل ارتباطی بین بافنده‌ها و بازار را بازی می‌کند،به امید این‌که بتواند دست دلال‌ها را در بازار کمتر کند.

او ‌درباره تامین مواد اولیه و نحوه قرار دادن آنها در اختیار بافنده‌ها می‌گوید: تیم ما در روستاها وشهرستان‌های کنگاور و کوهدشت هستند. ما از ‌دارهای‌ چوبی و فلزی بیشتر استفاده و آنها را از همان شهرستان‌ها تهیه می‌کنیم. اما بقیه مواد لازم مانند نخ و پنبه و الیاف را از تهران تهیه می‌کنیم و برای قالیباف یا گلیم‌بافان می‌فرستیم.

تهیه مواد اولیه برای بافنده‌ها در شهرستان‌ها مشکلات و مسائل خاص خود را دارد از جمله این‌که اگر از مواد درجه یک و طبیعی استفاده شود، کیفیت محصول عالی می‌شود اما در نتیجه آن مشتری مستقیم و کمتری به دلیل بالا بودن قیمت تمام شده خواهد داشت و باید محصول را با قیمتی پایین‌تر و غیرواقعی به دلال‌ها فروخت و در واقع سود اصلی را آنها می‌برند. دلال‌هایی که در همه جای بازار گلیم از تامین مواد اولیه گرفته تا فروش محصول نهایی حضور دارند و از هر راهی وارد می‌شوند تا محصولات را با قیمت پایین‌تر بخرند.

میرزایی ادامه می‌دهد: «دلال‌ها در این مناطق تا چند سال پیش حق بافنده‌ها را ضایع می‌کردند و چون خریداران دیگری در منطقه نبودند؛ شرایط مالی بافنده‌ها به شکلی بود که مجبور می‌شدند محصول را با قیمتی که دلال تعیین می‌کند به فروش برسانند.

او درباره ادامه دار بودن حضور دلال‌ها در بازار و صنعت گلیم‌بافی ادامه می‌دهد: دلال‌ها را می‌توان درزمان تهیه مواد اولیه هم در بازار دید. زمانی که دنبال تهیه دار و نخ یا پشم بودم در شهرستان‌ها دامداران و ریسندگان نخ هم از حضور دلال‌ها شاکی بودند و از مفت خریدن‌های آنها گلایه داشتند.

خرید شرایطی فروش نقدی

حرف و دغدغه بیشتر زنان هنرمند گلیمباف نبود بازار عرضه و تبلیغات موثر محصولات است. آنها ازاینکه توانستهاند به صورت گروهی و برای خود کارآفرینی کنند، خرسندند. اما آن طور که فکر میکردند همه کارها پیش نرفت و به مشکل بازار فروش برخوردند. ملیحه حجتی که سالها دراین حوزه فعالیت کرده به جامجم میگوید: گلیمبافها در شهرستان با هزار زحمت گلیم را میبافند، اما دربازار بیشتر مواقع باید نقدی خرید کرد.

این در حالی است که بافندهها وقتی برای فروش به بازار میروند، دلسردیها و ناملایمات بیشتری سراغشان میآید، چراکه بسیاری از فروشندگان و صاحبان نمایشگاههای فرش و گلیم، جنسهای بیکیفیت چینی را عرضه میکنند و در برخورد با محصولات بافندگان ایرانی با اینکه اجناسشان از کیفیت بهتر برخوردار است، اما تلاش میکنند تا محصولات آنها را قسطی و با شرایط بخرند.

محصولاتی با کیفیت بالا و مواد اولیه خالص در بازار بسختی از سوی عمده فروشان خریداری میشود. شاید برخی این مساله را به سلیقه مردم ربط دهند، اما به اعتقاد کارشنان دلیل این بیتوجهی سوءمدیریتهای بازار است که اگر رفع نشود در چند سال آینده گلیم و صنایع دستباف را راهی موزه خواهد کرد و باعث بیکاری قشر کمدرآمد و روستایی کشورمان میشود. قشری که بعد از زحمت چند ماهه گلیمی را از دار پایین میکشند و به درآمد ناچیزی میرسند، اما به همین درآمد کم راضی هستند.

تلاش برای کمرنگ کردن نقش دلالها

خانم میرزایی که خود با هدف کوتاه کردن دست دلالها و فروش و عرضه مستقیم وارد فاز جدیدی از کار گلیم بافی شده، میگوید: نزدیک به 30 سال گلیم و فرشبافی کردم و دیگر توانایی انجام کار را نداشتم چونکه خودم در بحث بیمه به مشکل خورده بودم و بازنشستگی نداشتم، پس تصمیم گرفتم تا هم برای خودم کارآفرینی کنم و هم بتوانم از زنان بافنده حمایت کنم. از این رو با گلیمبافهایی که از کارآموزهای خودم در شهرستانهای کوهدشت و کنگاور بودند، خواستم تا با هم کار کنیم.

او ادامه میدهد:کار ما با دو دار گلیم بافی در شهرستان کنگاور شروع شد اما کم کم به شهرستان کوهدشت هم دار و مواد اولیه فرستادیم و الان حدود 15 دار گلیم فعال داریم. بیشتر مواد اولیه و دار را از بازار تهران تهیه و در محل زندگی آنها دایر میکردیم. در طول مدتی نیز که گلیم روی دار است، چند بار به آنها سرکشی میکنم.

یکی از گلیمبافهای قدیمی و همکار خانم میرزایی، درباره نقش و طرحهای گلیمها میگوید: بیشتر طرحهایی که ما میبافیم، ذهنی و الهام گرفته شده از طبیعت است، اما همکارانم این توانایی را دارند که هر طرحی را ببافند. از اینکه برای خودمان کار میکنیم و از هنر و کالای تولید شده ما سوءاستفاده نمیشود، خوشحال هستیم هر چند مشکلات فروش و عرضه همچنان وجود دارد.

بهنام اکبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها