اعدامم کنید، دلتان برای من نسوزد

به گزارش جام‌جم، ساعت 15 سوم آذر امسال مالک یک ساختمان سه طبقه در محله پاسگاه نعمت‌آباد در تماس با پلیس از کشف جسد زن مستاجر و دو کودک خردسالش در کمد دیواری آپارتمان طبقه دوم خبر داد. با حضور ماموران آنها با جسد زن 20 ساله در کمد دیواری و دو پسر خردسال دو ساله و 20 روزه‌اش در دو ساک جداگانه روبه‌رو شدند.

پزشک جنایی با معاینه اولیه جسد اعلام کرد ده روز از جنایت می‌گذرد و قربانیان به علت اصابت جسم سخت به سرشان جان خود را ازدست داده‌اند.

صاحبخانه در تحقیقات اعلام کرد مرد خانواده چند روز قبل بعد از تخریب در خانه‌ام با شکایت من روانه زندان شد.

تیم جنایی که کلید حل این جنایت را در دستان مرد خانواده می‌دید با حضور در زندان فشافویه از متهم بازجویی کردند که او به قتل همسر و دو فرزندش اعتراف کرد.

روز گذشته با انتقال متهم به دادسرای امور جنایی تحقیقات از مرد جوان آغاز شد. متهم به قتل در مورد روز قتل گفت: فشار زندگی باعث شد به علت اختلاف با همسرم، تصمیم به قتل او و دو پسرم بگیرم. روز حادثه شیشه مصرف کردم و حالت طبیعی نداشتم. پس از درگیری دوباره با همسرم، او و دو پسرم را با ضربات چوب مجروح کرده و بعد خفه‌شان کردم. بعد از قتل بار دیگر در کنار اجساد آنها شیشه کشیدم. سپس جسدشان را در کمد دیواری مخفی کردم. ابتدا قصد پایان دادن به زندگی خودم را داشتم و طناب داری در اتاق خواب درست کردم، اما موفق نشدم نقشه‌ام را عملی کنم.

مرد جنایتکار ادامه داد: من هیچ انگیزه‌ای برای قتل نداشتم و نمی‌دانم چرا آنها را کشتم. فکر می‌کردم این صحنه کشتن آنها فیلم است و من اعضای خانواده‌ام را نکشته‌ام. روزی که با شکایت مرد صاحبخانه به کلانتری رفتم گفتم همسر و فرزندانم را کشته‌ام، اما آنها باورشان نشد. من هم گفتم موضوع را به کسی نگویم و وقتی اجساد کشف شد به بهانه این‌که من در زندان هستم باجناقم را به عنوان قاتل معرفی کنم. چندی قبل در خانه‌ام با باجناقم درگیر شدم و با ضربه چاقو او را مجروح کردم. بعد از آن باجناقم درخواست دیه کرد، اما من پولی نداشتم به او بدهم. مادرزنم نیز فشار می‌آورد دیه را پرداخت کنم و از او حمایت می‌کرد.

با اعترافات قاتل شیشه‌ای به قتل همسر و دو پسرش، با دستور سجاد منافی‌آذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی متهم برای مشخص شدن انگیزه اصلی قتل در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

گفت‌وگو با مرد جنایتکار

چطور با همسرت آشنا شدی؟

پنج‌سال قبل با همسرم نسرین در روستایمان در حوالی هشتگرد آشنا شدم و پس از ازدواج به محله نعمت‌آباد آمدیم.

کار می‌کردی؟

کارگر یک کارگاه رنگ‌کاری مبل هستم.

چرا همسر و فرزندانت را کشتی؟

نمی‌دانم، تحت‌تاثیر مواد هستم. من آنها را با شال خفه کردم و نمی‌دانم چرا علت مرگ اصابت جسم سخت به سرشان اعلام شده است. ابتدا همسرم را جلوی چشم فرزندم خفه کردم و بعد کودک 20 روزه‌ام و در آخر پسر دو ساله‌ام که مشغول بازی بود را به قتل رساندم.

چرا به خانه صاحبخانه حمله کردی؟

بعد از کشتن اعضای خانواده‌ام کنار جنازه آنها مواد کشیدم و در توهم شیشه فکر کردم دزد به خانه آمده است، برای همین به خانه آنها حمله کردم.

از چه زمانی مواد مصرف می‌کنی؟

قبل از ازدواج همه نوع موادمخدر را امتحان کردم، اما به‌خاطر ازدواج ترک کردم و چند سالی نکشیدم. از یک ماه قبل به‌خاطر مشکلات دوباره شیشه مصرف می‌کردم.

خانواده همسرت می‌دانستند معتاد هستی؟

فکر می‌کردند ترک کرده‌ام.

انگیزه‌ات از قتل چه بود؟

نمی‌دانم. مشکلاتم زیاد بود. حتی نتوانستم چهار ماه اجاره خانه را بدهم و صاحبخانه از من خواسته بود خانه را تخلیه کنم.

خانواده‌ات کجا هستند؟

مادرم فوت شده و چند سالی است از پدر و برادرم خبر ندارم. فقط با یک خواهرم در ارتباط هستم.

حرف آخر...

نمی‌خواهم کسی دلش برایم بسوزد فقط اعدامم کنید.