بحران تروریستی پاریس و جنایت‌های داعش و بوکوحرام باعث شده تا این روزها سیاستمداران در نقاط مختلف جهان، چه در خاورمیانه باشند، چه خاور دور، چه اروپا، چه آمریکا و چه آفریقا، درباره راه‌های مبارزه با تروریسم سخن بگویند.
کد خبر: ۷۶۰۱۵۳

هرچند پیش از این ایالات متحده با لشکرکشی به افغانستان و عراق، نشان داده بود دکترین سیاست خارجی خود در جهان پسا جنگ‌سرد را مبتنی بر درگیری نظامی طراحی کرده است، ولی شکست این راهبرد در استقرار دولت‌های پرقدرتی که توان لازم برای مبارزه با تروریست‌ها را داشته باشد، استراتژیست‌های نظامی و سیاستمداران را به این فکر فروبرده است که چگونه می‌توان با شیوه‌هایی موثرتر از درگیری نظامی، از امنیت پایدار در جهان دفاع کرد.

در این میان دو راهبرد برای مقابله اصولی با بحران تروریسم از سوی صاحبنظران مطرح شده که اولی معطوف به مبارزه فرهنگی و فکری با تروریست‌ها و دومی به اصلاح ساختارهای اقتصاد جهانی برای برقراری نظامی عادلانه‌تر در توزیع رفاه و به‌منظور کاهش انگیزه حرکت‌های افراطی نظر دارد. راهبرد نخست را که مبتنی بر ایجاد جبهه فرهنگی متکی بر مدارا برای مقابله با تروریست‌ها است ایران با ارائه ایده «جهان عاری از خشونت و افراطی‌گری» مطرح کرده و استراتژی دیگر نیز از سوی کشورهای در حال توسعه و قربانی افراطی‌گری مورد حمایت قرار گرفته است. بنابراین اگر راهبرد اول بر این باور است که باید از طریق فرهنگ‌سازی، بهانه‌های ایدئولوژیک را از تندروها گرفت و از مدارای اسلامی دفاع کرد، استراتژی دوم این نکته را مورد توجه قرار می‌دهد که چون یارگیری تروریست‌ها معمولا از میان اقشار محروم کشورهای اروپایی و یا آفریقایی و عربی است، بنابراین اگر بتوان اقتصاد جهانی را عادلانه‌تر کرد، به‌طوری که ضریب شکاف طبقاتی در کشورهای مختلف کاهش یابد، می‌شود امیدوار بود که انگیزه برای روی آوردن به رفتارهای افراط‌گرایانه کمتر شود.

با این همه مقاله مشترکی که دیوید کامرون نخست‌وزیر انگلیس و باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا به‌تازگی در روزنامه تایمز منتشر کردند، هرچند بر ارتباط نزدیک امنیت و رفاه اشاره دارد اما نه تنها اشاره‌ای به ضرورت اصلاح نظام اقتصادی ندارد، بلکه با بیانی محافظه‌کارانه تصریح کرده است: «ما امروز بار دیگر بر انجام وظیفه‌مان که همان دفاع از مردم، صیانت از اقتصاد و ارزش‌های مشترک است، تاکید می‌کنیم.» در این مقاله بر همکاری با اقلیت‌های اهل مدارا تاکید شده، ولی با لحنی تند خطاب به گرو‌های افراطی یادآوری شده است:‌« ما در کنار متحدمان فرانسه، این مساله را برای کسانی که فکر می‌کنند می‌توانند آزادی بیان را با خشونت پایمال کنند، روشن ساخته‌ایم که در برابر این جریانات، صدای‌مان را بلندتر خواهیم کرد... افراط‌گرایان یا سازمان‌های تروریستی قادر نخواهند بود ما را بترسانند، اعم از این که به تنهایی و یا به صورت گروهی، مانند القاعده، داعش و بوکوحرام عمل کنند... ما این قاتلان وحشی و ایدئولوژی انحرافی آنها که تلاش می‌کند قتل‌های افراد بی گناه را اعم از کشتار دانش‌آموزان در پیشاور پاکستان یا بمب‌گذاری‌های انتحاری توسط دختران در شمال نیجریه توجیه کند، شکست خواهیم داد.»

نکته مهم اینجاست که رهبران آمریکا و انگلیس در این مقاله نگفته‌اند چگونه قرار است گروه‌های تروریستی را شکست دهند و منظورشان از گروه‌های اهل مدارا چیست. با این وجود نگاهی به پیشینه تاکتیک‌های دیپلماتیک و نظامی واشنگتن و لندن در قبال تروریسم روشن می‌کند که این کشورها هنوز هم به مداخله نظامی برای مبارزه با تروریسم باور داشته و گویی هنوز به شکست این راهبرد باور پیدا نکرده‌اند. شاید به همین خاطر است که به‌تازگی اعلام شده که دولت آمریکا قصد دارد 400 نیروی نظامی خود را برای آموزش و تجهیز آنچه که «شورشیان میانه‌روی سوری» می‌نامد، به سوریه گسیل کند. اقدامی که به درگیری نظامی در منطقه دامن‌زده و روشن می‌کند آنچه اوباما و کامرون آن را «کسانی که به صلح و مدارا باور دارند» می‌نامند، جز افرادی نیستند که به نیابت از واشنگتن و لندن علیه دولت‌های خاورمیانه می‌جنگند!

این همه در حالی است که تجربه دست‌کم 13 سال مبارزه با تروریسم در قرن بیست و یکم نشان داده، راهبرد نظامی هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت برای مهار تروریست‌ها موثر باشد، ولی راهکاری دائمی برای حذف گروهک‌های تروریستی نیست و تنها مبارزه فرهنگی با افراط‌گرایان، اصلاح ساختارهای اقتصاد جهانی برای بهبود معیشت در کشورهای در حال توسعه، رفع تبعیض و محرومیت اعمال شده از کشورهای غربی علیه مهاجران و به‌ رسمیت شناختن اصل احترام متقابل به باورهای غیرمشترک اقوام و مذاهب است که می‌تواند بتدریج از توان تروریست‌ها بکاهد و تا زمانی که اراده مشترک براین اساس شکل نگیرد، تروریست‌ها نه از نیروی نظامی مشترک لندن و واشنگتن در عراق و سوریه خواهند ترسید و نه از مانور تبلیغاتی اوباما و کامرون در نیویورک تایمز.

مصطفی انتظاری‌هروی ‌/‌ گروه سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها