لطفا به این جملات دقت کنید:
«شوهرم اصلاً به من و احساساتم اهمیتی نمیدهد.»
«هر کاری که کردهام هرگز کافی نبوده و همیشه یک چیزی هست که من به اشتباه انجام دادهام.»
«زنم همیشه سعی میکرد مرا تغییر دهد.»
«کار تنها چیزی است که برایش مهم است.»
«زنم خیلی احساساتی است. این مرا خسته کرده.»
اینها جملاتی است که به هنگام جدایی زن و شوهر میشنویم. در عمق هر یک از این جملهها نشانهای از سوء تفاهم یا سوء تغییر آشکار است.
اینها افرادی هستند که شریک زندگیشان را درک نمیکنند و به بن بست رسیدهاند. آیا این جملات، حرف دل شما هم هست؟ چند درصد آن؟ چقدر از زندگی با همسرتان ناامید شدهاید و چقدر به ادامه زندگی امیدوارید؟ قبل از اینکه خیلی دیر بشود، متن زیر را با دقت بخوانید:
یک راز...
همسران موفق، آنها که سال هاست زندگی مشترک خوبی دارند، اغلب عنوان میکنند که مدتها پیش، دست از تغییر دیگری برداشتهاند. این نوع پذیرش، هیچ یک از آنها را در برابر دیگری تحقیر نمیکند، بلکه پایهای میشود تا عشق دائمی بر آن ساخته شود. با پذیرش تفاوتها، و با کنار گذاشتن بخش عمدهای از آنها، زن و مرد آزاد میشوند با هم فعالیت کنند و به آرامش دست یابند.
مردانی که نصف مغزشان کار نمیکند و زنان انتقام جو
یکی از مهمترین تفاوتهای زنان و مردان، نوع واکنش آنها به استرس و نگرانی هاست. مردان ترجیح میدهند مشکلاتشان را فراموش کنند، اما زنان سعی در برقراری ارتباط و در میان گذاشتن مشکلاتشان دارند.
روش مقابلهٔ ما با استرس، بیان کاملی از تفاوت ذاتی مغزی ما است. هنگامی که زن، از یک بخش مغزش استفاده میکند، بخشهای دیگر مغزش نیز همزمان، فعال میشوند. اما هنگامی که مرد از یک بخش مغزش استفاده میکند خون به آرامی به آن بخش جریان مییابد و بخشهای دیگر مغز مرد تا زمانی که نیاز نباشد، تقریباً بیکار میمانند.
به همین دلیل است که مردان ترجیح میدهند در یک زمان، تنها یک کار را انجام دهند، اما زنان چند تا کار را با هم انجام میدهند. و باز به همین دلیل است که هر مردی شاید در زمانی که در محل کارش مشغلهٔ فکری دارد، فراموش میکند شیر بخرد و به خانه بیاورد و یا تولد همسرش است. آیا این دلیل بیتوجهی مرد است؟ اگر روش کار مغز مرد را ندانید، چنین فکر خواهید کرد و شوهرتان را به بیتوجهی و بیمسئولیتی در مورد خودتان محکوم خواهید کرد و این ابتدای یک زندگی نازیباست.
مغز زن دارای رشتههای عصبی فراوانی است و بین نیمکرهٔ چپ و راست مغز ارتباط بیشتری برقرار میکند، بنابراین به معنای واقعی کلمه، همزمان کارهای زیادی انجام میدهد. زن در شرایط استرس زا، ممکن است بیش از حد دستپاچه و تحریک پذیر شود. آیا این موضوع او را به لحاظ احساسی ضعیف میکند؟ اگر ندانید که مغز زن چگونه کارهای مختلف را کنار هم قرار میدهد، شاید به این نتیجه برسید.
شاید در شرایط استرس زا تصور کنید فردی بیگذشت است و همهٔ اشتباهاتی که تاکنون انجام دادهاید را یادآوری میکند. اما به این دلیل نیست که انتقامجو است. دلیلش، وجود بخشی از مغز به نام «هیپو کامپ» (مرکز حافظهٔ مغز) است که هر اشتباهی را انجام دهید، به خاطر میسپارد.
اما یک کارگردان هنری زن، با اینکه همهٔ این کارها را انجام میدهد، در مغزش به شامی هم که باید آماده کند، جایی که برای تولد پسرش باید کیک بخرد و لباسی که باید خودش و شوهرش در سالگرد ازدواجشان بپوشند نیز، فکر میکند. برعکس، کارگردان تلویزیون مرد به حدی سرگرم کارش میشود که مسائل مهمی مانند مهمانی شب یا حتی تولد همسرش را فراموش میکند
میدانم در ذهنتان میگویید: مردان زیادی هستند که چند تا کار را با هم انجام میدهند. کارگردان تلویزیونی را در نظر بگیرید. او چند کار را با هم و همزمان انجام میدهد: اعلام شاتها برای سه دوربین، متوقف کردن حرکت پنج یا شش بازیگر و گوش دادن به تلفن، ضمن اینکه با گوشی به کارگردان فنی هم گوش میدهد.
اما یک کارگردان هنری زن، با اینکه همهٔ این کارها را انجام میدهد، در مغزش به شامی هم که باید آماده کند، جایی که برای تولد پسرش باید کیک بخرد و لباسی که باید خودش و شوهرش در سالگرد ازدواجشان بپوشند نیز، فکر میکند. برعکس، کارگردان تلویزیون مرد به حدی سرگرم کارش میشود که مسائل مهمی مانند مهمانی شب یا حتی تولد همسرش را فراموش میکند.
هر دو نیمکرهٔ مغز زنان برای انجام چند کار همزمان با هم ارتباط دارند و مغز مردان در یک زمان روی یک کار بیشترین تمرکز را میکند. یک زن هرگز مسئولیتهایش را فراموش نمیکند حتی اگر مشغول کشیدن یک نقاشی یا در حال اسکی کردن روی یک سراشیبی تند باشد.
زمانی که مردی در حال استراحت است و همه چیز را فراموش میکند تا استرسش را از بین ببرد، اما زن همهٔ آنها را به یاد میآورد.
حال چه کنیم؟
زمانی که زن به خاطر فعالیت بیش از حد مغزش آشفته میشود، توجه خاص مرد به او، البته اگر با عشق و درک همراه باشد، میتواند او را آرام کند و به او در بازسازی هورمون کاهندهٔ استرس (اکسی توسین) کمک کند.
همهٔ اینها موید یک گفتهٔ قدیمی است: «کار هیچ زنی تمامی ندارد». آن نیمکرهٔ مغز زن، که مربوط به پذیرش مسئولیت میشود، به معنای واقعی کلمه «خاموش» نمیشود. زن نمیتواند با استراحت کردن، مشکلات روزش را به راحتی فراموش کند. زنان با وقت گذاشتن برای در میان گذاشتن مشکلاتشان، با استرس مقابله میکنند، اما چیزی را فراموش نمیکنند. پس زنان با حرف زدن، فقط دارند استرسهایشان را تخلیه میکنند و اگر به احساسشان احترام بگذارید، روزهای خوبی خواهید داشت.
برای هیچ مردی هم شبیه شدن به یک زن امکان پذیر نیست. مرد برای از بین بردن استرسش، و برخورد با وظایف چند گانهاش به غار تنهایی میرود، روی مبل دراز میکشد و فوتبال میبیند!
شناختن تفاوتهای ذاتی مغزی به ما کمک میکند تا از انتظارات غیر واقعی خود بگذریم و بپذیریم که مردان همیشه مرد، و زنان همیشه زن هستند. تفاوتهای مهم در ماهیت درونی ما واقعیاتی هستند و اگر آنها را بپذیریم، نه تنها به برداشت مثبتتر ما از شریک زندگیمان کمک میکند، بلکه دیگر توقع آن را نخواهیم داشت که آنها باید مثل ما فکر، احساس و رفتار کنند.(تبیان)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد