شباهت هواپیمای مالزی و خاوری

سیاست روز : شباهت هواپیمای مالزی و خاوری

محمد‌رضا باهنر: استکبار دور ملت ایران چنبره زده بود و در روز ملی شدن صنعت نفت این چنبره پاره و از بین رفت.

با توجه به این اظهارنظر نتیجه می‌گیریم که:

الف) همیشه "ب – ز" از راه می‌رسد و دوباره چنبره زند و باز روز از نو و روزی از نو!

ب) استکبار غیر از پهن شدن کف خیابان‌ها بلد است چنبره هم بزند.

ج) بعضی ها قرار بود نفت را ... بیاورند اما اشتباهی "چنبره" را آوردند و سر سفره مردم گذاشتند.

د) همه چی آرومه و ما چقدر خوشحالیم.

مهدی چمران: چرا باید آسفالتی که به صورت استاندارد عمر آن حدود ۱۲ سال است در کشور ما تنها دو سال دوام داشته باشد.

دلیل دوام اندک آسفالت‌ها را کدام یک از گزینه‌های زیر می‌دانید؟

الف) پیمانکار آسفالت پسر خاله ... است.

ب) پیمانکار هم انسان است و زن و بچه دارد و باید نان بخورد.

ج) پیمانکار نمی‌تواند دوازده سال منتظر بماند که عمر آسفالت تمام شود.

د) مسئولان عادت دارند مردم شریف ما را زود به زود "آسفالت" کنند.

جراید: هنوز از سرنوشت هواپیمای گمشده خطوط پرواز مالزی خبری نیست.

به نظر شما این هواپیما با سرنوشت کدام یک از گزینه‌های زیر گره خورده است؟

الف) پرونده برادر خاوری – مدیرعامل اسبق بانک ملی

ب) پرونده بابک زنجانی (ب.ز سابق)

ج) پرونده اسکانیا

د) پرونده ... (این پرونده به دلایل امنیتی حذف شده اما همین گزینه صحیح است)

شرق : «از هر نظر بی‌ضرر» تغییر کاربری می‌دهد

تعریف می‌کنم چی شد. تا پارسال ما «از هر نظر بی‌ضرر» بودیم منتها دیدیم جلو ضرر را از هرجا بگیری منفعت است برای همین امسال تغییر کاربری دادیم و برای اینکه از هر نظر فایده داشته باشیم با کلی وام و قرض‌وقوله، یک «آمبولانس» گرفتیم که بگذاریم در کار مسوولان و نمایندگان و باقی دست‌اندرکاران. بعد هم یادتان باشد من تنها آمبولانس‌چی دنیا هستم که قصه آمبولانسیدنم را برایتان تعریف می‌کنم. در ضمن مجموعه «از هر نظر بی‌ضرر» را هم اگر - را کاشتند در نیامد - مجوز بدهند به‌صورت کتاب منتشر می‌شود. حالا هم تا یک گشت توی خیابان‌ها (البته گشت من امدادی است ارشادی نیست) بزنم برایتان تعریف می‌کنم توی عید چی شد.

منفی‌بین اقتصادی نباشید

ما امسال متوجه شدیم همه‌چیز در مملکت رله است و کارها رول شده و کسی رل بازی نمی‌کند و کارها روی روال است. چون دقت کردیم دیدیم با یک‌ماه تعطیلات آخر اسفند و فروردین، در مملکت آب از آب تکان نمی‌خورد، آب توی دل مردم که بماند. حالا شما ممکن است بگویید با یک‌ماه تعطیلی، توی مملکت آب از آب تکان نمی‌خورد چون بحران آب داریم و دریاچه ارومیه و زاینده‌رود خشک هستند و اصولا آبی وجود ندارد که از آب تکان بخورد. یا ممکن است بگویید توی مملکت کاری انجام نمی‌شود که با یک‌ماه تعطیلی انجام نشود. ولی به‌نظر ما شما منفی‌بین هستید. نباشید. وضعیت اقتصاد و تولید و صنعت و کشاورزی ما هفت، هشت‌سال است که افتاده روی غلتک و خودتان هم می‌دانید غلتک روی چیزی بیفتد صاف می‌شود پس منفی‌بین نباشید.

ارتباط کارواش و تی

امروز گویا کسی نیاز به آمبولانس ندارد و من دارم الکی توی خیابان می‌چرخم... آهان... یادم افتاد... آقای خودم که شما باشی خانوم خودم که شما نیستی و این یک مساله خصوصی است، دیدید طرف می‌گوید «ما هربار ماشین را بردیم کارواش، باران آمد؟» هیچی دیگر. من متوجه شدم «بنده هربار کف خانه را تی می‌کشم، میهمان می‌آید.» بدبختی اینجاست که خیلی‌وقت‌ها که من خانه را تی می‌کشم، یکی هم ماشینش را برده کارواش، بعد اول باران می‌آید و بعدش میهمان می‌آید. بعد میهمان‌ها که می‌آیند کف کفششان بارانی (گلی سابق) است و وقتی می‌آیند داخل، از اساس خانه را به یک مرتع تغییر کاربری می‌دهند.

بزرگراه یا آبراه؟

الان با آمبولانس افتادم توی «بزرگراه مدرس». باورتان نمی‌شود به همت شهرداری مدرس شده یک کانال آب بزرگ. البته فعلا آبش را با باران تامین می‌کنند. شهرداری هم برای احترام به حقوق شهروندی، اول و وسط و آخر مدرس به شهروندان لباس شنا، تیوپ، لاستیک و حلقه نجات تقدیم می‌کند. البته ما بررسی کردیم تبدیل بزرگراه به آبراه الکی نبوده. دانشمندان شهرداری سعی دارند بین دریای خزر و زاینده‌رود راه‌آب باز ‌کنند. البته شهرداری گفته اگر دولت بودجه بدهد آب دریاچه ارومیه را هم اینطوری جابه‌جا می‌کنند که متاسفانه دولت گفته هفت، هشت‌سال است که بودجه آبی ندارند و هرچه بودجه بوده خرج طرح‌های زیرآبی شده است.

آخر دنیا

هرچند این اولین ستون آمبولانس در سال 93 است اما رسیدیم به آخر اتوبان و به آخر ستون و آخر کار. باز جای خوشحالی است که هنوز به آخر دنیا نرسیده‌ایم. مطمئن باشید تا امروز، شنبه 16فروردین 93، هنوز 70درصد مردم سر کار و مدرسه و دانشگاه برنگشته‌اند و دارند سعی می‌کنند تعطیلات عید را بچسبانند به تعطیلی پنجشنبه، جمعه این هفته. نگران نباشید و عجله نکنید. دوماه دیگر هم برگردید سر کار، آب از آب تکان نخورده، هرچند چشم ما از کارکردن خودمان و کارهای مسوولان آب نمی‌خورد، اما امیدواریم این موضوع کاری هم دستمان ندهد.

کیهان : حلوا ( گفت و شنود )

گفت: در خبرها آمده است اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران یک قطعنامه راهبردی تصویب کرده است.

گفتم: موش توی سوراخ نمی‌رفت جارو هم به دُمش بسته بود! اروپا و آمریکا، آن سال‌ها که قدرت و برو بیایی داشتند نتوانستند علیه ایران هیچ غلطی بکنند، چه رسد به حالا که زمین‌گیر شده‌اند و از رمق افتاده‌اند.

گفت: وقتی می‌دانند و طی 35 سال گذشته نیز بارها تجربه کرده‌اند که هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند چه مرضی دارند که قطعنامه صادر می‌کنند؟!

گفتم: چه عرض کنم؟! یارو به همسرش گفت؛ امروز یک حلوای درست و حسابی بپز که بدجوری هوس حلوا کرده‌ام. همسرش گفت؛ نیم‌کیلو آرد برنج بخر با 5 کیلو روغن! یارو با تعجب پرسید؛ 5 کیلو روغن برای نیم کیلو آرد برنج؟! و همسرش گفت؛ من که می‌دونم حلوایی در کار نیست، پس بذار چرب‌تر باشه!