شکارچی زنان در انتظار محاکمه

1- نخستین قربانی

پرونده قتل‌های جنگل النگدره، سال گذشته روی میز تیم جنایی پلیس آگاهی شهرستان گرگان قرار گرفت. دختر جوانی اواسط آبان ماه، به اداره آگاهی رفت و از ناپدید شدن مادرش خبر داد. او به ماموران گفت: صبح امروز مادرم برای خرید از خانه خارج شد اما چند ساعت از رفتنش گذشته و برنگشته است. هرچه با تلفن همراهش تماس می‌گیرم، خاموش است. مطمئن هستم برای او اتفاق بدی افتاده است.

در پی اظهارت دختر جوان، پرونده‌ای با عنوان «مفقودی» در اداره آگاهی به جریان افتاد اما چند روز بعد با پیدا شدن جسدی در جنگل النگدره، ماجرا رنگ و بویی جنایی گرفت.

وقتی ماموران پلیس در جریان پیدا شدن جسد یک زن در جنگل قرار گرفتند، راهی آنجا شدند. جنازه متعلق به زنی میانسال بود که هیچ مدرک شناسایی همراه نداشت. بررسی‌ اولیه نشان می‌داد زن بر اثر خفگی به قتل رسیده است. با‌این‌حال آثار جراحت شدید روی سر و صورتش نیز به چشم می‌خورد.

طولی نکشید که هویت قربانی مشخص شد. ماموران متوجه شدند مقتول همان زنی است که دختر او چند روز پیش، با مراجعه به اداره آگاهی از ناپدید شدن مرموز وی خبر داده بود. در چنین شرایطی پرس‌وجو از خانواده مقتول آغاز و مشخص شد زمانی‌که جسد مقتول پیدا شد، طلاهایش همراه او نبود. این در حالی بود که به گفته خانواده مقتول، وی قبل از ناپدید شدن، مقدار زیادی طلا همراهش داشت. پس از به دست آمدن این اطلاعات، نخستین فرضیه‌ای که مطرح شد، جنایت با انگیزه سرقت بود و کارآگاهان می‌بایست دنبال قاتلی می‌گشتند که بعد از قتل زن میانسال، همه طلاهایش را دزدیده بود.

2- دومین جنایت

بررسی‌ پلیس برای کشف راز قتل زن میانسال با گذشت چند ماه از حادثه به جایی نرسید و هیچ سرنخی به‌دست نیامد. پلیس احتمال می‌داد مقتول به عنوان مسافر سوار خودرویی شده اما سرنشینان خودرو وی را ربوده و پس از سرقت طلاهایش، به قتل رسانده‌اند.

در حالی که بررسی‌ در این زمینه ادامه داشت، مرداد امسال، حادثه دیگری رخ داد. رئیس پلیس آگاهی استان گلستان می‌گوید: چهارم مرداد خبر ناپدید شدن زن میانسالی به پلیس گزارش و بررسی‌ها برای یافتن این زن آغاز شد اما هیچ ردی از او به‌دست نیامد. چند روز بعد، خانواده‌ای که برای تفریح به جنگل النگدره رفته بودند، جسد زنی میانسال مواجه شدند و پلیس را خبر کردند. آنها بسرعت راهی محل حادثه شدند و جسد زنی را در آنجا دیدند که براثر خفگی به قتل رسیده بود و روی سر و صورتش آثار جراحت شدید دیده می‌شد. این زن نیز هیچ مدرک شناسایی همراهش نبود اما خیلی زود ماموران با بررسی پرونده افراد ناپدید شده، هویت مقتول را شناسایی کردند. این زن نیز برای خرید از خانه خارج و ناپدید شده بود اما آنچه توجه ما را جلب کرد، این بود که طبق گفته‌های خانواده این زن، وی هنگام خروج از خانه مقداری طلا همراه داشت که وقتی جسدش پیدا شد، از آنها اثری نبود.

سرهنگ محمدرضا اکبری ادامه می‌دهد: ما با دو پرونده قتل مواجه بودیم که شگرد جنایت در هر دو یکی بود. قاتل پس از جنایت، طلاهای قربانیان را سرقت کرده و هر دوی آنها را به یک شکل به قتل رسانده بود. از طرفی محل کشف جسد دوم فقط 500 متر تا محل پیدا شدن جسد قربانی نخست فاصله داشت و همه اینها نشان می‌داد ما با یک جنایتکار بی‌رحم روبه‌رو هستیم.

3- کشف سرنخ

کارآگاهان در این مرحله از تحقیقات به شناسایی افرادی پرداختند که با هر دو قربانی در تماس بودند. فقط 20 روز پس از دومین جنایت، آنها به مرد جوانی رسیدند که سرنخ‌ها نشان می‌داد با هر دو قربانی در تماس بود. این مرد شناسایی شد اما پلیس برای محکوم کردن او به مدارک محکمه‌پسند نیاز داشت. به همین دلیل کارآگاهان وی را زیر نظر گرفتند تا بتوانند مدرک محکمی علیه او به دست بیاورند.

رئیس پلیس آگاهی استان گلستان می‌گوید: تیم‌های نامحسوس پلیس سایه به سایه این مرد را تعقیب می‌کردند تا این‌که متوجه شدند وی در یکی از بوستان‌های شهر تردد دارد. رفتار او طوری بود که به نظر می‌رسید دنبال طعمه تازه می‌گردد. چند روز بعد متوجه شدیم این مرد به زن میانسالی نزدیک شد و سر صحبت را با او باز کرد. صحبت آنها چند دقیقه‌ای ادامه داشت، طوری که زن میانسال اعتمادش به مرد جوان جلب شد و دقایقی بعد هر دوی آنها به سمت جنگل به راه افتادند.

این مقام انتظامی ادامه می‌دهد: مقصد آنها جنگل النگدره بود. شکی نداشتیم که این مرد همان قاتل تحت تعقیب است. اگر تعلل می‌کردیم، احتمال داشت طعمه خود را به قتل برساند. به همین دلیل وارد عمل شدیم و مرد جوان را در عملیات ضربتی دستگیر کردیم. همزمان او را به محلی بردیم که اجساد دو زن میانسال در آنجا پیدا شده بود. مرد جوان که هنوز از دستگیری‌اش شوکه بود، همان​جا به جنایت‌ها اعتراف کرد و جزئیات قتل دو زن میانسال را شرح داد.

متهم، به ارتکاب دو جنایت اعتراف و عنوان کرد با مقتول اول در یکی از بوستان‌های شهر و با دومین قربانی در ترمینال مسافربری آشنا شده و با معرفی خود به‌عنوان مهندس، اعتماد آنها را جلب کرده و در فرصتی مناسب با انتقال آنان به جنگل النگدره، نقشه خود را اجرا کرده است.

4- مجرم سابقه‌دار

در بررسی‌ها مشخص شد مرد تبهکار چند سال قبل نیز به اتهام فریب و کلاهبرداری از زنان و دختران دستگیر و زندانی شده بود. تحقیقات نشان ‌داد وی مدام در استان‌های اردبیل، گلستان، تهران و گیلان در رفت و آمد بود. همین مساله ظن پلیس را بیشتر و کارآگاهان را با احتمال وجود قتل‌های دیگر در پرونده مرد روبه رو کرد. از سویی هنگام دستگیری متهم، انگشتری همراه وی بود که به دو مقتول تعلق نداشت و ممکن بود متعلق به قربانی دیگر او باشد. با این حال متهم فقط به دو جنایتی که پلیس از آنها مدرک داشت، اعتراف کرد.

علی حاجی دون، بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب گرگان که رسیدگی به این پرونده را به‌عهده دارد، درباره این پرونده می‌گوید: با این‌که متهم میانسال فقط به دو جنایت اعتراف کرد اما سال‌های 1389 و 1390، جسد سه زن در جنگل‌های توسکستان و زیارت استان گلستان پیدا شده بود. هیچ مدرک شناسایی همراه قربانیان پرونده نبود و در تحقیقات پلیسی و بررسی پرونده‌های فقدانی دیگر استان‌ها هیچ رد و سرنخی از هویت مقتولان به دست نیامد.

بازپرس پرونده ادامه می‌دهد: نکته‌ای که مهم و قابل توجه است، شیوه به قتل رسیدن سه زن ناشناس است که شباهت زیادی به قتل دو زن دیگر دارد. همین موضوع باعث شد این احتمال مطرح شود که مرد جنایتکار عامل قتل سه زن ناشناس هم باشد. در تمامی پنج جنایتی که در پرونده مطرح است، سن قربانیان 40 تا 50 سال است. همه مقتولان خفه شده‌اند و از سویی قاتل پس از جنایت، لباس و مدارک هویتی تمامی مقتولان را سوزانده تا هویت آنها کشف نشود. در تمامی این پنج قتل، صحنه جنایت، محل‌های پرت و دور افتاده در جنگل بوده است.

متاسفانه عامل این جنایات چهره مقتولان را پس از قتل از بین می‌برد یا چهره آنها به خاطر گذشت زمان از بین رفته بود و به همین دلیل چهره‌ای از سه قربانی ناشناس در دست نیست تا بشود خانواده آنها را شناسایی کرد. سرانجام باتوجه به آن‌که هیچ مدرکی درباره دیگر جرایم احتمالی متهم به‌دست نیامد، قاضی علی حاجی دون، قرار مجرمیت مرد میانسال را به اتهام دو قتل صادر کرد.

مرجان رضایی