برای من بازیگری ایستگاه آخر است

سال قبل سه فیلم پرفروش «قول»، «خیابان جامپ 21» و «مجیک مایک» را در اکران عمومی داشت. امسال فصل بهار هم اکشن علمی ـ تخیلی او «جی‌آی‌جو: تلافی» فروش خوبی در سینماها کرد.

تا قبل از پایان سال جاری درام اجتماعی ـ ورزشی و شرح‌حال گونه «فوکس کچر» را هم روانه اکران عمومی خواهد کرد. اهل فن پیش‌بینی می‌کنند وی برای بازی در این درام شرح‌حال گونه و بازی در نقش یک آدم واقعی، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد سال شود.

از چه زمانی تصمیم گرفتید بازیگر شوید؟

در دوران کودکی فیلم گرملین​ها (1985) را دیدم و عاشق آن شدم. علاقه‌ام به این فیلم علمی ـ تخیلی و اکشن به قدری زیاد بود که به خودم گفتم وقتی بزرگ شدم بازیگر خواهم شد.

کودکی خوب و راحتی داشتید؟

نمی‌توانم بگویم به تمام چیزهایی که می‌خواستم دست پیدا کردم. دوران کودکی و نوجوانی‌ام کاملا معمولی بود، مثل همه بچه‌های دیگری که در یک خانواده متوسط زندگی می‌کنند. تنها فرق من با دیگران شاید در این باشد که تابستان‌ها را نزد پدربزرگ و مادربزرگم می‌گذراندم و در خانه پدری نبودم. تابستان‌های خیلی خوبی داشتم، زیرا به محلی می‌رفتم که بسیار دور از خانه خودمان بود و با آدم‌های تازه‌ای ملاقات می‌کردم. تمام طول سال را به این امید می‌گذراندم که تابستان از راه برسد و بتوانیم به دیدار دوستان قدیمی و پدربزرگ و مادربزرگم بروم.

در زندگی زیاد تغییر مسیر داده‌اید؟

دوست ندارم از این شاخه به آن شاخه بپرم و هر روز خودم را درگیر یک کار و فعالیت تازه کنم. البته رسیدن به دنیای بازیگری، کار ساده و راحتی نبود. پس از مشغول شدن در یکی دو کار که اختصاص به دنیای مد و لباس داشت، احساس کردم این جور کارها راضی‌ام نمی‌کند و در درونم به دنبال چیز دیگری هستم. متوجه شدم که می‌خواهم بازیگر شوم و حضور در جلوی دوربین سینما را دوست دارم. پس در این کار سماجت و پشتکار به خرج دادم و وارد این حرفه شدم. حالا به آنچه می‌خواستم، رسیده‌ام. برای من بازیگری ایستگاه آخر است و مقصد دیگری ندارم. اکنون، تمام تلاشم این است که در این حرفه پیشرفت کنم و هر روز که می‌گذرد، کار بهتری ارائه دهم.

از نظر شما کار بهتر چیست و چه معنی و مفهومی برای آن قائل هستید؟

خب، هر کسی احتمالا درک و نظر متفاوتی نسبت به این مساله دارد. ولی برخی چیزهای مشترک وجود دارد که در صحبت‌ آدم‌های مختلف می‌توان دید و حکم دیدگاه مشترک را دارد. طبیعی است که من هم دوست دارم فیلم‌هایم در جدول گیشه نمایش فروش خوبی کند. فروش خوب یک فیلم به معنی آن است که تعداد بیشتری تماشاچی با آن ارتباط برقرار کرده‌اند. ولی وقتی می‌گویم به دنبال کارهای بهتر هستم، منظورم فقط فروش بالای آن و کسب یک موفقیت خوب مالی نیست. کار بهتر یعنی یک فیلمنامه خوب و یک کارگردان باتجربه و مستعد. وقتی شما یک فیلمنامه خوب در دست دارید و با کارگردانی کار می‌کنید که در کارش کاملا حرفه‌ای و تواناست، آن وقت می‌توانید امیدوار باشید که در یک کار بهتر حضور دارید.

با وجود سن کم خیلی زود به موفقیت رسیدید. خودتان فکر می‌کنید دلیل آن چیست؟

مهم‌تر از کسب موفقیت، حفظ موفقیت است. امیدوارم بتوانم راهم را به همین صورت ادامه دهم و بتوانم این موفقیت را حفظ کنم. در هر کاری استمرار آن است که مهم‌ترین چیز است. سعی‌ام این است که فیلمنامه‌های خوبی را برای کار پیدا و انتخاب کنم و هر روز که می‌گذرد، فیلم بهتری را در مقایسه با کارهای قبلی‌ام بازی کنم. یکی از شانس‌های بزرگ من این بود که کار بازیگری را خیلی زود و از سن کم شروع کردم. به همین دلیل وقتی لقب یک بازیگر جوان را گرفتم در کارنامه‌ام تعدادی فیلم داشتم. آدم خوش‌شانسی بوده‌ام که توانسته‌ام این امکان و موقعیت را پیدا کنم که در فیلم‌های خوبی بازی داشته باشم.

به شانس اعتقاد دارید؟

به هر حال در حرفه ما فقط بحث این نیست که استعداد داشته باشید. شانس هم نقش زیادی در موفقیت‌تان دارد. من به شکل دیوانه‌واری آدم خوش‌شانسی بوده‌ام که توانسته‌ام این نقش‌های خوب را به دست بیاورم. احساس خودم این است که برنده یک بلیت بخت‌آزمایی شده‌ام. بعضی وقت‌ها ناگهان احساس می‌کنم زیر پایم خالی شده و الان است که بیفتم و زمین بخورم. من بسختی به این موقعیت رسیده‌ام و تمام سعی و تلاشم این است که بدانم در کجا قرار دارم و قرار است چه کاری را انجام دهم. یک نکته را خیلی خوب فهمیده‌ام؛ نباید توقف کنم و باید همچنان رو به جلو حرکت کنم و تنها در این صورت است که می‌توانم هر روز که می‌گذرد، بهتر و بهتر شوم.

چگونه برای بازی در نقش‌های خود آماده می‌شوید؟

وقتی یک کارگردان قوی دارید، بسیاری از مسائل حل می‌شود. او بخوبی می‌داند چه شخصیت‌هایی را خلق کرده و به دنبال چه چیزی است. حرف‌های وی کمک بسیار زیادی می‌کند تا در مقام بازیگر بتوانم نقشم را بهتر درک کرده و در جلوی دوربین بازی کنم، اما به عنوان یک بازیگر، خودم هم باید تلاش کنم تا به شناخت و درک درستی از شخصیت مورد نظر برسم. برای هر نقشی سعی می‌کنم ما‌به‌ازای آن را در عالم واقعیت پیدا کنم و او را الگوی کارم قرار دهم. اگر هم در فیلمی مثل «جی‌آی‌جو» باشد، سعی می‌کنم آن شخصیت را در ذهنم ترسیم کنم و با مطالعه قصه‌های علمی ـ تخیلی، کسی شبیه او را پیدا کنم.

منبع الهامتان چه کسی یا چه چیزی است؟

مادرم. او به من دوست داشتن و محبت کردن را آموخت. او دوست‌داشتنی‌ترین آدمی است که می‌شناسم. او بود که به من گفت به حرف دلت گوش کن و اگر می‌خواهی بازیگر شوی، در این راه گام بردار.

شهرت مغرورتان کرده است؟

نمی‌دانم این جمله را چه کسی گفته، ولی کاملا درست گفته است. این بزرگوار می‌گوید هیچ وقت سعی نکنید از موفقیت‌هایتان برداشت منفی کنید و از آن در جهت غلط استفاده کنید. شهرت چیزی است که می‌آید و می‌رود. در دنیای سینما شما هر روز شاهد ظهور یک چهره پر سر و صدا هستید که چند روز بعد فراموش می‌شود و جای خود را به فرد تازه‌ای می‌دهد. در ورای این مسائل، آنچه می‌ماند، کارهای خوب آدم‌هاست. شهرت را دوست دارم، مثل هر آدم دیگری. اما سعی می‌کنم اجازه ندهم بر روحیاتم غالب شود و مرا از مسیر درست منحرف کند. دوست دارم هر زمانی وقتی نام من می‌آید، دیگران بخوبی از من یاد کنند و بگویند بازیگر خوبی بود که اسیر شهرت و غرور نشد. خیلی تاسف می‌خورم که بازیگران و هنرمندان مستعد جوانی را می‌بینم که به دلیل مغرور شدن، خیلی زود موقعیت خوب خود را از دست می‌دهند.

بتازگی خیلی پرکار شده‌‌اید، پرکاری را آفت کار هنری نمی‌دانید؟

خیلی هم پرکار نیستم، ولی تا جوان هستم و حوصله کار و فعالیت دارم، باید در فیلم‌های سینمایی بازی کنم. امسال هم مثل سال گذشته سه فیلم را روی پرده سینماها خواهم داشت. برای سال آینده هم فعلا فقط یک فیلم «ژوپیتر صعودکننده» را دارم که حال و هوایی ماجراجویانه و علمی ـ تخیلی دارد. قرار است در قسمت دوم اکشن کمدی «خیابان جامپ 21» هم بازی کنم. این روزها فیلم‌هایم را با دقت بیشتری انتخاب می‌کنم و وسواسم خیلی بیشتر شده است. حالا دیگر نیازی ندارم خودم و توانایی‌هایم را به کسی ثابت کنم، به همین دلیل قصد دارم گزیده کار کنم.

منبع: رویترز
مترجم: کیکاووس زیاری