بشر امروز برای تطابق با شرایط روزمره، بیش از حد بیدار و شاید دائم در حال جنگ فکری است. بعضی آدمها همواره فعال هستند، مواد مخدر و الکل این حالت بیداری بیش از حد را کاهش میدهد. بنابراین، آنهایی که کار فکری شدید، یکنواخت و خستهکننده دارند، با اولین آشناییها در معرض ابتلا به اعتیاد هستند و مواد مخدر و الکل ابتدا آنها را آرام میکند، اما پس از مدتی قدرت مبارزه، کار و ثمربخشی را از آنها میگیرد.
بر اساس این گزارش، در مسیر اعتیاد، ترشح بتاآندورفینها که مواد شبه مخدر درونزا هستند، کاهش مییابد، زیرا با ورود مواد مخدر خارجی به بدن، سلولهای مغز شخص معتاد تنبل میشوند و این مواد درونزا را ترشح نمیکنند و مرفین خارجی جای شبه مرفینهای مفید و تولید شده در بدن شخص را میگیرد؛ بنابراین، پس از ترک اعتیاد و در حین آنکه مواد مخدر خارجی به بدن نمیرسد و مغز هم دیگر مواد شبه مرفین درونزا ترشح نمیکند، درد و حالت روحی ناخوش، اضطراب و بیقراری در شخص زیاد است، البته پس از مدتی که از ترک بگذرد، مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد کرد.
با کاهش آندروفینها مواد شبه مرفین درونزا در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصیت دشمنکشی مونوسیتها که از سلولهای دفاعی بدن هستند کاهش مییابد بنابراین شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونتها حساستر است و زودتر مبتلا میشود.
گفته می شود، مواد مخدر آن دسته از سلولهای دفاعی بدن را که مسوول از بین بردن مهاجمان به بدن هستند، کاهش میدهند و با کاهش فعالیت سلولهای دفاعی بدن، شرایط رشد انواع سرطانها فراهم میشود.
اعتیاد و اثر مواد مخدر بر دستگاه عصبی مرکزی
اعتیاد پاسخی فیزیولوژیک است که مصرف پی در پی مواد مخدر موجب آن میشود و عملکرد طبیعی نورونها و سیناپسهای مغز را تغییر میدهد، هنگامی که عملکرد نورون یا سیناپسی توسط مواد مخدر تغییر کرد، از آن پس آن نورون یا سیناپس به طور طبیعی به کار خود ادامه نمیدهد، مگر با بودن مواد مخدر.
باید عنوان کرد: فرد با مصرف پی در پی مواد مخدر به آن معتاد میشود و بدن او نسبت به آن ماده مخدر عادت میکند، لذا شخص معتاد باید با گذشت زمان، مقدار ماده مخدر مصرفیاش را افزایش دهد تا نیاز بدنش تامین شود.
گیرندههای درد و اختلال مواد مخدر در فعالیت آنها
همچنین باید عنوان کرد: که گیرندههای درد، محرکهایی را که باعث درد میشوند، شناسایی میکنند، درد در بدن نقش مهمی دارد. درد به ما میگوید که یکی از بافتهای بدن ما زخمی یا آسیبدیده شده است. وقتی عضوی آسیب دیده میشود، از انتهای اعصاب آسیب دیده آن، پیامهایی انتقال داده میشود که باعث احساس درد میشود. پیامهای عصبی، درد را به نخاع و سپس به مغز انتقال میدهند.
پس از رسیدن پیام عصبی درد به طناب عصبی؛ پیام درد به وسیله گروهی از انتقالدهندههای عصبی به نام انکفالینها سرکوب میشوند. زمانی که انکفالینها به نورونهای نخاع میپیوندند، از انتقال پیام به مغز جلوگیری میکنند. مواد مخدر عملکردی مشابه به انکفالینها دارند و به گیرندههای پروتئینی درد در طناب عصبی میپیوندند و از انتقال پیام درد به مغز و احساس درد جلوگیری میکنند. در این شرایط بدن نمیتواند کار طبیعی خود را انجام بدهد و بیماری گسترش مییابد. (ایسنا)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد