روزهایی که «ارتش سری» پخش میشد، حس جنگ، یا از بیرون خانهها ـ با بمب و موشک و آژیر قرمز ـ به خانههایمان سرک کشیده بود، یا آن را از برنامههای تلویزیونی تجربه کرده بودیم و مهمانخانهها و خاطرهها و عاطفههایمان شده بود.
نسل ما اینطور ارتش سری را دید و دوستش داشت و به خاطر سپرد. در ارتش سری حتی آدمبدها هم پیچیده و دوستداشتنی بودند نسل ما با ارتش سری با همه حسهای ممکن همذاتپنداری کرد: ترس، دلهره، شجاعت، پنهانکاری، تعلیق، خشم، نفرت، عشق و... «کسلر» موذی، «البر» دوراندیش، «مونیک» احساساتی و «راینهارت» خوشقلب!
چیز دیگری که ارتش سری را برای ایرانیها جذاب و بهیادماندنی کرد، دوبله فاخر آن بود؛ دوبلهای که در کمتر سریال خارجی تکرار شد.
ایرج رضایی، سرپرست گویندگان ارتش سری را برعهده داشت و خودش هم در نقش البر ـ صاحب کافه کاندید ـ سخن میگفت. برای ایرج رضایی و نسل اولیهای دوبله ایران ارتش سری معنا و انگیزه دیگری هم داشت، به قول ایرج رضایی «میخواستند از دوبله ایرانی اعاده حیثیت کنند».
ارتش سری سریالی با فضای جنگ جهانی بود که اتفاقات مربوط به یک گروه نجات در بلژیک را روایت میکرد. فعالیتهای این گروه بیشتر فراری دادن خلبانهای بریتانیایی بود که هواپیمایشان در بلژیک سقوط میکرد. اعضای این گروه در بروکسل رستورانی داشتند و با افسران گشتاپو که آن شهر را اشغال کرده بودند، رفتار خوبی داشتند؛ نکتهای که پس از جنگ برای آنها دردسرساز میشود، چون مردم شهر فکر میکنند آنها با افسران گشتاپو دوست بودهاند. سریال ارتش سری محصول سال 1977 شبکه بیبیسی بود که در ایران با استقبال زیادی مواجه شد.
ارتش سری (secret army)، محصول مشترک انگلیس و بلژیک است که در سال 1977 ساخته شده است.
پایان غیرقابل انتظار سریال، فرار کسلر ـ فرمانده آلمانیها ـ از زندان متفقین به وسیله رشوه و جواهرات، تیرباران سرگرد راینهارت توسط آلمانیها و تخریب کافه کاندید توسط مردم خشمگین بروکسل و تراشیدن موی زنان شاغل در کافه به این گمان که آنها با آلمانیها همدست هستند از سکانسهای به یادماندنی ارتش سری است.
بهمن هدایتی - جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد