در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
هر 4 نفر این بازیکنان میتوانستند در بازی مقابل آلمان حضور پیدا کنند و نتیجه را تغییر دهند. اما باید به آلمان تبریک گفت. آنها همچون قهرمانها بازی کردند و توانستند بازی فوقالعادهای را در دفاع و ضد حمله مدیریت کنند. آلمانها محاسبات درستی در داخل زمین داشتند و تماشای بازی آنها لذتبخش بود.
ژرمنها اکنون 3 عنصر مهم را در عرصه بینالمللی دارا هستند ـ سبک خاص، هویت تیمی و شیوه منحصر به فرد بازی ـ آنها همچنان 3 بازی را با 4 گل زده پشت سر گذاشتهاند که در جامهای جهانی اخیر بینظیر بوده و چنین عملکردی در این سطح از جامجهانی بسیار مهم است. آنها همچون تیمی به میدان میروند که قصد فتح دروازه حریف را دارد و این گلزنی با تصادف و حملات پراکنده به دست نمیآید، بلکه روی ضد حمله و حرکات حساب شده است. آنها با هم حمله میکنند و با هم دفاع میکنند و این نمایش مقبولی از هماهنگی در فوتبال است.
گرچه شواین اشتایگر تنها یکی از بازیکنان تیم آلمان بود، اما بازی او در این جام و بویژه مقابل آرژانتین فوقالعاده بود. او میانه زمین را برای آلمان فتح کرد و اجازه داد تا دیگر هافبکهای آلمان هم آزادی عمل داشته باشند و تنها ماسکرانو بود که برای او مزاحمت ایجاد کرد.
در مقابل آرژانتین جمعی از بازیکنان بود و به عبارت بهتر «مسی و رفقا» در مقابل تیم منسجم آلمان بازی کردند. اولین گل همه چیز را عوض کرد و آلمان به شکل قابل انتظاری بازی را خوب ادامه داد و آرژانتین در دفاع فاجعهآمیز بود. پس از گل اول، آلمان بازی را آن طور که دوست داشت ادامه داد و ضدحملههای سریعی را از میانه زمین برنامهریزی کرد. ولی بازیکنان آرژانتین بدون داشتن وظیفهای مشخص در زمین پراکنده بودند. آلمان شانس زیادی برای فتح این جام دارد و گرچه این مثال برای برخی ممکن است غریب باشد، اما آلمان در این جام انگلیسی بازی کرد. بازیکنان این تیم از هر فرصتی برای رسیدن به دروازه حریف استفاده میکنند و زمانی که پا به توپ میشوند رو به جلو حرکت میکنند و البته این شیوه سنتی بازیکنان انگلیسی است و انگلیسیها باید اینگونه در بازیهای جامجهانی ظاهر میشدند. آنها باید بازیهای آلمان را بخوبی بررسی کنند و در دورههای بعد این شیوه را به کار گیرند.
اما من از شیوه بازی آرژانتین ناامید نشدم چون مارادونا و سایر کادر فنی تیم تمام کارتهایشان را در دیدارهای قبلی بازی کرده بودند و شیوه کارشان همین بود که در زمین دیدیم. من نمیخواهم از مارادونا انتقاد کنم، ولی مشخص بود که مجموعهای از بازیکنان پراکنده نمیتوانند در برابر تیم سازمانیافته آلمان پیروز شوند.
مارادونا جو تازهای به بازیهای جامجهانی داد و نشان داد که نباید او را با یک دلقک یا دیوانه اشتباه گرفت. دنیا یاد گرفت که او را در کسوت مربی هم دوست داشته باشد ولی او هم مثل هر مربی دیگری اشتباه کرد و آن 4 بازیکنی که من اشاره کردم را به ترکیب نیاورد. زانهتی در میانه زمین نبود و ماسکرانو باید به تنهایی مقابل خط هافبک آلمان مقابله میکرد در حالیکه کامبیاسو میتوانست بخوبی در این کار به او کمک کند. میلیتو اگر در زمین بود دفاع حریف را به هم میریخت و ریکلمه بازیکنی موثر بود، ولی حالا پس از حذف شدن تیم تمامی اینها فقط مجموعهای از «اگر»های بینتیجه است.
این چینش بد از ابتدای جامجهانی مشخص بود و تمامی نگرانی من بابت بهای سنگینی بود که برای این کار باید پرداخت میشد و شد. چند دقیقه پایانی بازی هم برای من جالب و آموزنده بود. خاویر پاستونه که در اواخر بازی به میدان آمد اولین بازی در دسته اول آرژانتین را در تیم من ـ اتلتیکو هوراکان ـ در 3 سال قبل انجام داد. او در آن بازی 15 ساله بود، ولی به قدری خوب بود که نمیشد او را در تیم دوم رها کرد. او حالا در ایتالیا بازی میکند، ولی هنوز برای او خیلی زود بود که در جامجهانی بازی کند. با حضور او در آن دقایق مقابل آلمان (و با نتیجه 3 ـ صفر) همه چیز برای من تمام شد.
اسوالدو آردیلس
مترجم : امیررضا نوریزاده
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد