داستان کاسه و آش شعر

یکی از ویژگی‌های هنرمندان و شاعران، خلاقیت آنهاست؛ خلاقیتی که می‌تواند حتی 3 موضوع یا 3 کلمه به ظاهر غیر مرتبط مانند کاسه، آش و شعر را به هم پیوند بزند.
کد خبر: ۳۰۵۶۵۷

همه ما این جمله یا ضرب‌المثل را از قدیم و از دهان بزرگ‌ترها شنیده‌ایم که می‌گوید: «کاسه همان کاسه است و آش همان آش.»

حالا حکایت این آش و کاسه ، داستان برگزاری جشنواره شعر فجر شده است؛ جشنواره‌ای که تجربه 3 دوره برپایی را به صورت تشریفاتی پشت سر گذاشته و به نظر می‌رسید شاید در منزل چهارم سرانجام شاهد یک اتفاق در آن باشیم؛ اتفاقی متفاوت از چندین جشنواره شعری و جایزه ادبی که در طول سال از سوی ارگان‌ها و نهادهای مختلف برپا می‌شود.

اگر در طول سال به رخدادهای ادبی که در گوشه و کنار این سرزمین پهناور برگزار می‌شود دقت کرده باشیم، در می‌یابیم که اغلب آنها ابتدا فراخوانی منتشر می‌کنند و سپس تعدادی شعر به دبیرخانه آنها ارسال می‌شود و در نهایت یک مراسم اختتامیه و چند شعرخوانی طراحی و اجرا می‌شود و البته در برخی موارد مانند کنگره شعر دفاع مقدس، کار کمی گسترده‌تر می‌شود و در چند مرحله استانی و کشوری شاعران با هم رقابت می‌کنند.

حال اگر ماجرا در همین اشتراک شکل، شیوه و اجرا خلاصه می‌شد، کمی قابل گذشت بود، اما مساله اینجاست که شعارها و اهداف هم یکسان است و می‌بینیم که دبیر جشنواره شعر فجر مهم‌ترین اولویت جشنواره را کشف استعدادها بویژه استعدادهای جوان عنوان می‌کند.

با توجه به این اولویت که از سوی علی موسوی‌گرمارودی ترسیم و عنوان شده است، این سوال پیش می‌آید که پس نقش کارگاه‌های شعر، جلسات نقد و بررسی، شب‌های شعر استانی و همچنین کنگره‌ها، جشنواره‌ها و جوایز فراوان شعر آن هم با رویکرد به شعر جوان چیست؟

اگر این جایزه‌ها، جشنواره‌ها و کنگره‌ها نمی‌توانند استعدادی کشف و معرفی کنند، پس چرا شعار اصلی خود را به این موضوع اختصاص می‌دهند و اگر آنها در جهت هدف خود عمل می‌کنند و موفق هستند، پس شعر فجر که باید همانند دیگر همقطاران فجری خود (سینمایی، تئاتری، موسیقی و تجسمی) مهم‌ترین، متفاوت‌ترین و بزرگ‌ترین رخداد تخصصی آن حوزه باشد، چرا اولویت اصلی خود را تا حد دیگر جشنواره‌های کوچک و منطقه‌ای کاهش می‌دهد؟

سینا علی‌محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها