در این زمینه، سه موضوع مهم قابل توجه است:
نخست، موضع پاکستان در جنگ ۱۲ روزه اخیر: پاکستان در جریان این درگیریها موضعی قاطع در محکومیت اقدامات رژیمصهیونیستی اتخاذ کرد. این اقدام، نشانهای از نگاه مثبت پاکستان به ایران و نگاه منفیاش به رژیمصهیونیستی است. درواقع، رژیمصهیونیستی بهعنوان نقطهای مشترک، سیاست خارجی ایران و پاکستان را به هم پیوند میدهد. این موضعگیری صرفا واکنش سیاسی نیست، بلکه علامتی روشن محسوب میشود. همانگونه که در تعریف سیاست خارجی آمده، «سیاست خارجی مبادله علائم و نشانههاست». بنابراین، موضع پاکستان در جنگ ۱۲ روزه نشان میدهد روابط ایران و پاکستان هماکنون در سطحی قابلقبول قرار دارد.
بخشی از این روابط به همکاریهای گذشته دو کشور بازمیگردد؛ یعنی به تجربیات تاریخی روابط ایران و پاکستان. در گذشته، ایران در درگیریهای میان هند و پاکستان معمولا جانب پاکستان را گرفته و این امر در حافظه تاریخی دولتمردان و مردم پاکستان ثبت شده است. این سابقه تاریخی باعث شده روابط کنونی دو کشور بر پایه جغرافیا، تاریخ و فرهنگ مشترک استوار باشد و بر همین سه بنیاد نیز آینده روابط قابل ترسیم باشد. از اینرو، آقای قالیباف با نگاه به گذشته و حال، در پی ترسیم چشماندازی برای آینده روابط ایران و پاکستان است.
دوم، آمادگی برای ارتقای سیاست همسایگی: وضعیت داخلی و شرایط بینالمللی ایران و پاکستان، را به این درک و عزم سیاسی رسانده است که هر دو باید سیاست همسایگی را با جدیت پیگیری کنند و به نظر هم میرسد هردو کشور آمادگی اجرای سیاست همسایگی وجود دارد. مجموعه عوامل سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی و همینطور وضعیت بینالملل که بررسی آن نیاز به مقال دیگری دارد، دست به دست هم دادهاند تا در چارچوب سیاست همسایگی، پاکستان از جنبههای گوناگون آمادگی همکاری با ایران را داشته باشد.
سوم، همکاریهای اقتصادی: این بخش از روابط دو کشور تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته یا دستکم زمینهسازی لازم در آن انجام نشده است. پاکستان در وضعیت بحرانی اقتصادی به سر میبرد. از سوی دیگر، دستگاه تصمیمگیری این کشور، اقتصاد را یکی از مهمترین مؤلفههای سند امنیت ملی خود تعریف کرده است. برای نخستینبار، پاکستان به این نتیجه رسیده که امنیت ملیاش در گرو توسعه اقتصادی است. در این زمینه، ایران میتواند با ارائه همکاریهای مؤثر، بهویژه در حوزه انرژی، نقش مهمی در کمک به توسعه اقتصادی پاکستان ایفا کند؛ حوزهای که میتواند موتور محرکه رشد اقتصادی این کشور باشد.
در مقابل، ایران نیز با مجموعهای از تحریمها و مشکلات اقتصادی روبهروست و پاکستان میتواند در برخی حوزهها که دارای مزیت نسبی است، به ایران کمک کند. این همکاریها میتواند در مسیر خنثیسازی تحریمها نیز مؤثر واقع شود. بنابراین، سفر آقای قالیباف میتواند فرصتی برای طرح و پیگیری مجموعهای از موضوعات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و اجتماعی میان دو کشور باشد.
نکته قابل ملاحظه دیگر این است که این سفر میتواند زمینه اطلاع از پیمان اخیرا دفاعی متقابل و استراتژیکی میان عربستان و پاکستان شود. امید است که هیأت ایرانی در جریان این سفر، حتیالامکان از جزئیات این توافقنامه آگاه شود. البته این پیمان، ماهیتی دفاعی و بازدارنده دارد و تهدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب نمیشود، بلکه برعکس ممکن است زمینههایی برای مشارکت ایران در این پیمان یا انعقاد توافق مشابهی میان ایران و پاکستان وجود داشته باشد.
البته، امضای چنین پیمانی نباید در حال حاضر در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار گیرد، زیرا اینگونه پیمانها با پدیدهای به نام «معضل اتحاد» مواجهند؛ معضلی که دو شاخص اصلی دارد: ترس از رها شدن و ترس از به دام افتادن. بنابراین، لازم است پیش از هر تصمیمی در این خصوص، بررسیهای دقیق صورت گیرد.