اولی تحلیلی دانشگاهی از سبکهای سرپرست زنان ارائه میدهد و دومی تجربهای زیسته از زنی است که یکی از بزرگترین بنیادهای انساندوستانه جهان را هدایت میکند.
زنان، مدیریت و رهبری؛ خوانشی از قدرت آرام
کتاب «زنان، مدیریت و رهبری» نوشته مریلین منینگ و پاتریشا هداک با ترجمه روان سهراب خلیلی یکی از آثاری است که نگاه آکادمیک و انسانی به مفهوم مدیریت زنانه دارد. نویسنده از دل تجربهها و پژوهشهای روانشناختی و سازمانی نشان میدهد که زنان در عرصه تصمیمگیری و مدیریت صاحبسبک هستند.این کتاب تأکید میکند که مدیریت زنانه الزاما به معنای تقلید از مدلهای مردانه نیست بلکه بهکارگیری ارزشهایی مثل همکاری، گوش دادن، انعطاف و مشارکت است؛ مؤلفههایی که در دنیای امروز، از رقابتهای سازمانی گرفته تا مدیریت شهری و آموزشی، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «زنان در فرآیند تصمیمگیری تمایل دارند به صدای جمع گوش دهند، درحالیکه بسیاری از مردان تصمیم میگیرند و بعد برای آن توجیه میتراشند.این تفاوت، نقطهضعف نیست؛ نوعی هوش اجتماعی است که در دوران بحران، بیش از همیشه کارآمد میشود.»
مریلین منینگ و پاتریشا هداک در فصلهای مختلف کتاب به بررسی موانع ذهنی و ساختاری پیش روی زنان هم میپردازند اما آنها صرفا منتقد نیستند، راهکار هم ارائه میدهند. آنها آموزش، شبکهسازی و اعتمادبهنفس را بهعنوان سه ستون توانمندسازی حرفهای زنان به مخاطب معرفی میکنند.ترجمه سهراب خلیلی هم نقش مهمی در جذابیت کتاب دارد. زبان کتاب ساده و در عینحال دقیق است و برای مخاطبی که میخواهد نگاهی علمی و قابلفهم به مفهوم مدیریت داشته باشد اثری خوشخوان و گیراست. این کتاب میتواند برای مدیران زن، معلم، پزشک یا هر زنی که مسئولیت جمعی بر دوش دارد، راهنمایی کاربردی و درعینحال عمیق باشد.
لحظه صعود؛ روایت شخصی از جهانی بهتر
اگرکتاب مریلین منینگ وپاتریشا هداک تحلیلی ونظری است،لحظه صعود نوشته ملیندا گیتس،چهره انسانی وعاطفی توانمندسازی را نشان میدهد.
ملیندا، همسر بیل گیتس و همچنین بنیانگذار بنیاد خیریه گیتس، دراین کتاب از تجربههای خود در سفر به مناطق فقیرنشین آفریقا و آسیا میگوید؛ از زنانی که در سکوت، ستون خانواده و جامعهاند و با کوچکترین فرصت، میتوانند آینده خود را تغییر دهند.او با صدایی صمیمی و صادقانه روایت میکند که چگونه باور به برابری جنسیتی نه فقط یک مطالبه اجتماعی بلکه نیرویی برای توسعه واقعی است.
جملهای در کتاب هست که عصاره نگاه او را میگوید: «وقتی زنی قدرت انتخاب پیدا میکند، نه فقط زندگی خودش تغییر میکند بلکه موجی از تغییر در خانواده و جامعه به راه میافتد.»
ملیندا گیتس در لحظه صعود از زنان معمولی میگوید که کارهای عجیب و غریب میکنند؛ از مادرانی که در روستاهای بنگلادش کارآفرینی را آغاز کردهاند تا داوطلبانی که در آفریقا واکسن توزیع میکنند.
اما او همزمان از خودش هم میگوید؛ از تردیدها، خشمها و لحظههایی که یاد گرفته سکوت نکند. کتاب نه فقط گزارش یک زن قدرتمند است بلکه نوعی اعترافنامه انسانی است؛ اعتراف به اینکه هیچ تغییری بدون گوش دادن به زنان و اعتماد به آنها پایدار نمیماند.پیشنهاد میکنم این دو کتاب را بخوانید. خواندن زنان، مدیریت و رهبری و لحظه صعود در کنار هم، تصویری مکمل از معنای واقعی توانمندسازی زنان ارائه میدهد. یکی از درون سازمانها و ساختارهای رسمی سخن میگوید و دیگری از تجربه زیسته تغییر در بطن جوامع.