به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از بیستم مهرماه سال ۱۴۰۲ و با گزارش سوختگی مردی در سرپناهی با پارچه در شرق تهران آغاز شد. مرد میانسال به بیمارستان انتقال یافت اما به دلیل سوختگی ۷۰ درصدی تلاش پزشکان برای نجات جانش مؤثر واقع نشد و جان باخت.
از سوی دیگر کارشناسان آتشنشانی با بررسی محل اعلام کردند بهنظر میرسد آتشسوزی عمدی و با بنزین بوده است. تیم جنایی در ادامه، هویت مقتول بهنام ناصر را شناسایی کرده و مشخص شد او از دو سال قبل در این چادر زندگی میکرد.
کارآگاهان با بازبینی دوربینهای مداربسته دریافتند مردی در حالی که چهارلیتری حاوی بنزین در دست داشته، از ماشین پرایدی پیاده شد و بعد از آتشزدن چادر محل را ترک کرد.
با کشف این سرنخ، راننده پراید شناسایی و به پلیس آگاهی احضار شد. او در تحقیقات گفت: روز حادثه از محل کارم در حال رفتن به خانه بودم که مردی خواست او را دربستی به مقصد برسانم. ابتدا به پمپ بنزین رفتیم و او ظرفی بنزین گرفت. بعد به محل حادثه رفتیم. بعد از پیادهکردن مسافر متوجه آتشسوزی شدم. به آنجا رفتم و با پلیس تماس گرفتم و مرد مصدوم به بیمارستان منتقل شد.
در ادامه سازمان آتشنشانی در گزارش خود، علت آتشسوزی را آتشزدن ضایعات کارتن و خواببودن مقتول در کنار آتش اعلام کرد. با تحقیقات محلی و به دستآوردن چهره متهم، مأموران خیلی زود هویت او به نام یاشار را شناسایی کردند و وی بازداشت شد. یاشار در تحقیقات گفت: ناصر به من تهمت زده بود و میخواستم او را بترسانم. ناصر در نزدیکی زیرگذر با پارچه و گونی برای خود سرپناهی درست کرده بود. بنزین خریدم و به سمت آلونک او رفتم. بنزین را داخل آنجا ریختم. در حال موادکشیدن بود و خودش فندک زد و ناگهان آلونک شعلهور شد. من همراهم فندک داشتم اما از آن استفاده نکردم.
متهم برای تحقیقات بیشتر به پلیس آگاهی منتقل شد که اینبار گفت: روز حادثه من و ناصر در حال مصرف مواد بودیم. او به من بدهکار بود. خواستم بدهیاش را بدهد که سر این موضوع دعوایمان شد. او با آجر به سرم ضربه زد. عصبانی شدم و به پمپ بنزین رفتم و بعد ناصر را به آتش کشیدم. آن موقع قرص خورده و موادکشیده بودم و نمی فهمیدم چه کار می کنم.
پس از بازسازی صحنه قتل و تأیید سلامت روان متهم، پرونده برای محاکمه به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
در جلسه دادگاه اولیای دم مقتول برای یاشار درخواست قصاص کردند. متهم هم در دفاع از خود گفت: آن روز قرص خورده و مواد کشیده بودم و نمیفهمیدم چهکار میکنم. مطالبی که قبلا گفتم را قبول دارم. من ناصر را کشتهام ولی یادم نمیآید چگونه کشتم. او به من بدهکار بود. پولم را خواستم و جروبحث کردیم. بنزین گرفتم و میخواستم او را بترسانم. یادم نیست چهکسی کبریت کشید. رئیس دادگاه از او پرسید: چرا به متهم کمک نکردی، که او مدعی شد: مواد مصرف کرده بودم و حال درستی نداشتم. پشیمانم و از اولیای دم میخواهم
مرا ببخشند. وکیل متهم هم در دفاع از او گفت: برای موکلم پرونده شخصیت تشکیل نشده و پلیس از افراد حاضر در محل تحقیق نکرده است. همچنین در گزارش آتشنشانی به اطفای حریق و انتقال او به بیمارستان اشاره نشده است.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافع او، قضات دادگاه وارد شور شده و با توجه به تأیید سلامت روانمتهم از سوی پزشکی قانونی و درخواست اولیای دم، یاشار را به قصاص محکوم کردند.