محسن امانی که پیش از این نویسندگی و کارگردانی اپیزود «معجزه» از سریال «تازه وارد»، کارگردانی مستند «من میترا نیستم» و نویسندگی و کارگردانی آثار کوتاهی چون «تقاص»، «غیرعادی»، «نیمکت»، «برادری»، «هدیه روز تولد»، «مغناطیس» و... را در کارنامه خود داشته،حالا در تازهترین گام خود، کلیپی از اهمیت بحث پوشش تولید کرده است. نگاهی به پیامکهای ۱۶۲ هم نشان از پرتکرار بودن نام این کلیپ در میان پیامکهای مخاطبان دارد و مشخص است که توانسته ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند. بخش عمدهای از این کلیپ با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده و آنطور که امانی میگوید، از ابزارهای مختلف در این حوزه به شکل ترکیبی و در قالب فرمولی خاص بهره گرفته شده است. امانی در گفتوگوی خود با جامجم از جزئیات تولید این کلیپ و چالشهای آن میگوید.
انتقال مفهوم با هوش مصنوعی
محسن امانی، تهیهکننده کلیپ «پیچش مو» درخصوص تولید این محتوا به جامجم میگوید: حوزه اصلی کاری من فیلمسازی داستانی است و سالهاست که تلاش کردهام به موضوع حجاب و عفاف بپردازم. اما شاید بتوان گفت قالب فیلمسازی داستانی بهسختی پذیرای این مفهوم است. یعنی اگر موضوع حجاب و عفاف را به یک درخت با شاخ و برگهای متعدد تشبیه کنیم، در قالب داستانی نوعا میتوان به یکی از شاخ و برگها به شکل اختصاصی پرداخت که آن هم نیاز است مخاطب به لحاظ احساسی با مفهوم درگیر شود تا از آن تأثیر بپذیرد. به همین خاطر قالب مناسبی برای بیان استدلالهای متعدد و متنوع نیست. سالها بود میخواستم مفهوم حجاب و عفاف را در آثار داستانی منتقل کنم اما خیلی وقتها امکانش نبود. این اواخر با توجه به پیشرفتهای هوش مصنوعی، به این فکر افتادم که شاید بتوان به شکل مستقیمتری این مفاهیم را بیان کنم. البته این را هم باید بگویم قبل از اینکه اقدام به تولید آن با هوش مصنوعی کنم، به فکر تولیدکردنش به شکل واقعی بودم اما آنقدر هزینهها سنگین میشد که از پیگیریاش منصرف شدم و تصمیم گرفتم با هوش مصنوعی آن را تولید کنم. برخی از اتودهای اولیه مناسب نبود اما در نهایت یکی از اتودها مناسب آن درآمد و این قالب شکل گرفت. وی درخصوص مفاهیم پرداخته در کلیپ هم عنوان میکند: متن پیچش مو یکشبه خلق نشد و شاید طی سالها این مفاهیم کنج ذهنم بود و در نهایت توانستم ساختاری برای آن پیدا کنم. متن اولیه ظرف چند روز نوشته شد اما بازنویسی ویرایشهای مکرر آن در جهت اقناع بهتر مخاطب، زمان زیادی برد. روی تکتک کلمات، بار معنایی آن و مفاهیم منتقل شده حساسیت بالایی وجود داشت. حتی بعد از تولید هم برخی تصاویر را تغییر دادیم تا مخاطب از تماشای آنها آزردهخاطر نشود و اثر را پس نزند. بنای ما بر این نبود که از زبانی گزنده و تهاجمی استفاده کنیم که باعث گارد گرفتن برخی افراد شود.
تبیین تاریخ پوشش
نکته دیگری که این کلیپ دارد، اشاره به ثمرات حذف پوشش در سایر جوامع است. امانی در اینخصوص تصریح میکند: بهنظرم مهمترین بخش کار، عینیت دادن به نتایج این جفای تاریخی بود. چون هر استدلالی را برای مخاطب میآوردیم، ممکن بود آن را ذهنی و غیرملموس بداند. باید مسیر جوامع دیگر را برایش میگفتیم تا آن نگاه کارتپستالی که برخی افراد نسبت به جوامع غربی دارند و در جریان جزئیات زندگی آنها نیستند، کنار رود. در واقع تلاش کردیم واقعیتهایی را بیان کنیم که غیرقابلانکار باشد ودر نهایت خود مخاطب حقیقت را بپذیرد.
اما مسأله حریم شخصی و گره خوردن آن با بحث احتیاط، نکته دیگر این کلیپ است. امانی در اینخصوص میگوید: یکی از مواردی که برای ایجاد تشکیک در لزوم پوشیدگی به آن میپردازند بحث کارکردهای آن است. اینکه مثلا ممکن است خانمی محجبه، با دیدن اطرافیانش که پوشش حداقلی را انتخاب کردهاند، دچار این حس شود که فرقی میان خودش و آنها وجود ندارد و در کارکرد پوشش، دچار تردید شود. از این جهت، ما در کلیپ، مثالهای ساده و قابلفهمی همچون ماسک و کمربند ایمنی را مطرح کردیم تا کارکرد پوشش روشنتر شود. در واقع گفتهایم که حتما پوشش در حوزه زندگی فردی و مهمتر از آن، زندگی اجتماعی تأثیرگذار است. تلاش کردیم نگاهی کلان به مخاطب بدهیم و این در راه از مثالهایی قابلفهم بهره گرفتیم). در حقیقت سعی ما بر این بوده که مسأله را سادهسازی کنیم. در ابتدا به یکی از دوستان همکار میگفتم قصدم تولید مستندی است که مثل مستندهای آموزشی دهههای ۵۰ و۶۰ خیلی ساده مفاهیم را بیان کند.آنطور که از کلیپ برمیآید، چهره برخی افراد حقیقی در آن به شکل هوش مصنوعی منتقل شده که شاید بار حقوقی اثر را کم کند. تهیهکننده کلیپ در این مورد تصریح میکند: برخی جاها چهرههای معروف را با همان قالب کاراکترهای هوش مصنوعی نشان دادیم. البته فکر نمیکنم اگر به شکل واقعی هم نشان میدادیم چیزی بود که قابلیت شکایت یا مورد اینچنینی داشته باشد. اما بههرحال نمایش آن با هوش مصنوعی بیشتر به این دلیل بود که فرم یکدستی در تمام طول اثر داشته باشیم.
پیچش یک موضوع در حوزه پوشش
وی درخصوص دلیل انتخاب اسم کلیپ هم میگوید: انتخاب اسم، هم بحث پوشش رادرخود داشت وهم مسأله دیدن ظرافتهای پشت یک مسأله را بیان میکرد. برای همین نام «پیچش مو» که پیشنهاد یکی از دوستان بود به نظرمان مناسب آمد.امانی درباره بازخوردهای صورت گرفته به «پیچش مو» عنوان میکند: به لطف خدا بازخوردها مثبت بود. چند مورد از این بازخوردها که برای خودم جذاب بود،مربوط به برخی افرادمحجبه است که میگفتند قدری دچارتردیدشده بودندو با تماشای این کلیپ، با اطمینان بیشتری حجاب خود را حفظ میکنند. خواهرزاده خودم که دختر ۱۶ساله چادری بوده و ممکن است در جامعه با هزاران شبهه روبهرو شود، کلیپ را دید و دوست داشت. وقتی حس کردم با تماشای این اثر اقناع بیشتری در این رابطه برایش صورت گرفت، برایم جای شکر داشت و دلگرمکننده بود. احساس کردم شاید یک ذهنیت درست درباره پوشش برای مخاطب ایجاد شده باشد. آنطور که از بازخوردها مشخص است، از مخاطب نوجوان تا سنین بالا، با این اثر ارتباط برقرار کردهاند و اگر کودکان را از این کار مستثنی کنیم، فکر میکنم همه میتوانند با این اثر ارتباط برقرار کنند.
چالشهای تولید یک اثر با هوش مصنوعی
تولیدکننده اثر «پیچش مو» درباره چالشهای هوش مصنوعی هم میگوید: برخلاف تصوری که ممکن است درباره ساده بودن کار با هوش مصنوعی وجود داشته باشد، برای این اثر چالشهای زیادی داشتیم. ما از چند سامانه هوش مصنوعی به شکل ترکیبی استفاده کردیم و در عینحال، هرکدام از این سامانهها خطاهای مختلفی دارند که کار تولید پلانها را سخت میکرد. خطاها به شکل دستی با نرمافزارهای مختلف اصلاح شد. به همینخاطر عنوان کردیم که این اثر برپایه هوش مصنوعی تولید شده و اینطور نیست که تماما براساس این امکان باشد. بهطور کلی باید بگویم که این اثر بهشدت سخت تولید شد و برای این کار به یک فرمول نسبتا شخصی رسیدیم که شاید چندان هم قابل آموزش نباشد. پایه تولید کلیپ پیچش مو، هوش مصنوعی بود و اگر این امکان را نداشتیم، اصلا امکان تولید اثر با توجه به هزینههای بالا و چالشهای شرعی وجود نداشت. دو سال قبل هم اثری به نام «غیرعادی» تولید کرده بودیم که آنجا هم قدری از هوش مصنوعی استفاده شد. اما در پیچش مو به شکل ویژهتری از هوش مصنوعی استفاده کردیم.