«امروز یک عده‌اى دربخش‌هاى مختلف دنیاى اسلام به‌‌نام گروه‌هاى تکفیرى ووهابى وسلفى،علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش می‌کنند، کارهاى بدى می‌کنند، کارهاى زشتى می‌کنند؛اما اینها دشمن‌هاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند: دشمنى می‌کنند،حماقت می‌کنند اما دشمن اصلى،آن کسى است که اینها را تحریک می‌کند،آن کسى است که پول در اختیارشان می‌گذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزه‌دار می‌کند.»
امروز یک دهه از این فرمایشات حکیمانه سپری شده و بار دیگر، سایه شوم تروریسم تکفیری را در ادلب، حلب و حماه مشاهده می‌کنیم. در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مد نظر قرار گیرد:
نخست این‌که،منحرف‌کردن افکارعمومی ازتحلیل تحولات‌منطقه براساس منطق علی ومعلولی،ماموریت اصلی دستگاه‌های تصمیم‌ساز پنهان و آشکار در غرب و اراضی اشغالی است.
غلبه‌دادن«رویکرد توصیفی» بر«رویکرد تحلیلی»درقبال آنچه امروز درغزه، لبنان،سوریه و دیگر نقاط منطقه غرب‌آسیا و جهان اسلام رخ می‌دهد، سبب شده تا عده‌ای از مخاطبان عمومی تحولات کنونی، از تمرکز بر مصادر و منابع اصلی بازتولید تروریسم تکفیری در سوریه غافل شوند.
نکته دوم، معطوف به روش رسانه‌ای خاص رژیم صهیونی و آمریکا در روایت‌سازی از منطقه است. شبکه رسانه‌ای و تبلیغاتی وابسته به‌صهیونیست‌ها،تلاش می‌کندمصدرتحولات‌خونین۱۵ماهه اخیردرمنطقه غرب‌آسیا راروزهفتم اکتبر۲۰۲۳ (زمان وقوع عملیات طوفان الاقصی) معرفی کند! گویا روزها، هفته‌ها، سال‌ها و دهه‌ها قبل از این عملیات هیچ‌گونه تعدی، تجاوز، اشغالگری و جنایتی ازسوی رژیم کودک‌کش صهیونیستی و حامیان آن صورت نگرفته است. آنچه منظومه تبلیغاتی صهیونیستی سعی درکتمان آن دارد،پیشینه وعلت اصلی وقوع رویدادهای اخیر در حوزه جغرافیایی جهان اسلام است. این علت‌العلل،همان حضورنامشروع رژیم اشغالگر قدس و متعاقبا نیروهای آمریکایی در منطقه است.
نکته پایانی، لزوم شناخت و ترویج رابطه علی ــ معلولی رژیم اشغالگر قدس و تروریسم تکفیری در منطقه و جهان اسلام است. «بصیرت نسبت به اقدامات رسانه‌ای دشمن ونحوه عمل و اقدام او درجنگ شناختی»، «هوشیاری و دقت‌نظر نسبت به جوانب و ابعاد این جنگ» و«اقدام هوشمندانه برای مقابله و جلوگیری از تحقق اهداف دشمن درجنگ رسانه‌ای» بارها در فرمایشات رهبر حکیم انقلاب اسلامی مطرح شده است. زمانی که تحولات منطقه در چارچوب نظام علی و معلولی و با درنظرگرفتن مصادیق عینی مورد تحلیل قرار گیرد، جایی برای کتمان یا تحریف نقش رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در خلق بحران در جهان اسلام باقی نمی‌ماند. این آگاهی نباید در ذهن و ضمیر افراد محصور بماند و انتقال فوری و مستند آن به ملت‌های منطقه ودنیا فراترازیک الزام محسوب می‌شود.این آگاهی جهانی،بنیان بازی هدفمند تروریست‌های تکفیری درزمین صاحبان غربی وصهیونیستی آنها راهدف قرارداده ونماد کامل جهادتبیین دریکی ازحساس‌ترین برهه‌های حیات بشری به‌شمار می‌آید. اکنون «استمرار جریان مقاومت»،دشمن رابه ستوه آورده وعزم خود را جزم کرده تا از این استمرار و استقامت جلوگیری کند و برای رسیدن به این هدف ازهیچ تلاشی فروگذار نیست. «ایمان» و «امید» به وعده الهی در پیروزی نهایی جبهه حق، باطل‌السحر بسیاری از تلاش‌های دشمن در عرصه جنگ سخت و نرم است.
