خاطرات کاغذی

زبر و زرنگ

لک‌ لک و روباه

ماجرای دوستی لک‌لک و روباه که دربردارنده مضمونی اخلاقی بود. یک روز روباه غذای خوشمزه‌ای پخت و لک‌لک را برای صرف شام به خانه‌اش دعوت کرد.
کد خبر: ۱۴۷۶۴۷۲
نویسنده مریم فلاح

وقتی لک‌لک گرسنه خشنود از این دعوت به خانه روباه رفت، میزبان غذا را در بشقاب سرو کرده و بعد خودش با اشتهای زیاد شروع به خوردن کرد، اما لک‌لک قادر نبود با منقار بلند و نوک تیزش، غذایی که در بشقاب بود را بخورد. روباه به سرعت غذایش را تمام کرد و بعد وانمود کرد که مهمانش سیر شده و میلی به غذا ندارد، پس غذای او را هم نوش جان کرد. روز بعد لک‌لک به این فکر افتاد که به روباه درس خوبی بدهد، غذای بسیار خوشمزه‌ای پخت، آن‌قدر که عطر آن به خانه روباه رسید. روباه از بوی غذا احساس گرسنگی کرد و بی‌دعوت خود را مهمان کرد. لحظه‌ای بعد روباه با غذایی که درون دو کوزه با دهانه باریک و بلند ریخته شده بود از روباه پذیرایی کرد؛ در حالی که لک‌لک با منقار بلندش راحت غذا می‌خورد، پوزه روباه به داخل کوزه نمی‌رسید. این‌بار لک‌لک این‌طور وانمود کرد که روباه سیر شده، پس غذای او را خورد تا به او درس عبرتی داده باشد.

«لک‌لک و روباه» (با عنوان اصلی: Jaise ko Taisa یا Tit for Tat) محصول کشور هندوستان که براساس داستان‌های نویسنده یونانی «ازوپ» تولید شد.

جهت مشاهده اینجا کلیک کنید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها