البته کسی با اصل پیشرفت و تمدن مخالفت ندارد؛ ولی پیشرفت غیر از سرگردانی و حیرانی و پیچیدهتر کردن امور است. پیچیدهتر شدن حرکت الزاما تکامل و پیشرفت نیست. مثل بنیاسرائیل که ۴۰ سال سرگردان شدند؛ واقعا انسانی که وارد محیط ولایت نشد، مبتلا به سرگردانی میشود؛ میرود و میگردد ولی باز سر جای اول خودش قرار دارد. وادی بیرون ولایت نبیاکرم(ص) و اهلبیت(ع) وادی سرگردانی است. اربعین ظرفیت تبدیل شدن به یک نقطه کانونی دارد. البته باید توجه داشت این ظرفیتهای تاریخی در مراحل مختلف ظهور مییابد و باید زمان تاریخیاش فرا برسد. به طور مثال کعبه پیش از اسلام هم وجود داشت، ولی بعد از ظهور اسلام موقعیتی ویژه پیدا کرد. کعبه پیش از اسلام باید در دین پیامبر اکرم(ص) ضرب میشد تا به جایگاه اصلی خودش برگردد.
ماجرایی که به ظهور ختم میشود، عاشوراست. تمدن و امتی که در عصر ظهور شکل میگیرد، حول محور سیدالشهدا موجودیت مییابد؛ چون عاشورا هزینه «ساخت امت» است و قلوب را به اهلبیت(ع) متمایل میکند. «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً». این شعلههای محبت امامحسین(ع) است که محبت را میسازد. پس وقتی عاشورا محور اجتماع قلوب شود، زیارت سیدالشهدا و زیارت اربعین هم یکی از ارکان شکلگیری و «ساخت تمدن اسلامی» است. همانطور که کعبه، حج و بیتا... الحرام امتسازی و تمدنسازی میکند، زیارت امامحسین(ع) هم امت و تمدن میسازد.جریان اربعین پشتوانهای ۱۴۰۰ ساله دارد؛ لذا دشمن هرگز نمیتواند مثل آن را ایجاد کند. اربعین محور انسجام داخلی جبهه مقاومت بر محور محبت و برادری است. به همین دلیل است که هموراه دشمنان و منافقان برای برهم زدن جریان اربعین به اختلافات قومی، نژادی، و زبانی دامن میزنند. اربعین، تفرقهای را که دشمنان قرنها در ملل مسلمان ایجاد کردهاند و مدام هم در این آتش میدمند، با روش تجمیع قلوب حول محور امام از بین میبرد. اربعین ظرفیت یکدست کردن جامعه شیعه را دارد .اربعین، یکی از تجلیات عصر ظهور است؛ یعنی نشان میدهد وقتی امام در روابط اجتماعی تجلی کند، چه اتفاقی میافتد. الفتی که در اربعین شکل میگیرد، الفت حولَالإمام است؛ یعنی الفتی که بر محور محبت امام و ولایت او شکل میگیرد. این الفت میتواند به الفت پایدار و ماندگار اجتماعی تبدیل شود.
جریان غربپرست و دنبالههای آنان به دنبال قطع این وابستگی هستند (مقصود وابستگی سیاسی نیست، وابستگی فرهنگی است.) با زیارت اربعین مخالف هستند؛ چون میدانند ضدِ الگوی غربی توسعه است. جریان تحجر هم با اربعین مخالف است. یعنی احساس میکنند این زیارت، رقیب آن چیزی است که آنها خودشان را پرچمدار آن میدانند. آنها همه تقدسشان به این است که بهجای جهاد در راه خدا خودشان را خادمالحرمین میدانند. آنها فهمیدهاند جریان اربعین گسترش فرهنگ عاشوراست. پس برنامهریزی میکنند با انواع روشها همچون ایجاد اختلالهای فیزیکی تا جنگهای روانی، ایجاد اختلاف نژادی و قومی و مذهبی، آن را برهم بزنند. پس به یقین برنامهریزی برای مختل کردن این جریان، به انحای مختلف، در دستور کار دشمنان است. هم ازطرفِ غرب و هم از سوی جریان اسلام آمریکایی.در نقطه مقابل ما باید مواظب نقشه دشمن باشیم و به عکس عمل کنیم و زیارت اربعین را به یک محور همگرایی بین همه موحدین عالم تبدیل کنیم، این ظرفیت در اربعین است.
در حوزه داخلی یکی از اصلیترین راهبردهای شناختی دشمن، ایجاد شک و تردید بوده که از طریق مطرح کردن شبهات گوناگون به دنبال اثرگذاری منفی یا تغییر فرهنگ عاشورایی مردم ایران بودهاند. در همین ارتباط یکی از شایعترین شبهاتی که در این سالها مطرح کردهاند، حجم هزینهکرد برای مراسم اربعین است.پاسخ این است که اولا مجموع هزینههای که توسط دولت انجام میپذیرد در مقابل حجم هزینههایی که به صورت خودجوش، مردمی تقبل میکنند، قابل مقایسه و ارزشگذاری نیست. ثانیا یکی از اصلیترین وظایف دولتها سرمایهگذاری، برنامهریزی و اقدام درحوزههای فرهنگی ــ اجتماعی است تا ضمن حفظ ارزشها و آرمانهای مسلط بر جامعه، انحراف و انحطاط در بین مردم ظاهرنشود. جنس هزینههای که دولت جمهوری اسلامی ایران در قضیه محرم و راهپیمایی اربعین انجام میدهد در حقیقت سرمایهگذاری در حوزه زیرساختهای فرهنگی کشور است که در صورت تحقق نیافتن آن، جامعه با آسیبهای جدی در حوزه فرهنگی ــ اعتقادی روبهرو میشود که در نهایت درمان آن آسیبها، هزینه های به مراتب گزافی را به دولت تحمیل خواهدکرد، در واقع جنس هزینهها از نوع پیشگیری است که هیچ عقل سلیمی منکر تزریق واکسن قبل از وقوع بیماری نیست.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد