با چشمان بسته کتاب بخوانید

تمام اینها را گفتیم تا برسیم به داستان فرازوفرودهای اولین بانوی طلایی ایران، خدیجه آزادپور که در بازیهای آسیایی موفق به کسب مدال طلا شد. همین موفقیت سبب شد تا بابی شود برای تولید و انتشار یک کتاب صوتی و مکتوب درباره این بانوی موفق ایرانی. مطمئن هستم با خواندن این گزارش انگیزههای پنهان شما هم آشکار میشود تا از امروز برای افتخارآفرینی و رسیدن به قلههای موفقیت دست از تلاش برندارید. بیشک پیمودن این مسیر سخت، ولی غیرممکن نیست. این کتاب بهانهای شد تا بیشتر با رادیو ایرانصدا و پایگاه کتاب که بهصورت صوتی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد آشنا شوید. خودتان را معرفی میکنید؟ در چه حوزهای فعالیت دارید؟ احمد خدابندهسامانی هستم، تهیهکننده ایرانصدا و نویسنده کتاب «دختر طلایی». سال۱۳۸۳ کارم را در معاونت سیاسی آغاز کردم و سال۹۰ وارد رادیو شدم. از سال۹۷ با شبکه رادیویی ایرانصدا بهطور مستمر همکاری دارم. از همان ابتدا در حوزه خبر و گزارشگری ورزشی فعال بودم و تا این لحظه همچنان در حوزه ورزش فعالیت میکنم. در موضوعات مختلفی در پایگاه کتاب گویای ایرانصدا بهعنوان تهیهکننده کتابهای صوتی فعالیت کردهام ازجمله کتابهای ورزشی، مذهبی و رمانهای خارجی و ایرانی ... . درباره تهیه کتاب صوتی و مکتوب دختر طلایی بیشتر توضیح میدهید؟ کتاب دختر طلایی اولین کتاب ورزشی ویژه زندگینامه بانوان در ایران است که من این کتاب را برای پایگاه کتاب گویای ایرانصدا نوشتم که با صدای لادن سلطانپناه بهصورت صوتی در این پایگاه در دسترس عموم قرار گرفته است. با تشویق آقای شاملو، مدیر رادیو اینترنتی ایرانصدا و همکاران توانستم این کتاب را به چاپ برسانم. داستان و موضوع کتابی که برای نگارش انتخاب کردید، چیست؟این کتاب درباره خدیجه آزادپور، اولین ورزشکار خانمی است که توانست در رشته ورزشی ووشو برای ایران مدال طلا بیاورد. بانوان افتخارآفرین بسیاری در کشور داریم، چرا این ورزشکار را انتخاب کردید؟بهدلیل اینکه این ورزشکار نخبه در سن کم توانست به این موفقیت دست پیدا کند او را انتخاب کردم. خدیجه آزادپور، اولین بانوی طلایی ایران در مسابقات آسیایی و جهانی جزو کسانی بود که با تلاش و تحمل مرارتهای زندگی ورزشکار حرفهای، موفق شد تا افسانه شخصی خودش را خلق کند. نگارش این کتاب چقدر طول کشید؟یک سال کامل برای این کتاب وقت صرف شد تا به مرحله چاپ رسید. سختیهای نوشتن زندگینامه ورزشی، انتخاب سوژه از یک طرف و انتخاب پرسشها از طرفی دیگر سختیهای خاص خودش را داشت. کتاب شما در ایرانصدا بهصورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار گرفته، دراینباره بیشتر توضیح میدهید؟ایرانصدا در شش پایگاه موضوعی ازجمله کتاب گویا، سخنرانی، مداحی و نغمههای آیینی، کودک، موسیقی و قرآن در حال فعالیت است و علاقهمندان میتوانند با توجه به سلایق و علایقشان به سخنرانیها، کتابها، موسیقیهای موردعلاقهشان و ... بهراحتی دسترسی داشته باشند. گویندههای مطرح و پیشکسوتان بنام بهخصوص در پایگاه کتاب ایرانصدا حضور مؤثر دارند و کتابها را بهصورت صوتی روایت میکنند. با توجه به اینکه کتاب شما بهصورت صوتی هم در اختیار مخاطبان قرار گرفته درباره آن بیشتر توضیح میدهید؟خوانش کتاب برای کسانی که کتابخوان هستند لذتبخش است اما از آنجا که سرانه کتابخوانی در ایران بسیار کم و مردم ایران بیشتر کارهای صوتی مانند موسیقی گوش میکنند کتاب صوتی میتواند سرانه کتابخوانی را در ایران بالا ببرد. بخشی از کتاب را به یاد دارید که برای خوانندگان تعریف کنید؟در بخشی از کتاب خدیجه آزادپور میگوید: هروقت غم و ناامیدی میآمد سراغم، داستان کوتاهی را مرور میکردم. قورباغهای بود که میخواست از کوه بالا برود. همه دوستانش حتی خانواده میگفتند که تو نمیتوانی، بالارفتن از کوه کار تو نیست اما قورباغه رفت بالا و رسید... . تنها دلیل بالارفتن و ادامهدادنش هم ناشنوا بودنش بود. از لحظهای که این داستان را شنیدم، تصمیم گرفتم ناشنوا باشم. از آن به بعد هر حرفی که میخواهد از بالارفتن منصرفم کند نمیشنوم. میشوم همان قورباغه ناشنوا. از همین نشنیدن هم، در ورزش بانوان تاریخساز شدم و دیگر دنبال حمایت این و آن نبودم. انتظاری نداشتم و سختیها را به جان خریدم. یکتنه پیش رفتم و شدم بهترین و فنیترین مبارز... . به امید فتح قلههای سعادت و موفقیت برای شما خوانندگان.