رزمندگان در خطمقدم در حال نبرد با دشمن بارزترین این افراد بودند اما بسیاری دیگر در پشت جبهه و حتی در خانههای خود مشغول کمک و خدمترسانی بودند. یکی از مهمترین قسمتها بیمارستانها بودند که علاوه بر کارهای روزانه و عادی خود، وظیفه سنگین رسیدگی به مجروحان را نیز برعهده داشتند که با توجه به تعداد بالای مجروحان در عملیات مختلف، حجم کاری بالایی بر پزشکان و پرستاران وارد میشد که در مواقع مختلف تعداد کادر بیمارستان پاسخگوی این حجم بالا نبود. اینجا بود که نیروهای مردمی وارد عمل شدند و به کمک کادر درمان آمدند. افرادی که در ابتدا کمکم کارهای اولیه را یاد گرفتند و توانستند بخشی از این کمبود نیرو را جبران کنند. دو نفر از این افراد خانمها معصومه رامهرمزی و مینا کمایی هستند. خانم رامهرمزی اهل آبادان و در آغاز جنگ، حدودا ۱۴ساله بوده و از همان ابتدا به فکر کمک کردن به مردم و رزمندگان در هر زمینهای که از دستش برمیآمده، بودهاست. او بیشتر به کار امدادگری مشغول میشود و در حین کار، برخی خاطراتش و اتفاقاتی را که در آن حضور داشته، در دفترچهای یادداشت میکرده که سالها بعد با کمک مطالب آن دفترچهها، کتاب یکشنبه آخر را مینویسد. بیشتر مطالب این کتاب حول زمان اشغال سپس فتح خرمشهر میچرخد و به خوبی نقش او و همراهانش در صف امدادگری در دوران جنگ را در این کتاب میخوانیم و لمس میکنیم. فضاسازی بسیار عالی به همراه بیانی شیوا و روان، به اثرگذاری کتاب کمک قابل توجهی کردهاست. همچنین برادر ایشان، اسماعیل رامهرمزی در ۲۷ مهر ۵۹ در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت میرسد. این اتفاق در حضور خود خانم رامهرمزی رخ داد که شرح آن در کتاب آمدهاست. نفر دیگر خانم مینا کمایی هستند که خاطرات ایشان در کتاب دختران اُ.پی.دی بیان شدهاست. ایشان نیز مانند خانم رامهرمزی از اهالی آبادانی بودند و در روزهای پر تلاطم دوران دفاعمقدس (از سال۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴) به صورت جدی به فعالیت درمانی پرداختند. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مینا کمایی با جمعی از دوستانش فعالیتهای امدادی را در بیمارستان امامخمینی(ره) شرکت نفت آموزش میدادند. او در همان زمان با تأسیس بسیج خواهران آبادان، همراه با دوستانش که به دختران اُ.پی.دی معروف بودند، به فعالیت در بسیج میپرداختند. از کارهای جدی ایشان به عنوان نمونه، سرکشی به روستاها و حاشیه شهر آبادان برای امدادگری و واکسیناسیون بود. خاطراتی از دوران کودکی، زمان تحصیل در مدرسه، پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت طرفداران گروه خلق عرب برای تصاحب خرمشهر، عضویت در جبهه حزبا... در مدرسه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رویارویی با گروههای مجاهدین خلق(منافقین)، خلق عرب و کمونیستها، شرکت در کلاسهای مختلف عقیدتی و سخنرانیهای مذهبی، دیدار با امامخمینی(ره)، پذیرایی از خانواده شهدا در هتل بهبهان، انفجار انبار دارویی بیمارستان نفت توسط عراقیها و وضعیت شهر خرمشهر پس از آزادی، عمده موارد مطرح شده در این خاطرات است. در این کتاب به خانم رامهرمزی نیز اشاراتی شدهاست و به طور کل هر دو کتاب یکشنبه آخر و دختران اُ.پی.دی، مکمل یکدیگر در ترسیم فضای فعالیتهای امدادی و درمانی بسیجیان و جهادگران در کنار پزشکان و پرستاران در دوران دفاعمقدس است. این دو کتاب توسط نشر سوره مهر بهچاپرسیدهاند.
دکتر «آرت مارکمن» که روانشناس است در «سایکولوژی تودی» مینویسد: تکنیک مطالعه با صدای بلند، به شما کمک میکند نکات کلیدی را که نیاز به به خاطر سپردن آنها دارید، بهتر در یاد داشتهباشید. با این کار یعنی زمانی که گوشها آن مطالب را میشنوند به یاد سپردنشان راحتتر میشود. اگرچه مطالعه الکترونیکی سبب خواهد شد کتاب یا کتابهایی را با خود در سفرهای درون و برونشهری حمل نکنید اما پژوهشهای علمی نشان دادهاند که استفاده از این ابزار میتوانند قدرت حافظه را کاهش دهند. در یکی از این مطالعات، به خاطر سپردن اتفاقات موجود در داستان را میان دو گروهی که کتاب را با صفحات کاغذی یا از روی «کیندل» مطالعه کردهبودند، مورد بررسی قرار دادند. نتایج علمی بهدست آمده نشان داد گروهی که کتاب را به صورت صفحات کاغذی میخوانند، جزئیات بیشتری از حوادث آن را به خاطرمیآورند. دکتر آن مانگن علت این امر را برقراری تماس دستها با صفحات کتاب میداند. البته در مورد افرادی که به خواندن الکترونیکی عادت کردهاند، ممکن است جریان کمی متفاوت باشد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد