بیماری «آنسفالیت خودایمنی» یکی از عجیبترین و مرموزترین اختلالات عصبی است؛ حالتی که در آن سیستم ایمنی بهجای محافظت از بدن، به مغز حمله میکند، جایی که هویت و شخصیت انسان را شکل میدهد. مشکل اینجاست که این بیماری میتواند ناگهانی، بدون هیچ هشدار قبلی و در افراد کاملا سالم ظاهر شود.
آغاز فروپاشی: هنگامی که حافظه خاموش میشود
یک روز معمولی، موریل با دوستانش در امتداد ساحل کالیفرنیا دوچرخهسواری میکرد. هیچکس متوجه نشد مشکلی وجود دارد. حتی خود او نیز تا زمانی که همسرش پرسید گردش چطور بود و او هیچ چیز را بهیاد نمیآورد! چیزی متوجه نشد.
از آن لحظه، وضعیت او رو به وخامت رفت. حافظهاش سوراخسوراخ شد، دچار هذیان شد و خودش در دفتر یادداشتش نوشت که «از ریشه کنده شدهام» و «برای دیدن نور میجنگم». این دقیقا همان چیزی است که این بیماری میتواند انجام دهد: فرد سالم را روزها و هفتهها به سمت سردرگمی، توهم، تشنج و جدایی از واقعیت میکشاند.
بیماریای که پزشکان را نیز گیج میکند
آنسفالیت خودایمنی هنوز هم یکی از دشوارترین بیماریها برای تشخیص است اما پیشرفتهای مهمی رخ داده. پزشکان اکنون میدانند که انواع مختلفی از آنتیبادیهای سرکش، مسئول حمله به مغز هستند و اگر این آنتیبادیها در خون یا مایع نخاعی دیده شوند، تشخیص سریعتر انجام میشود. دکتر سم هورن، عصبشناس بیمارستان مانت ساینای نیویورک، معتقد است هر سال چند آنتیبادی جدید کشف میشود که میتواند علت این بیماری باشد. با این حال، مشکل اینجاست که علائم آن شبیه بسیاری از بیماریهای روانپزشکی و عصبی است و این موضوع باعث تأخیر در درمان میشود. او میگوید: «اگر کسی دچار تغییرات ناگهانی، عجیب و بیسابقه ذهنی شود، باید به این بیماری مشکوک شد. مهم است که یک بیماری قابلدرمان را از دست ندهیم.»
از بهبودی کامل تا زندگی با زخمهای پنهان
درمان سریع، معمولا میتواند فرد را به زندگی عادی بازگرداند اما همه هم خوششانس نیستند. موریل امروز عملکرد روزمره طبیعی دارد اما آسیبهای پایداری در حافظهاش باقی مانده است. او دههها خاطرات شخصی، از جمله لحظات مهم خانوادگی را از دست داده است. عجیبتر اینکه، تمام اطلاعات عمومی و علمی که سالها قبل یاد گرفته، هنوز در ذهنش ماندهاند. او با حسرت میپرسد: «چرا به یاد دارم که رمان جیمز جویز در سال ۱۹۲۲ در پاریس منتشر شد اما نمیتوانم عروسی پسرم را بهیاد بیاورم؟»
حمله خزنده به ذهن؛ داستان کیارا
کیارا الکساندر از کارولینای شمالی نیز قربانی این حمله پنهانی شد. او در ابتدا فقط کمی فراموشی و لحظاتی «از خود بیخودشدن» را تجربه میکرد اما ناگهان خودش را پس از یک تشنج شدید در آمبولانس یافت. بیمارستان اول آن را کمآبی بدن دانست. ولی پس از تشنج دوم، پزشکی در بیمارستان دوم مشکوک شد و آزمایش مایع نخاعی انجام داد؛ آنتیبادی مقصر پیدا شد. در طول درمان، حالش بدتر شد. تقریبا هیچچیز از اقامت یکماهه در بیمارستان را بهیاد ندارد و میگوید: «آنچه یادم میآید، مثل کابوسی بود که شیطان قصد داشت مرا بگیرد.» حتی وقتی درباره دختر ۹سالهاش سؤال میکرد، چند دقیقه بعد پاسخ را فراموش میکرد. با وجود تشخیص سریع، بیش از یک سال طول کشید تا به زندگی عادی بازگردد.
جستوجوی علت فراموشیهای مرموز
در سال ۲۰۲۰ تشخیص موریل ماهها طول کشید، زیرا اختلال حافظهاش عجیب بود: او اطلاعات عمومی را فراموش نمیکرد، اما خاطرات زندگی شخصیاش محو میشد. این ترکیب نامعمول دکتر مایکل کوهن را واداشت که آزمایشهای پیچیدهتری تجویز کند. در نهایت، تشنجی که جلوی پزشک رخ داد، سرنخ اصلی شد و آزمایش مایع نخاعی وجود آنتیبادی LGI۱ را مشخص کرد؛ نوعی آنسفالیت که معمولا مردان بالای ۵۰ سال را درگیر میکند. این آنتیبادی سیگنالدهی نورونها را مختل میکند و MRI نشان داد که بخش کلیدی حافظه او هدف قرار گرفته است. موریل میگوید: «کاملا فرو ریختم. کنترل ذهنم را از دست دادم.» او تلاش کرد با نوشتن شعر یا آنچه را بر او میگذشت، بفهمد و لحظهای فرارسید که نوشت: «آیا داروهایی که درونم جریان دارند، آتش را خاموش میکنند؟ پرتوهای امید؟»
امیدهای درمان جوانه زدند
امروز ائتلاف آنسفالیت خودایمنی حدود ۲۴ آنتیبادی شناختهشده را فهرست کرده و هنوز هم موارد جدید کشف میشوند. همزمان، دو کارآزمایی بالینی بزرگ در آمریکا در حال بررسی داروهایی هستند که میتوانند تولید آنتیبادیها را کاهش دهند. افزایش آگاهی درباره این بیماری ضروری است. الکساندر میگوید: «احساس تنهایی یکی از بدترین بخشهای این بیماری است.»
زندگی دوباره پس از تاریکی
پنجسال پس از ابتلا، موریل هنوز برای خاطرات ازدسترفتهاش غصه میخورد: جشنهای خانوادگی، یک سال زندگی در اسکاتلند و سفرهایی که با همسرش داشت اما او اکنون در حال ساختن خاطرات تازه است؛ با نوههایش در طبیعت و با رهبری یک گروه حمایتی بیماران. شعرهایی که میسراید روایتگر مسیر سفرش از تاریکی به نور است: از یک «ازهمگسیختگی» تا «طلوع و غروبهایی که اکنون دارم» و درنهایت اینکه در دفتر شعرش مینویسد «میتوانم امید داشته باشم.» او میگوید: «دارم دوباره وارد دورهای واقعی از شادی میشوم. هدفم این نبود. فقط میخواستم زنده بمانم.»
مغز ملتهب: آنسفالیت چگونه عمل میکند؟
آنسفالیت بهمعنای التهاب مغز است. این التهاب میتواند خفیف باشد یا جان فرد را تهدید کند. بیشتر موارد ناشی از عفونت است اما وقتی عفونت رد میشود، پزشکان باید به علت خودایمنی فکر کنند؛ بهخصوص اگر علائم، ناگهانی بروز کرده باشند.«آنسفالیت خودایمنی» نام مجموعهای از بیماریهاست که هرکدام براساس آنتیبادی مقصر نامگذاری شدهاند، مثل «آنسفالیت گیرندهNMDA» که شاید مشهورترین آنهاست. این بیماری سال ۲۰۰۷ شناخته شد؛ زمانی که دکتر ژوزپ دالماو نخستین آنتیبادی مقصر را یافت و جستوجوی موارد دیگر آغاز شد. برخی از این بیماریها در زنان جوان شایعترند و حتی ممکن است توسط کیست تخمدان از نوع «درموئید» تحریک شوند؛ کیستی که شباهتهایی به بافت مغزی دارد و سیستم ایمنی را به اشتباه میاندازد. هنگامی که آنتیبادیها به مغز نفوذ کنند، گیرندههای عصبی را هدف میگیرند و تغییرات رفتاری، زوال حافظه و حتی توهم ایجاد میکنند.