ورزش بهعنوان یکی از راههای زیست سالم در اجتماع میتواند به ارتقای سطح فرهنگ کشور نیز کمک کند و به قول معروف، جامعه سالم از افراد سالم تشکیل میشود و اگر سلامت و نشاط عمومی را حوزه تلاقی فرهنگ و اجتماع بدانیم، تشویق و ترغیب افراد جامعه به ورزش بهعنوان یکی از راههای ارتقای فرهنگ جامعه قابلتوجه خواهد بود.
برای تشویق افراد به ورزش، شیوههای متنوعی در جوامع گوناگون رایج است و البته یکی از این راهها، استفاده از بیان هنری است. همانطور که هفته گذشته رهبر انقلاب در دیدار جمعی از ورزشکاران مدالآور و موفق بر استفاده از روشها و ظرافتهای کار هنری در بیان موفقیتهای کشور ازجمله موفقیتهای ورزشی و تبیین پیروزیهای ورزشکاران ایرانی و لحظات بزرگ و ماندگار ورزش ایران برای تشویق مردم به این امر و نیز تبیین واقعیتهای تاریخی تاکید کردند و بهصورت مشخص از فیلم «مستطیلقرمز» نام بردند که در این فیلم به ماجرای حمله ناجوانمردانه دشمن بعثی به یک مسابقه فوتبال در یکی از مناطق استان ایلام و بهشهادترساندن جوانان ورزشکار نام بردند.
واقعیت این است که پرونده فیلمهای ورزشی بهخصوص فیلمهای ورزشی موفق در سینمای ایران چندان سنگین و قابلافتخار نیست. بهترین و بیشترین نمونههایی از این ژانر، که به ذهنمان خطور میکند، فیلمهایی است که در خارج از کشور ساخته شده. در سینمای ایران میتوان به فیلمهایی نظیر «خط پایان» به کارگردانی محمدعلی طالبی تولید ۱۳۶۴، «یاسهای وحشی» ساخته محسن محسنینسب تولید ۱۳۷۶، «دیوار» ساخته ۱۳۸۴ محمدعلی طالبی، «زاپاس» ساخته برزو نیکنژاد در سال۱۳۹۴، «غلامرضا تختی» و «عرق سرد» تولید سال۱۳۹۶ ساخته سهیل بیرقی، «لاله» تولید۱۳۹۶ به کارگردانی اسدا... نیکنژاد، «سونامی» تولید همین سال به کارگردانی میلاد صدرعاملی و «معکوس» به کارگردانی پولاد کیمیایی تولید ۱۳۹۷ اشاره کرد که اغلب این فیلمها در جذب مخاطب و استفاده از ظرفیت ورزش و لحظات پرکشش آن ناکام ماندهاند. این درحالیاست که سینمای کشورهای بسیاری در دنیا توانسته است از ظرفیت سینما برای پیشبرد سیاستهای عمومی و راهبردهای سیاسی کشورهای سازنده، استفاده کند و ضمن جذب مخاطب، حرفهایی را که در دل داشته است، به مخاطبانش القا کند که از مشهورترین نمونهها میتوان به مجموعه فیلمهای «راکی» به کارگردانی و بازی سیلوستر استالونه اشاره کرد که با استفاده از لحظات پرکشش و جذاب ورزش بوکس، راهبرد هژمونی آمریکا در همه حوزهها را پیش برده است. همچنین سینمای کشورهای دیگری، چون سینمای ژاپن و هند را به یاد داریم که به کمک ورزش ملی کشورشان آمدهاند و جوانان و نوجوانان را به ورزش علاقهمند کردهاند. نمونه انیمیشن «فوتبالیستها» یک نمونه آشنا برای مخاطبان ایرانی است که باعث شد فوتبال که در ژاپن ورزش چندان پرطرفداری نبود با استقبال روبهرو شود و این کشور به یکی از قطبهای اصلی فوتبال قاره کهن بدل گردد. در این گزارش سعی کردهایم دلایل ضعف سینمای ایران در ساخت فیلمهای ورزشی و عدمبهرهمندی از این ظرفیت را بررسی کنیم و از زبان کارشناسان مشکلات پیشروی این حوزه را مورد مداقه قرار دهیم.
فیلم ورزشی، راهی جهت الگوسازی برای جوانان
محسن محسنینسب که فیلم سینمایی یاسهای وحشی را در سال۷۶ کارگردانی کرده بود با اشاره به اینکه مدتهاست فیلم رزمی در کشور تولید نشده، میگوید: یکی از معضلات امروز کشور ما اوقات فراغت نوجوانان و جوانان است. در کشورهای دیگر آنچه متولیان آموزشی تدارک دیدهاند این است که در دبیرستانها و مدارس یک رشته ورزشی بهصورت تخصصی به نوجوانان و جوانان آموزش داده میشود. در حقیقت ورزش از کودکی در وجود آنها نهادینه میشود تا در بزرگسالی که مدال میآورند و برای کشورشان افتخارآفرینی میکنند. در آنجا برنامهریزی میکنند که اوقاتفراغت بچهها در ورزش بگذرد، اما در ایران برای اوقاتفراغت بچهها فکری نمیشود. اوقاتفراغت آنها به بیهودگی میگذرد. بهخصوص با گسترش فضای مجازی عملا میبینیم نوجوانان و جوانان دائم سرشان در گوشیهایشان است که نه به نفع خودشان است و نه به نفع جامعه.
محسنینسب، کارگردان سینما توضیح داد: عرصه ورزش زمینهای مناسب برای ترویج فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی و ارتقای آن است. پیداکردن الگو، داشتن قهرمان در زندگی بهویژه در دوره نوجوانی و حتی جوانی جزو ویژگیهای اجتنابناپذیر و طبیعی در این دوره از زندگی است. این درحالیاست که نوجوان یا جوان به اقتضای سنش، انرژی بالا و علاقه به جنبوجوش دارد. پس چه خوب است که این جنبوجوش را هدایت کنیم. نوجوانان و جوانان در این دوره به دلایل گوناگون به دنبال سوپرقهرمان در زندگیشان هستند. قهرمانانی که تلاش کنند خود را شبیه او کنند، مثل خاطراتی که بسیاری از بچههای دهه شصتی از کارتون فوتبالیستها دارند. زمانی که فوتبال ژاپنی در شرایط بسیار بدی قرار داشت این کارتون در ذهن کودکان این کشور تاثیر عمیقی گذاشت و باعث شد فصل جدیدی در فوتبال ژاپن آغاز شود. ساخت این سریال تنها قسمتی از پازل هزار تیکهای بود از پروژه بلندمدت و تقریبا صدساله ترسیمشده توسط فدراسیون فوتبال ژاپن برای پیشرفت این ورزش. شاید بتوان گفت انقلاب فوتبال ژاپن نه با دلار و زیرساختهای عجیب و غریب، بلکه با یک انیمیشن آغاز شد.
سرمایهگذاری عظیم فرهنگی برای رویاپردازی کودکان انجام شد و آنها توانستند به رفیعترین قلههای فوتبال آسیا برسند.
یک پیشنهاد اجرایی
او درباره مشکلات ساخت فیلمهای ورزشی خاطرنشان کرد: از نظر من باید کمیتهای بین وزارت فرهنگ و وزارت ورزش زیرنظر دولت تشکیل شود و برنامهریزی برای ترغیب نوجوانان و جوانان انجام شود. وقتی فیلمی مثل یاسهای وحشی در ژانر ورزش ساخته میشود و در زمان خودش بسیار فروش میکند، چرا نباید ادامهدار شود؟ چرا نباید حمایتهای مدونی برای ساخت چنین آثاری انجام شود؟ متاسفانه در انجام امور فرهنگی هیچ مسئولی نیست. رئیس تا دلتان بخواهد هست، اما مسئول نیست. چراکه با احساس مسئولیت کار نمیکنند.
کارنامه حرفهای من گویای دغدغهام نسبت به ورزش و فراگیری آن در جامعه است و خودم هم بهشدت علاقهمند پیگیری آن بودم، اما چه عاملی باعث شد آن را ادامه ندهم؟ قطعا من میتوانستم با ساخت فیلمهایی از این دست، تاثیرگذاری عمیقتری روی نوجوانها و جوانها داشته باشم. در حال حاضر چند فیلمنامه اکشن و رزمی به فارابی ارائه دادم و در بررسی آنها مواردی را به من متذکر شدند که جز لبخند نمیتوانستم جوابی به آنها بدهم. مسلما من ترجیح میدهم با بخش خصوصی در فیلمسازی کار کنم، اما وقتی میخواهم فیلم اکشن بسازم، چارهای ندارم جز اینکه از بخش دولتی حمایت بگیرم.
او با تاکید بر ساخت بیوگرافیهای ورزشی ادامه داد: داستان زندگی تمامی اسطورههای ورزشی به اندازه یک فیلم سینمایی جذابیت دارد، اما بیوگرافیهای ورزشی باید فضای دراماتیک قوی داشته باشند. مثلا زندگی خواهران منصوریان ذاتا دراماتیک است و میتوان از روی آن فیلم بلند سینمایی خوبی ساخت. من همیشه دلم میخواست فیلمی درباره علیرضا بیرانوند بسازم، اما این کار را فیلمساز دیگری انجام داد که البته با شاخصههایی که داشت، میشد از آن یک شاهکار جهانی درآورد. ضمن اینکه اگر میخواهیم از زندگی ورزشکاری فیلم بسازیم، شخصیت آن ورزشکار باید ظرفیتهای لازم را داشته باشد که با ساخت فیلمش تصور نکند که حالا بتی برای جامعه شده و از موقعیتش سوءاستفاده کند. این کارگردان با انتقاد از حمایت نکردن نهادهای سینمایی به ژانر ورزشی توضیح داد: در فیلمهای ورزشی باید شرایطی فراهم شود که از یک ورزشکار در فیلم بازی گرفت. مثلا از یک فوتبالیست برای بازی در نقش یک فوتبالیست استفاده کرد یا از یک کشتیگیر برای بازی در نقش یک کشتیگیر. اینطور نباشد که به خاطر فروش در گیشه یک بازیگر چهره را بیاوریم که مثلا یک نقش یک تکواندوکار را بازی کند. فیلم رزمی و ورزشی را باید با ورزشکاران واقعی ساخت که برای مردم باورپذیر باشد. ساخت فیلم رزمی به نوعی سبب میشود روحیه جنگندگی و مبارزه با مشکلات در فرد بیدار شود. یعنی با گسترش چنین فیلمهایی، جامعه پویاتری داریم.
این فیلمساز در پایان و در بخش دیگری از صحبتهایش درباره جریانسازی فرهنگی در حوزه ورزش تصریح کرد: سینما در طول دوران حیات صد و بیست و چند ساله خود همواره به ورزش و رقابتهای ورزشی به عنوان دستمایهای جذاب رجوع کرده، اما حاصل این تبادل در سینما چشمگیر نیست و این نقطه ضعف سینما در پرداختن به ورزش است.
تبادل فرهنگ و ورزش در سینما چشمگیر نیست
سید مجتبی علوی، دبیر جشنواره فیلمهای ورزشی ایران هر دو دستگاه اجرایی ورزش و جوانان و فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارای پتانسیلهای فراوانی برای همکاری و تعامل در ارائه عملکرد مطلوبتر دانست و خاطرنشان کرد: اگر رسانهها و کلا مدیا نباشد هر اتفاقی که در حوزه ورزش میافتد به آحاد مردم در ایران و جهان منتقل نمیشود. همین الان مسابقات وزنهبرداری در حال انجام است و علی داوودی وزنهبردار ایرانی در چارچوب رقابتهای وزنهبرداری است. اگر تلویزیون این مسابقات را پخش نمیکرد، من چطور و از کجا باید متوجه این مسابقات میشدم. سوشال مدیا به تمام نسلها مفاهیم را انتقال میدهد. ما در کشور خودمان چند صد انجمن و فدراسیون برای ورزشهای مختلف داریم. الان هر روز یک ورزش جدید به فهرست ورزشهایی که پیش از این داشتیم، اضافه میشود و همگی از آنجا که مملو تلاش و تکاپو هستند برای جامعه حائز اهمیت است، اما آنطور که شایسته است در حوزه سینما به آن اهمیت نمیدهند. مردم قهرمانان ملیشان را دوست دارند و سینما میتواند در یک درام قوی، سرنوشت قهرمانانش را به تصویر بکشد. چه بسا نمایش چنین الگوهای تاثیرگذاری برای جوانان و شکلگیری آیندهشان تاثیر مثبت زیادی دارد. سینما در طول دوران فعالیت خود همواره به ورزش و رقابتهای ورزشی به عنوان دستمایهای جذاب رجوع کرده است. اما حاصل این تبادل، معمولا در سینما چشمگیر به نظر نمیرسد. متاسفانه ما بعد از ۴۰سال هنوز نتوانستیم شخصیت تختی را آنطور که باید به جامعه معرفی کنیم. این همه قهرمان در کشتی، وزنهبرداری، فوتبال و... داریم، کدام یک را به مردم معرفی کردیم؟ چرا نتوانستیم؟ چون درامهای سینمایی در این زمینه به قدر کافی محکم نیستند.
علوی ادامه داد: ورزش و سینما دو پدیده مهم و تاثیرگذار اجتماعی هستند که برای مخاطب جذابیت دارند. این دو پدیده در کنار تفاوتهای ساختاری و بنیادین، شباهتها و نزدیکیهایی نیز به یکدیگر دارند. مهمترین وجه شباهت ورزش و سینما، غلبه عنصر درام بر رخدادهای یک مسابقه ورزشی یا یک فیلم سینمایی است. با وجود جذابیتی که این دو حوزه در کنار هم دارند زمانیکه در کنار هم قرار بگیرند اثر کاملی ارائه میدهند. اگر در کل تاریخ سینما ۱۰ فیلم پرمخاطب را بررسی کنیم همگی ورزشی هستند. فیلمهایی مثل «فرار به سوی پیروزی» با اینکه بارها از صداوسیما پخش شده، اما همچنان پرمخاطب است. اخیرا دو برادر دوقلوی ایلامی به نام حسن و حسین صیدخانی فیلمی ساختهاند به نام «مستطیل قرمز» با موضوعیت جنایت رژیم عراق در بمباران زمین فوتبال چوار ایلام. این فیلم که براساس واقعیت ساخته شده و مستندگونه است بسیار دردناک است، اما بهرغم چنین سوژهای و امکانات بسیار اندکی که برای ساخت در اختیار داشت برنده جشنواره فیلم میلان شد که البته جایزه ویژه سال۲۰۱۹ میلادی خود را به شبکه ورزش سیمای جمهوری اسلامی ایران بهدلیل این فیلم اعطا کرد. همچنین برگزیده جشنواره بینالمللی مقاومت و کسب دیپلم افتخار و لوح زرین از جشنواره ملی فانوس نیز شد. به بیان دیگر فیلمی که بودجه اندکی برای ساخت داشت آنقدر در مجامع داخلی و بینالمللی خوش درخشید و حالا ببینید اگر بودجه کافی در اختیار فیلمسازان قرار بگیرد تا چه اندازه میتوانند موفق عمل کنند.
علوی با انتقاد از برخی رویههای دولتها در بیتوجهی به فیلمهای ورزشی تاکید کرد: امروز میبینیم پرکارترین هنرپیشه سینما، پژمان جمشیدی است که سابق بر این فوتبالیست تیم ملی بوده یا مرحوم علی انصاریان که حتما اگر زنده میبود یکی از بهترینها در عالم بازیگری میشد. میخواهم بگویم روحیه پرتلاش این عزیزان در ورزش قطعا در بازیگریشان هم موثر است؛ چرا که در عالم سینما خیلیها بهراحتی میآیند و میروند. متاسفانه امروز شاهد این هستیم که بهدلیل بیاعتمادی متولیان و مسئولان فرهنگی به مقوله ورزش در سینما و همچنین عدم اندیشه درباره آن، این ژانر نادیده گرفته شده و حمایت نمیشود. هر سال در کشور ما بالغ بر ۲۰۰ فیلم بلند داستانی، کوتاه، مستند، انیمیشن و... تولید میشود؛ بنابراین نمیتوان گفت که فیلم تولید نمیشود، اما بهدلیل سرمایهگذاری کافی، کمبود عوامل حرفهای و... سوژه و ایده ابتر میماند.
نیاز به یک نظام مدون داریم
دبیر جشنواره فیلمهای ورزشی ایران درخصوص نقش مدیران در ساخت فیلمها با موضوع ورزش گفت: نظام فرهنگی و ورزشی کشور باید دارای نظام مدونی باشد که با تغییر مدیران دچار چرخش نشود. فیلمسازی ورزشی را نمیتوان به وزارت ورزش محول کرد. این سازمان سینمایی است که باید برگزارکننده و مجری کار تولید یک اثر سینمایی شود و وزارت ورزش صرفا میتواند حمایت از چنین تولیداتی را برعهده بگیرد. در حقیقت وحدت رویهای باید بین وزارت ورزش و سازمان سینمایی بهوجود بیاید یا اگر برای وزارت ورزش، معاونت فرهنگی درنظر میگیرند باید بودجه کافی به آن اختصاص داده شود. همافزایی کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و جوانان، سازمان صداوسیما و سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مسیر برگزاری هرچه ساخت فیلمهای ورزشی مسألهای مهم و راهبردی است.
علوی در پایان با انتقاد از چیدمان ژانرهای فیلمهای سینمایی در گیشه خاطرنشان کرد: متاسفانه در سینمای ایران بین ژانرهای مختلف تفاوت قائل میشوند. مثلا به فیلمهای کمدی که گیشه پرفروشتری دارند بهای بیشتری داده میشود؛ در حالیکه باید به تمام ژانرها به یک چشم نگاه کرد. سالنهای یک سینما باید ترکیبی از ژانرهای مختلف باشد نه اینکه تمام سالنها مختص به ژانر اجتماعی، کمدی و... باشد.
ورزش ایران فقط قائم به مردان نیست
علیاکبر ثقفی، کارگردان و تهیهکننده پیشکسوت سینما که یکی از معدود فیلمهای ورزشی به نام «فوتبالیستها» را در کارنامه حرفهای خود دارد با تاکید بر اینکه سینما عرصهای است که از تمام امکانات برای جلب توجه انبوه مخاطبان بهره میبرد، خاطرنشان کرد: ورزش در بعد ظاهری صرفا یک فعالیت ورزشی است، اما در درون یک ورزشکار، علاوه بر انجام فعالیت ورزشی باید روحیه و خصایص جوانمردی و نیکوکاری وجود داشته باشد. فیلم «فوتبالیستها» هم حاوی همین پیام است که اگر گذشت و ایثار باشد و روحیه جوانمردی را اشاعه دهید، موفق میشوید. از نظر من یک ورزشکار فقط بازو و هیکل نیست و باید مرام و مسلک پهلوانی داشته باشد. اولین چیز یک پهلوان، اخلاقش است؛ کمااینکه بیشترین چیزی که از تختی میگویند مرام و مسلکاش است و کمتر از تکنیکاش میگویند.
او با یادآوری خاطرات فیلمبرداری «فوتبالیستها» میافزاید: در فیلم فوتبالیستها خاطرات خوبی برایم رقم خورد. یادم است آقای علی پروین وقتی متوجه شدند این فیلم برای بچههای یتیم است، قراردادی با ما امضا نکردند و گفتند هر کمکی هم که لازم باشد تمام و کمال انجام خواهند داد و واقعا این کار را هم کردند. من مرام و مسلک پهلوانی در عمل را از ایشان دیدم.
او در پاسخ به این سؤال که چرا دیگر فیلم ورزشی مانند فوتبالیستها نساختید، خاطرنشان کرد: مشکلات زیادی برای ساخت فیلمهای ورزشی دارم. همیشه آرزو داشتم یک استودیوی ساخت فیلمهای ورزشی داشته باشم. فیلمهای ورزشی تولید سنگینی دارد. اگر بخواهیم یک فیلم رزمی بسازیم با مشکل مواجه میشویم. فدراسیونهای ورزشی ما خیلی مهجور هستند. آنها پول ندارند که ورزشکاران خود را به خارج از ایران بفرستند. ورزش خیلی خرج دارد. یک جشنواره ورزشی در ایران داریم که فقط در حد جشنواره مانده است. اصلا دنبال تولید فیلم فاخر ورزشی نیستند. آرزو دارم فیلمی درباره بوکس بسازم. مسابقات اتومبیلرانی را هم خیلی دوست دارم. در حال حاضر کلی سوژه در این زمینه دارم. برای ساخت فیلم ورزشی باید هم از سینما و هم از ورزش حرفهای بدانیم.
دولت باید حمایت کند
ثقفی، تهیهکننده فیلمهای «همه چیز برای فروش» و «مردی که اسب شد» ادامه داد: سینما بهعنوان یک ابزار فرهنگی کمک مؤثری در واکسینه کردن جامعه نسبت به کژیها و ناراستیها دارد. از آنجا که ورزش قهرمان دارد، درامهای جذابی میتواند داشته باشد. لزومی ندارد این قهرمان حتما شهرت جهانی داشته باشد. کشتیگیری مثل مرادعلی شیرانی در جنگ پایش را از دست داده و قطعا زندگی چنین فردی درام جذابی برای به تصویر کشیده شدن دارد یا ورزش بانوان که هر چند مستند راجع به آن ساخته شده، اما هیچ فیلم بلند داستانی نداریم. این در حالی است که ورزش بانوان بسیار قوی بوده و ورزش ما قائم به مردان نیست. در ضمن کسی که در حوزه ساخت فیلمهای ورزشی پا میگذارد، باید با ورزش عجین باشد و لااقل مفهوم اصطلاحات آن را بداند. بعضا میبینیم کارگردانانی اقدام به ساخت آثار یا زندگینامه ورزشکاران میکنند که کاملا از این وادیها به دور هستند. خب، خروجی فیلم ورزشی این کارگردان چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ برای ساخت فیلم در ژانر ورزشی مسئولان باید سراغ افراد باتجربه بروند. ما تا زمانی که به رونق سینمای ورزشی توجه نکنیم، برگزاری جشنوارهها هیچ کمکی نمیکند.
ثقفی تصریح کرد: معمولا ورزشکاران حرفهای برآمده از خانوادههایی متوسط یا پایین هستند و نمایش زندگی این ورزشکاران در الگو گرفتن جوانان نقش مهمی دارد. نهادهای دولتی باید متولی و حامی ساخت فیلمهایی در این ژانر باشند و البته میبینیم همان چند فیلم سینمایی در ژانر ورزشی هم متعلق به بخش خصوصی است. او ادامه داد: مردم ایران بسیار با ورزش عجین هستند، اما جالب است که مسئولان سینمایی و تلویزیونی اصلا دغدغه ساخت فیلمهای ورزشی ندارند. ما حتی یک سریال ورزشی نداریم. تاکید میکنم سریال فراگیری بیشتری در اقصی نقاط کشور دارد. ثقفی تصریح کرد: باید در ساخت فیلمی که هیجان و ورزش در آن باشد تدابیر مدیریتی اتخاذ شود و صرفا به موضوع اجتماعی که تاکنون خوب جواب داده، پرداخته نشود.
اگر خدا بخواهد امسال یک فیلمنامه ورزشی را به کارگردانی پسرم، امیرحسین ثقفی کلید میزنیم. فیلمسازی در این ژانر بدون حمایت سازمانهای ذیربط ممکن نیست. ساخت فیلم ورزشی کار بسیار سختی است، چراکه امکانات زیادی لازم است و مجموعهای باید در کنار هم قرار بگیرند که صحنههای سختی با معمولا بیشترین بازیگر را فیلمبرداری کنند. همیشه بر این باورم که ورزش از ملزومات زندگی هر انسان است، زیرا سلامت روان بدون سلامت جسم ممکن نیست. در شروع هفته تربیت بدنی قرار داریم و واجب است طی این ایام فراخوانی برای حمایت از فیلمنامههای ورزشی داشته باشیم. مثلا ۵۰درصد حمایت از ساخت فیلمنامههای ورزشی با وزارت ورزش است و ۵۰درصد دیگر با بخش خصوصی. از همین امروز میتوان برای آینده برنامهریزی کرد که مثلا سال آینده در چنین روزهایی از چند فیلم ورزشی رونمایی شود. حضور ژانر ورزشی در سینمای ایران آنطور که باید جا نیفتاده است. بهخصوص سینمایی که در بخش گیشه دچار مشکل است و نیاز به مخاطب و گیشهای پرفروش دارد. برنامهریزی درستی برای فیلم ورزشی صورت نگرفته است؛ شاید اگر وزارت ورزش جدیتر و هدفمندتر وارد ساخت اینگونه فیلمها شود، مخاطب بهتر با آنها ارتباط برقرار کند.
روزنامه جام جم