کد خبر: ۱۳۷۶۶۰۲
نویسنده انسیه موسویان - شاعر و نویسنده
یکی از دغدغه‌های خانواده‌هایی که فرزندان کودک و نوجوان دارند، همیشه این بوده که چگونه فرزندان‌شان را با خوراک فرهنگی مناسب تغذیه کنند. مادر و پدر دلسوز حتما فقط به فکر خوراک بچه‌های‌شان نیستند و وظیفه خود را فقط تهیه غذا و پوشاک و مسکن برای او نمی‌دانند بلکه آنچه به روح و روان و تربیت فرزند نیز مربوط است باید با نهایت دقت و اطمینان از سلامت آنان فراهم شود. همان‌گونه که اگر به پدر و مادری گفته شود، در صورتی که این غذا را به فرزندتان بدهید، او مسموم و دچار بیماری می‌شود، آنان از خرید آن غذا منصرف می‌شوند، باید درباره سلامت خوراک فکری و تربیتی هم به آنان اطمینان داد، اما واقعیت این است که در مجموعه فرهنگی کشور ما قدرت تشخیص و دادن این هشدار کم است. یکی از جلوه‌های این امر این است که در بازار تولیدات و محصولات فرهنگی به‌خصوص کتاب‌های‌مان، تولیدات نامناسب زیادی وجود دارد، اما خانواده‌ها اغلب در این خصوص اطلاع زیادی ندارند.

بیشتر خانواده‌ها به اهمیت خرید کتاب برای فرزندان‌شان و ضرورت مواظبت بر مطالعه آثار ارزشمند فرهنگی و ادبی توسط آنان واقفند و میزان خرید کتاب‌های گروه‌های سنی کودک و نوجوان در رویداد‌هایی مانند نمایشگاه کتاب، دلیلی بر این ادعاست، ولی واقعیت این است که بیشتر خانواده‌ها از مضمون و محتوا و تاثیر سوء بسیاری از کتاب‌های موجود در بازار (و البته باید به این فهرست، فیلم‌ها، انیمیشن‌ها، بازی‌های رایانه‌ای و موبایلی و محصولات اینچنینی دیگر را هم اضافه کرد) اطلاع زیادی ندارند.
بسیاری از این تولیدات، ترجمه‌هایی از آثار فرهنگی و هنری هستند که برای کودکان و نوجوانانی نگاشته شده که در محیط‌فرهنگی متفاوتی زیست می‌کنند و از طریق این ترجمه‌ها، به‌صورت ناخودآگاه و البته مستمر در حال القای این فرهنگ متفاوت به فرزندان‌مان هستیم. البته این مسأله به این معنا نیست که هر کتاب ترجمه شده‌ای، الزاما بد و نامناسب برای فرزندان ماست و باز به این معنا نیست که باید در‌های کشور را روی محصولات فرهنگی کشور‌های دیگر بست و ایرانیان را از نوشته‌ها و ساخته‌های هنرمندان دیگر کشور‌ها محروم کرد. بسیاری از کتاب‌ها، فیلم‌ها و آثار هنری دیگر منبعی برای ارتقای فکری و ذوقی همه کودکان و نوجوانان جهان است. اگر می‌گوییم کتاب ترجمه باید بدانیم «شازده کوچولو» و «تام سایر» و «پی‌پی جوراب بلند» و بسیاری کتاب‌های خوب و خواندنی دیگر هم کتاب ترجمه است، ولی کتاب‌های خوب و دارای مفاهیم انسانی، ارزشمند و رشددهنده کودکان و نوجوانان ما هستند. در مقابل، کتاب‌های زیادی وجود دارد که القا کننده مفاهیمی، چون جادوگری، روابط عاطفی خارج از چارچوب‌های پذیرفته شده و ... هم هستند که منظور ما از ترجمه‌های نامناسب این قبیل کتاب‌هاست.
نبود آموزش
واقعیت این است که در این زمینه، خانواده‌ها خیلی تنها و بدون حامی و راهنما هستند. آن‌ها برای فرزندان خود هزینه می‌کنند، اما متاسفانه نمی‌دانند در حال انتقال مفاهیم نادرست به آن‌ها هستند. در این زمینه باید متخصصان و آگاهان به کمک‌شان بیایند. تشخیص کتاب خوب و بد، برخلاف آنچه در ظاهر به نظر می‌آید، کاری بسیار دشوار و البته تخصصی است مانند تشخیص هر جنس اصل و بدل که نیاز به کارشناس مجرب دارد. مشکل این است که ضرورت این کارشناسی خیلی به چشم نمی‌آید. کارشناسانی هم که از آنان صحبت می‌کنیم، صدایشان به جایی نمی‌رسد، چون رسانه و تریبونی ندارند. خانواده‌ها و البته فرزندانشان در این زمینه نیاز به آموزش دارند. مرجع اصلی این آموزش هم باید آموزش و پرورش باشد، اما در نظام آموزشی ما همه چیز به سمت تست زنی و حفظ فرمول و شیوه‌های موفقیت در آزمون‌های چهارگزینه‌ای سوق داده می‌شود. خروجی خوب از نظر نظام آموزشی ما نوجوان یا جوانی است که می‌تواند میان گزینه الف و ب آن یکی را که به متن کتاب درسی اش نزدیک باشد، تشخیص دهد، اما در آن کتاب درسی و در کل برنامه‌های آموزشی ما برای یادگیری مهارت‌هایی نظیر تشخیص محصول فرهنگی خوب و بد جایی ندارد. در این نظام آموزشی کتاب خواندن، درباره کتاب بحث کردن، آشنا شدن با ادبیات و علوم انسانی و از همه آن‌ها بالاتر مهارت‌های لازم برای زندگی امروز و فردا از جمله داشتن دید و نگاه انتقادی و تمییز دهنده میان محصولات رسانه‌ای و هنری واقعی و فیک، جایی وجود ندارد. معدود کسانی هم که می‌کوشند در این زمینه حرف بزنند و به خانواده‌ها درس یا هشدار بدهند، صدایی در رسانه‌های کشور ندارند یا اگر هم گاهی رسانه‌ای این فضا را در اختیار آنان قرار داده، فرصتی حاشیه‌ای بوده است.
نگاه تجاری به فرهنگ
کالا‌های فرهنگی برخلاف کالا‌های دیگر موجود در بازار، فقط از معادلات معمول بازار‌های اقتصادی تبعیت نمی‌کنند، چراکه آن‌ها دارای ارزش نمادین و منتقل کننده معنا‌های مستتر در خود هستند. به همین دلیل به عنوان مثال «هری پاتر» فقط یک کالا نیست، یک کتاب است که قیمت پشت جلد دارد و سود و زیانی نصیب ناشرش می‌کند و اگر خریدار داشته باشد، انتشار آن صرف می‌کند بلکه هری پاتر علاوه بر این‌که یک کالاست، معانی و مفاهیمی را هم با خود حمل و منتقل می‌کند. معنا‌هایی که مرز نمی‌شناسد و می‌تواند در چهار گوشه عالم پخش شود. به همین دلیل باید به کالا‌های فرهنگی به چشمی دیگر نگاه کرد. اگر با معادلات بازاری بخواهیم عرصه فرهنگ را تحلیل کنیم، انتشار کتاب‌های ترجمه هرقدر هم بیشتر باشد، بهتر است. کتاب ترجمه در کشوری که به کپی رایت هم متعهد نیست، یعنی این‌که یک کتاب نوشته شده، ویراستاری شده، تصویرگری شده و آماده را بدون دردسر زیادی از زبان مبدأ به زبان مقصد برگردانیم. ضمن احترام به بسیاری از مترجمان دغدغه‌مند، باسواد و دلسوز در بازار کتاب ایران مترجمان فیک، کم سواد و کپی کار هم کم نیست. باز باید توجه کرد که در مورد کتاب‌های کودکان خیلی هم به آگاهی زبانی پیچیده‌ای نیاز نیست. به همین دلیل لازم است نگاه فرهنگی درمورد کالا‌های فرهنگی پیوست نگاه اقتصادی در حوزه نشر شود. برای جبران مشکلات صنعت نشر، دولت باید وارد شود. در همه جای جهان دولت‌ها برای حوزه فرهنگ، یارانه اختصاص می‌دهند تا هنرمندان و فرهنگسازان‌شان بتوانند در بازار رقابت، موفق باشند. در کشورما هم لازم است دولت و به‌خصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تمهیدات و امتیازات ویژه‌ای برای کتاب‌های تالیفی خوب و تایید شده از نظر محتوایی در نظر بگیرد. امری که به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر مورد غفلت واقع شده است.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها