مالی یا جانی فرقی به حالش نمیکند؛ مهم سود ناصوابی است که قرار است او از این ماجرا ببرد. یکی از این مسیرهای ناصواب برای مجرمان، کلاهبرداری از مردم در پوشش فعالیت های خیرخواهانه است که با این ترفند افراد زیادی را طعمه خود قرار دادهاند. این در حالی استکه پلیس بارها در خصوص ترفندهای مختلف کلاهبرداران به مردم هشدار دادهاست اما برخی همچنان فریب میخورند.
افراد مسن و میانسال اگر آگاهی نداشتهباشند، همیشه طعمه مناسبی برای کلاهبرداران به شمار میروند. یک زن در خردادماه 99 هم با استفاده از ناآگاهی برخی زنان میانسال و مسن، سراغ آنان رفت و با ادعای انجام کار خیر، طلاهای آنان را سرقتکرد. این سرقتکه در شهرستان نور مازندران اتفاق افتاد، خیلی زود پای پلیس را به ماجرا باز کرد.
سرهنگ سیدجعفر ساداتی، معاون اجتماعی و فرماندهی انتظامی مازندرانکه اعلامکننده این خبر بود،گفت: این زن در پوشش خیریه، به سرقت طلا از افراد میانسال اقدام کردهبود که بررسی موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت. با انجام اقدامات اطلاعاتی، متهم در استان محل سکونتش شناسایی و پس از هماهنگی با مرجع قضایی، دستگیر شد. او در بازجوییها به 26 فقره سرقت و کلاهبرداری از مردم اعترافکرد. متهم با معرفی خود به عنوان فردی خیر که به نیازمندان کمک میکند، اعتماد طعمهها را جلب میکرد و بعد به بهانه دیدن طلای طعمههایش، طلای آنها میگرفت و فرار میکرد.
گاهی مجرمان از آنسوی مرز اقدامات مجرمانهشان را انجام میدهند. مانند مرد ایرانی مقیم سوئد که به بهانه کارهای خیرخواهانه، از تعداد زیادی در ایران کلاهبرداری کرد. این ایرانی که از سال58 در سوئد زندگی میکند، با معرفی خود بهعنوان نماینده شرکتهای بزرگ سوئدی از ایرانیان به بهانه کمک به فقرا کلاهبرداری میکند. وی که خود را دکتر... معرفی میکند افراد مشهور مقیم داخل کشور را طعمه قرار میدهد و از طریق تلفن یا ایمیل با آنها ارتباط برقرار و اعلام میکند بهعنوان یک خیر مقیم خارج از کشور قصد کمک دارد و به این ترتیب از آنها پولهای کلان دریافت میکند.
او به بهانه واریز وجه کمک، از خیرین میخواست عوارضی برای انتقال پول به حسابی در ترکیه واریز کنند و بعد از آن ناپدید میشد. متهم اعمال مجرمانه خود را قبل از پیروزی انقلاب آغاز کردهبود. او زمانی که در ایران حضور داشت خود را خواهرزاده محمدرضا پهلوی معرفی و از مردم کلاهبرداری میکرد. وی پس از بازداشت و محاکمه به چندین سال زندان محکوم شد اما در زندان با خوردن سمی اقدام به خودکشی کرد و به بیمارستان منتقل شد اما از آنجا گریخت سپس به کشور سوئد رفت و خود را زندانی سیاسی معرفی کرد و در آنجا پناهنده شد.
برخی خانمهای آستانه اشرفیه هم از گزند خیران کلاهبردار در امان نماندند. پیدا کردن کار در شرایطی که آمار بیکاری در کشور بیداد میکند، بهانه کافی به دست یک کلاهبردار حرفهای در سال 97 داد تا با آن خانمها را سرکیسهکند. بعضی از خانمهای جوان برای پیدا کردن کار به کمیتهامداد رشت میرفتند و در خلال این مراجعات بود که متهم تحت عنوان خیر اشتغالزا با آنان سر صحبت را باز کرد.
متهم با وعده پیداکردنکار، سعیکرد اعتماد آنها را جلب کند تا نقشهاش را قدم به قدم جلو ببرد. او با شگردهای مختلف و به بهانه ضمانت حسن انجام کار، از زنان و دختران جوان سفته و مدارک هویتی میگرفت و از همین ضمانتها برای رسیدن به نیات شوم خود استفاده میکرد. او در صحبتهای خود با یکی از خانمها، ابتدا خواستههای نامشروعش را به زبان آورد سپس تهدید کرد اگر به خواستههایش تن ندهد، سفتهها را به اجرا خواهدگذاشت. با تهدیدهای او، زن جوان به اداره آگاهی رفت و شکایتکرد.
به گفته رئیس پلیسآگاهی استان گیلان در آن سال، ماموران با انجام اقدامات کارشناسی و هماهنگی قضایی موفق به دستگیری متهم در یکی از خیابانهای شهرستان شدند. از خانه فردکلاهبردار مقادیر زیادی اوراق، اسناد، مدارک هویتی، سفته، یک جفت گوشواره، دو عدد ساعت مچی زنانه و دفترچهای که تعداد زیادی شماره تلفن و نام و نشانی خانمها در آن نوشته شدهبود، کشف شد. متهم از این مدارک برای ضمانت و کلاهبرداری استفاده میکرد.
اسفند سال 98 هم کلاهبرداری عجیبی در پوشش اقدامات خیرخواهانه در بوشهر انجام شد که در نوع خود جالب بود. شکایت چند بوشهری از یککلاهبرداری در اینستاگرام، پای پلیس را به این قضیه بازکرد. به گفته شاکیان، زمانیکه آنها مشغول انجام کاری در اینستاگرام بودند، از صفحهای پیامی به آنان ارسال شد که میخواست به صورت مجازی و به زبان انگلیسی با آنها ارتباط برقرارکند. ارسالکننده پیام خود را ساکن یک کشور اروپایی معرفیکرد وگفت همسر ایرانیاش فوتکرده و خود نیز به علت ابتلا به سرطان فرصت چندانی برای زندگی ندارد، به همین دلیل میخواهد اموالش را برای امور خیریه درمانی هزینهکند. متهم سپس گفت بیش از یک میلیون دلار برای بیماران هموطن خانمش در نظر گرفتهاست و قصد ارسال مبالغ خیریه به حساب کاربر دارد. البته 10درصد این مبلغ، به عنوان حقالزحمه به کاربر تعلقگرفته و بقیه باید در راه درمان بیماران صعبالعلاج هزینه شود.
سرهنگ مهدی قاسمی، رئپیس پلیس فتای بوشهر در خصوص این پرونده ادامه داد: مجرم با بیان اینکه بهعلت محدودیتهای بانکی، امکان انتقال بهصورت حساب به حساب را ندارد و با پست ویژه و از طریق یکی از کشورهای همسایه ارسال میکند، با تهیه تصاویری از جعبه حاوی ارز سعی در جلب اعتماد افراد داشت. این مجرم در چند مرحله به بهانههای مختلف نظیر جریمه پولشویی، عوارض و مالیات گمرکی و مهر و موم کردن جعبه، مبالغ زیادی پول از هموطنان دریافت کرده که با تکرار درخواست پول از سوی کلاهبردار و مراجعه مالباختگان به پلیس فتای استان بوشهر، پرونده قضایی تشکیل شد. با هماهنگی مقام قضایی و در پیگیری تخصصی، هویت کلاهبردار و همدستان او شناسایی شد و اقدامات تکمیلی برای دستگیری آنها ادامه دارد.
کلاهبرداری با هدف قلابی تهیه جهیزیه برای نوعروسان نیازمند هم فکر شومی بود که به ذهن یک مجرم 42 ساله شیرازی خطور کرد. همه چیز از آذرماه1400 شروع شد که شهروندان شیرازی مدام با پلیس فتا تماس گرفته و در مورد مردی صحبت میکردند که با معرفی خود به عنوان خیر، از آنان کلاهبرداری کردهبود. با ثبت شکایت قربانیان مشخص شد متهم با معرفی خود به عنوان خیر، با افراد نیازمند تحت پوشش تماس میگرفت و مبالغی برای تکمیل، ارسال جهیزیه و هزینه انتقال کالا از آنها درخواست میکرد. به اعلام رئیس پلیس فتای استان فارس، با انجام تحقیقات پلیسی مشخص شد این فرد در چند استانکشور با همین موضوع اتهامی، پرونده دارد. در نهایت متهم در یکی از محلههای شیراز شناسایی و دستگیر شد. او در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد و گفت به عنوان نیکوکار اعتماد مخاطبان خود را جلب و از آنان کلاهبرداری میکرد. متهم از 50 نفر 20 میلیارد تومان کلاهبرداری کردهبود.
کلاهبرداران در زندان هم بیکار نمینشینند و از پشت میلههای زندان هم برای مردم نقشه میکشند. سال 95 همین موضوع اتفاق افتاد و دو سارق حرفهای پس از آشنایی در زندان، نقشه سرقت و کلاهبرداری از زنان سالخورده در پوشش کار خیر را طراحیکردند. ماجرای کلاهبرداری زمانی فاش شد که یک زن 69 ساله به کلانتری 159 بیسیم مراجعه کرد وگفت دو سرنشین یک پراید طلا و جواهرات او را سرقت کردهاند. آن روز پیرزن در خیابان 17 شهریور تهران منتظر اتوبوس بود که یک پراید با دو سرنشین مقابلش توقفکرد. آنها ابتدا یک آدرس از پیرزن پرسیدند سپس یک کیسه حاوی لباس به او نشان دادند و مدعی شدند میخواهند آن را به دست نیازمندان برسانند.
پیرزن در ادامه ماجرا میگوید: او یک بسته 2000تومانی نشان داد وگفت این بسته پول را همراه کیسه لباسها به افراد نیازمند برسانم. وقتی کیسه لباسها را گرفتم، سرنشین پراید به بهانه اینکه قصد خرید طلاهایی مشابه طلاهای مرا برای همسرش دارد، سوالاتی را درباره مشخصات طلاهایم پرسید و بعد گفت چند لحظه طلاهایم را به او بدهم. سپس او شمارههای درجشده روی طلاها را نوشت و بعد آنها را همراه بسته پول، داخل کیسه لباسها گذاشت و پس از بستن در کیسه، آن را به من تحویل داد. لباسها را همراه خود به خانه بردم و قبل از تحویلدادن کیسه به خانوادهای نیازمند، در آن را باز کردم تا طلاهای خودم را از داخل آن بردارم اما از طلاها و بسته پول هیچ خبری نبود. کیسه را کامل خالی کردم و آنجا متوجه پارگی ته کیسه شدم و فهمیدم آن دو مرد با هدف سرقت طلاهایم به من نزدیک شدهاند. کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی پس از بررسی سابقه سارقان سابقهدار، هر دو سارق را شناسایی و دستگیرکردند.
لیلا حسین زاده - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد