بد سرپرستی،زمینه ساز گرایش یک نوجوان به ولگردی و اعتیاد

به گزارش جام جم آنلاین کرمان؛چندی قبل دایره مشاوره کلانتری 18شهر کرمان پذیرای پسر نوجوانی بود که به دلیل بد سرپرستی به ولگردی و اعتیاد روی آورده و در گفت و گو با مشاور کلانتری شرحی از اوضاع و احوال زندگی خود را اینگونه شرح داد:

خانه ما همواره پر از جر و بحث و تنش بین والدینم بود و در نهایت وقتی که تنها 6 سال سن داشتم والدینم از هم جدا شدند و مادرم با سفر همیشگی به تهران مرا با پدر معتادم تنها گذاشت و پدرم خیلی زود با خانمی که او هم قبلا یک ازدواج ناموفق داشت ازدواج کرد.

روزهای خوبی کنار پدر و نامادری ام نداشتم چون که او خیلی با مادرم فرق داشت و بدون هیچگونه مهر و محبتی با من بد رفتاری می کرد و گاهی هم با دروغ و فریب سعی می کرد من را نزد بقیه بد معرفی کند و پدرم نیز در مقابل بدرفتاری های او سکوت می کرد و حتی گاهی تحت تاثیر حرف های نادرست و بزرگ نمائی خطاهای کوچکم، با من بدرفتاری می کرد و در نهایت مرا به تهران نزد مادرم فرستاد.

حدود 2 ماه نزد مادرم بودم و با کار کردن در تعمیرگاه و باطری فروشی مخارج خودم را در می آوردم،اما مادرم که ساکن خانه یکی از اقوام بود نتوانست من را هم در آنجا نگه دارد و دوباره مرا نزد پدرم به کرمان فرستاد،اما وقتی چندین دفعه با باز نکردن درب خانه روبرو شدم فهمیدم پدر و نامادری ام هم تصمیم به نگه داشتن من ندارند و اینگونه شد که نزد مادر بزرگم رفتم،اما در آنجا هم نتوانستم با پیری و مریض احوالی او کنار بیایم و بیشتر اوقات را با ولگردی در کوچه پس کوچه ها سپری می کردم تا اینکه با چند معتاد ولگرد آشنا شدم که قصد داشتند با وابسته کردن من به مصرف سیگار و موادمخدر از من برای انتقال و توزیع مواد استفاده کنند که البته شانس آوردم و یک بار هنگام ولگردی در کوچه و پس کوچه ها توسط تیم گشت انتظامی به واحد مشاوره کلانتری معرفی شدم و الان هم دوست دارم نزد والدینم زندگی کنم نه در خرابه ها و کنار معتادان کوچه و خیابانی.

گفتنی است برای حل مشکل بدسرپرستی این پسر نوجوان تماس هایی با والدین،مادر بزرگ و دیگر اقوام او انجام گرفت و در نهایت با انعکاس موضوع به اورژانس اجتماعی،این پسر آسیب دیده از طلاق والدین جهت ادامه زندگی به پدرش سپرده و مقرر شد مسئول مشاوره کلانتری نیز با رویکرد مددکاری به آن ها سرکشی و کمک هایی داشته باشد.

و در پایان جای اشاره دارد بدسرپرست به کودکانی گفته می شود که به دلایل مختلف از حمایت،مراقبت و نگهداری مؤثر توسط خانواده خود محروم هستند و از لحاظ جسمی و روحی روانی مورد غفلت خانواده قرار می گیرند که در رابطه با این معضل و اوضاع و احوال این پسر نوجوان،لازم به یادآوری است:مشکلات عاطفی و روحی و روانی این نوجوان ناشی از طلاق والدین و مشاهده تشنج در محیط خانه و در کنار آن اعتیاد پدر،ناسازگاری های نامادری و عدم مسئولیت پذیری والدین در برابر فرزند خود به رغم اینکه او تنها فرزند این خانواده هم بوده،باعث شده او برای فرار از همه این تنش ها و محیط های نامناسب به ولگردی و اعتیاد روی آورد و خود را در خیابان ها سرگردان کند.

در این رابطه صرفنظر از پرداختن به دلایل اینگونه مسائل لازم است به خانواده ها متذکر شویم به رغم وجود زمینه های هرگونه تنش و ناهنجاری در محیط خانواده که البته برای این موارد نیز راهکارهایی در حوزه مشاوره وجود دارد باید تلاش کنیم کودکان و فرزندانمان قربانی اینگونه ناملایمات نشوند.