از علاقه مندی ها، روزمرگی ها، عادات فردی و اجتماعی آنها چیزی نمیدانیم. در فیلم و سریالها توجه چندانی به آنها نشده و تنها در لابهلای صفحات کتابها و اسناد است که میتوان رد و نشانی از سبک زندگی آنها پیدا کرد. اطلاعاتی که در ظاهر تاثیر چندانی در زندگی ما ندارند و شاید نوعی سرگرمی برای مردم حساب شوند اما دانستنش برای فهم مسیری که تا امروز پیمودهایم مهم است. آمار و ارقامی که به جا مانده نشان میدهد سهم زنان در وقف قابلتوجه است. در ادامه اطلاعات درباره زنان واقف عصر صفوی و قاجار و موقوفاتشان آمدهاست.
زینببیگم
زینببیگم یکی از معروفترین زنان عصر صفوی بود. دختر چهارم شاه طهماسب اول و عمه شاهعباس اول. دلیل شهرت او یکی تاثیرگذاریاش در تصمیمات سیاسی بود و دیگری موقوفاتش. پلها، ساختمانها و کاروانسراهای متعددی که به همت او ساختهشده.
از مشهورترین موقوفاتش کاروانسرایی است که در مسیر قزوین به ساوه ساخت که به کاروانسرای بیگم معروف است. از دیگر موقوفات مشهور او مدرسهای بود که به نام خود ساخت و وقف کرد و نیز حمام سه سوق که برای استفاده عموم در اصفهان وقف شدهاست.
مریمبیگم
مریمبیگم هم یکی دیگر از زنان مهم دورهصفویه بود. نسبتش با دربار آنقدر نزدیک بود که بتواند در سیاست هم اثرگذار باشد. مریم بیگم دختر شاهصفی، خواهر شاهعباس دوم و عمه شاهسلیمان بود و یکی از بزرگترین واقفان زمان خود به حساب میآمد. مدرسه مریمبیگم در اصفهان یکی از مهمترین یادگاریهای اوست. مدرسهای که برای واقف بسیار اهمیت داشت و از شهرهای دیگری مثل تبریز و قزوین هم ملک خریده و وقف مدرسه کردهبود. آنچه در مدرسه میگذشت برای واقف بسیار مهم بود تا آنجا که در وقفنامه نکاتی درباره قوانین مدرسه آورده «باید سکنه مدرسه مذکوره مشغول تحصیل علومدینی که فقه و حدیث و تفسیر و مقدمات آنهاست و صالح و متقی و پرهیزگار و از اهل قناعت باشند و از زمره ارباب بطالت و کسالت و شرارت نبوده، حجره خود را معطل و مقفل نگذارند بلکه شب و روز در حجره خود به مباحثه و مطالعه و عبادت مشغول باشند و اگر یک سال بر احدی بگذرد که ترقی در حال او به حسب علم و عمل نشدهباشد یا مظنون مدرّس شود که قابل ترقی نیست، از مدرسه اخراج نماید.»
انیسالدوله
انیسالدوله یکی از مشهورترین زنان دوره قاجار و همسر ناصرالدین شاه بود. در دورانی که سفر رفتن برای زنان سخت بود و مسافرت زنان محدود به حج و عتبات بود، وی چنان جایگاهی داشت که در سفر اول شاه به مسکو او را همراهی کرد.
البته ناگفته نماند به خاطر اختلافات فرهنگی و مساله حجاب از مسکو به تهران برگرداندهشد. مهدی بامداد در کتاب شرح رجال ایران در توصیف شخصیتش نوشته «انیسالدوله، نامش فاطمه و از اهالی امامه و عاقلترین و متشخصترین زنان ناصرالدین شاه و عنوانش «ملکه ایران» بوده و ناصرالدین شاه خیلی از وی حرفشنوی داشته و گاهی نیز طرف شور او واقع میشدهاست.» از انیسالدوله وقفیات زیادی به جا مانده.
در کتاب خیرات حسان، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه آثار خیریه او را به این شرح ذکر کردهاست.
«جیقه الماس تقدیم روضه مقدسهحضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام، پرده مروارید تقدیم آستان حضرت سیدالشهدا علیه آلاف التحیه و الثناء، ضریح نقره برای شهدای کربلا علیهم رضوانا... ، نیمتاج الماس تقدیم عتبه منوره حضرت رضا (ع)، تعمیر در نقره و طلاکوب مسجد گوهرشاد، 10باب دکان وقف حضرت رضا علیهالسلام برای روضهخوانی، وقف کاشانک، بقعه و گنبد شاهزادهحسین در امامه، بنای پل در ناصرآباد سمت لواسان.» اما یکی از جالبترین موقوفات انیسالدوله، یک دوره کامل بحارالانوار است.
کتابی از علامهمجلسی که یکی از بزرگترین منابع حدیث شیعه به حساب میآید. چنین وقفی نشان میدهد زنان واقف علاه بر توسعه و آبادانی کشور به فرهنگ هم توجه زیادی داشتند.
انیسالدوله در وقفنامه هدفش از این کار را اینطور نوشته «دنیای فانی را بقایی نیست. پس شخص عاقل باید کمال همتش مصروف به امور آخرتش باشد و آنی و دقیقهای از موت و تدارک بعد از موت غفلت نداشتهباشد و آنچه سعی است در امور آخرت خود داشته، اعتمادی به غیر خود ننماید که گفتهاند: برگ عیشی به گور خویش فرست/ کس نیارد ز پس تو پیش فرست»
وقفنامه
اگرچه وقفیات اندکی هم از زنانی با وضع مالی معمولی به جا مانده اما بیشتر این کار مربوط به زنان متمول بوده. البته همه آنها لزوما نسبت نزدیک با دربار و شاه نداشتهاند. مثل همین وقفنامه که برای فاطمه خانم، فرزند ملا ابوالقاسم شهابادی یزدی است و منابع و مجاری سه طاق از قنات حسینآباد، مزرعه گاوارکان، و قنات کهدنو را برای صرف اقامه عزای حضرتعلی در سه شب احیا و افطار مومنین وقف کردهاست. (متعلق به مرکز اسناد و کتابخانه استان یزد) البته ناگفته نماند زنان درباری به خاطر جایگاه و ثروتی که داشتند در وقف پیشقدم بودند.
وقف برایشان هم حکم باقیات صالحات را داشت و چون کار نیکی بود و خیر آن به عامه مردم میرسید، آنها را به بدنه جامعه و روحانیت نزدیک میکرد. از طرفی وقف یک نفر باعث میشد دیگری هم به انجام این کار تشویق شود و بنا به هر انگیزهای زنجیره وقف قطع نشود.
ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم