یادآوری همین برنامهها کافی است شما را پرتاب کند به همان سالهای دور؛ سالهایی که دغدغههای مان کمتر بود و دلخوشیمان بیشتر و یکی از همین دلخوشیها هم برنامههای تلویزیونی بود که برای ساعاتی سرمان به آنها گرم میشد.
برای همین هم دیدن و یادآوری آنها خالی از لطف نیست تا ما را ببرد به همان دوران و سالهای خیلی دور ، خیلی نزدیک. در آن زمان که بیشتر دوران جنگ بود ساخت برنامه برای کودکان دشوار به نظر میرسید.
به دلیل آنکه ساخت و پرداخت این برنامهها نیاز به زمان و بودجهای بود که طبیعتا در زمان جنگ امکان چنین هزینههایی نبود. با وجود این باز هم برنامههایی با خلاقیتهای آن دوران ساختهشد که بسیاری از آنها هنوز هم جزو ماندگارترین آثار به حساب میآیند.
در این گزارش به برخی برنامه های عروسکی میپردازیم که شاید دیگر کمتر تکرار شده و برخی هم کاملا از یاد رفته باشند.
نخودی
برنامه عروسکی «نخودی» را شاید الان خیلیها به خاطر نیاورند یا با دیدن تصاویری از عروسکهایش یک خاطره دوری از آن در ذهن شکل بگیرد.
برنامه عروسکی بامزهای که سال 1362 و در دوران سخت جنگی برای کودکان ساخته شد و با وجود مشکلات مالی و بضاعت کمی که صدا و سیما داشت، سازندگان این برنامه توانستند آن را با کمترین امکانات تهیه و آماده پخش کنند.
برنامه عروسکی نخودی عصرها از شبکه یک سیما پخش میشد. کارگردان آن اسدا... ایمن بود که سعی کرد در این برنامه آموزشهای خوبی را به کودکان آن زمان بدهد.
نخودی، حسنی و سعید سه شخصیت اصلی این برنامه عروسکی بودند که با یکدیگر دوست بودند و همین رفاقت میانشان ماجراهایی را به وجود میآورد که برای بچههای آن دوران دیدنی بود.
عروسکهای این برنامه با سیم حرکت میکردند و به سبک عروسکهای خیمهشببازی بودند. مهدی آژیر گوینده نخودی، نادره سالارپور گوینده سعید و احمد مندوب هاشمی صداپیشه پدر سعید بودند.
عروسکهایش آنقدر معروف و شهره نشدند اما به اندازه دیگر عروسکهای آن زمان سرگرمکننده بودند و برای همین اگر بچههای دیروز این عروسکها را یک بار در این دوران ببینند، به خاطر خواهند آورد آن زمانها پای این برنامه هم مینشستند و اتفاقات و ماجراهایی را که عروسکهای آفتاب، مهتاب و ناقلا خلق میکردند، با جان و دل دنبال میکردند.
این برنامه به سال 1362 برمیگردد که توسط حسن دادشکر ساخته شد. دادشکر کسی است که نخستین گروه تئاتری نوجوانان را در تهران پایهگذاری کرد و برای همین به صورت تخصصی به برنامههای عروسکی مخصوص کودکان نیز ورود کرد و توانست در کارهای موفقی در این زمینه نیز حضور داشتهباشد.
«آفتاب و مهتابیم ما/ اما نه تو آسمون/ آفتاب و مهتابیم ما/ دوستای قصههاتون» هم شعری بود که در شروع برنامه خوانده میشد. آفتاب و مهتاب برادرهایی بودند که با یک دوست به نام ناقلا دوست بوده و معمولا به پند و اندرزها، اصطلاحلات و ضربالمثلهایی که در آن زمان زیاد گفته میشد، میپرداختند.
مثلا در یکی از قسمتها به موضوع دروغ شاخدار میپرداختند که چطور میشود دروغی باعث شاخ درآوردن شود! به همین شکل در هرقسمت یک موضوع انتخاب و قصه به همین شکل به وجود میآمد.
بزبز قندی هم برای کسانی که در دهه 70 دوران کودکیشان را گذراندند برنامه عروسکی خاطرهسازی است. سال 1374 بود که برنامه عروسکی 104قسمتی که به شیوه «بونراکو» یعنی همان شیوه عروسکگردانی هادی و هدی ساخته و از شبکه یک سیما پخش شد.
مرضیه محبوب، کارگردان این مجموعه زیبا بود که روایت داستانی آن همان روایت قصههای بچگی بزبز قندی و سه بزغالهاش بوده که حالا در قالب سریال هر قسمت به یک ماجرایی که بین این خانواده و گرگ ناقلای قصه رخ میدهد، میپردازد البته شخصیتپردازیهای دیگری هم در این سریال عروسکی کودکانه شدهبود که روباه و کلاغ سیاه از جمله آنهاست.
در ترانه ابتدای این سریال عروسکی بزغالهها میخوانند «اومد اومد گرگ سیاه/ همراه روباه بلا/ نقشه دارن این دو تا/ برای کی برای کی برای کی/ بزغالهها» گرگ و روباه هم در بخش دیگر میخوانند «به چه غذایی داریم/ چه اشتهایی داریم/ شنگول و منگول مال من/ حبه انگور مال تو» تا اینکه بزبزقندی وارد شده و میخواند «کی بود کی بود/ کی بود اسم بچه هامو آورد/ خیال خام دلشو/ کی بود که بر زبون آورد» این برنامه هم بعد از یک بار پخش مجدد از شبکه پویا نیز پخش شد و مورد استقبال کودکان امروز هم قرار گرفت.
هادی و هدی جزو برنامههای عروسکی قدیمی است که هنوز هم در خاطر کودکان آن روزها باقی مانده و محبوبیتش را حفظ کردهاست.
خانواده عروسکی که شبیه بسیاری از خانوادههای آن روزها پدر بزرگ و مادر بزرگها هم عضوی از خانواده بوده و نقش مهمی در این میان ایفا میکردند.
ترانه معروفشان که با خواندن آق بابا، پدر بزرگ هادی و هدی شروع میشد هم در خاطر بسیاری ماندهاست که میگفت «عروسکا عروسکا کجایید کجایید/ مادر بزرگ هادی هدی/ بیایید بیایید» و همنوایی عروسکها که دستهای هم را گرفته و یک صدا میخواندند «عروسکهای خوبیم/ از سنگ و میخ و چوبیم/ عروسکهای نازیم/ قصه رو ما میسازیم.»
عروسکهایی که تنها گردنشان تکان میخورد و با حرکت دستهایشان سعی میشد حرکت بیشتری به آنها داده شود. ساخت این برنامه به سال 1364 از شبکه دو برمیگردد که کارگردان آن ساسان امیرپور و اردشیر کشاورزی بود و در زمان پخش به محبوبیت بالایی رسید که باعث شد طی این سالها بارها پخش شود.
شیوه عروسکگردانی آن هم به این صورت بود که چند نفر با لباسهای سیاه پشت سر عروسکها قرار میگرفتند و آنها را حرکت میدادند که به این شیوه عروسکگردانی به صورت تخصصی «بونراکو» گفته میشود.
برای همین هم پس زمینه این برنامه همیشه سیاه بود. موضوع این برنامه هم مانند تمام برنامههای آن دوران موضوعات آموزشی بود که سعی میشد از قالب خشک درآمده و به شکل بهتری به کودکان آن دوران ارائه شود.
آزاده باقری - روزنامهنگار / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد