
یک ایده ناب
اما این ایده چه بود؟ آنها در پارکینگ خانه که حالت همکف داشت، واحدی نقلی و مستقل را برای یک خانم - که سرپرست خانوار بود و جایی برای زندگی نداشت- تدارک دیده بودند تا با فرزندانش در آنجا زندگی کند. وظایف این خانم چنین بود: پخت و پز، نگهداری از فرزندان (هر بار یا هر روز در یکی از واحدها) و البته کمی هم نظافت منازل، هرچند نه در حد کامل و جزئی؛ ولی در حدی قابل قبول ایده خوبی است، نه؟ طرفین همه از اجرایی شدن این ایده نفع میبرند. این شهروند تعریف میکرد که به این وسیله، مثلا یک شب همه اعضای ساختمان یک مدل غذا دارند؛ مثلا سبزیپلو با ماهی یا خورشت کرفس یا قیمه یا... مواد اولیه را هم به صورت فلهای خریداری میکنند و در اختیار این خانم قرار میدهند تا هم برای آنها پخت و پز کند و هم خودش غذایش را از این پخت و پز بردارد. ضمن اینکه نگران فرزندان خود هم نیستند؛ چون از آنها و در یکی از واحدها نگهداری میکند. او اشاره میکرد هزینه پخت و پز و غذا بهشدت پایین آمده و نگرانی آنها نیز کم شده است. ضمن اینکه این امر به همبستگی و نزدیکی بیشتر همسایهها با یکدیگر هم منجر شده است؛ امری که این روزها حکم کیمیا را یافته.
چرا که نه؟
تا به حال به این فکر کردهاید که اگر از پوسته فردگرایی خودتان به در آیید و کمی همراه با دیگران، به ایدههایی برای زندگی بهتر و هزینههای کمتر فکر کنید، چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ نمونهای که ذکر کردیم، یکی از مواردی بود که به گوشمان خورده بود. احتمالا هر کدام شما موردهای ریز و درشت زیادی دارید که موید این ماجراست. متأسفانه همسایهها در زندگیهای آپارتمانی این روزها، چندان کاری با هم ندارند و گاهی نیز اتفاق میافتد که حتی اسم مستأجران جدید یا فامیلی آنها را نمیدانند و تنها مراودات آنها، سلامی سرد در راهپلههاست. در حالی که با یک همفکری و نشست، هم آشناییها بیشتر شده و امنیت بیشتر یکی از تبعات این تحکیم مودت خواهد بود، از سوی دیگر میتوانند به ایدههایی برسند که در این وانفسای مشکلات اقتصادی و گرانیهای بیحساب و کتاب، جبرانکننده بخشی از هزینهها برای خانوادهها باشد. با هم، چند تا از موردهایی که به گوشمان رسیده است را مرور میکنیم؛ شاید راهکاری باشد برای کسانی که میخواهند کارهایی از این دست انجام دهند.
یک سنت قابل احترام
سابق بر این، رسم بود اهالی یک فامیل، غالبا هم کسانی که متعلق به یک روستا بودند، اولین روز عید نوروز یا روزی نزدیک به آن را تعیین میکردند و در حسینیه روستا یا خاندان یا هر جای دیگری جمع میآمدند. دلیل این امر هم، سرسلامتی دادن به کسانی بود که عزیزی را در سال کهنه از دست داده بودند و به قول معروف، اولین عید بدون عزیزشان یا عید سیاهشان بود. اعضای فامیل به جای اینکه مورد به مورد عمل کنند و خواسته و ناخواسته، دچار زحمت خودشان و دیگران بشوند، در این مکان جمع میآمدند. شاید که طی یکسال، حتی بیشتر از انگشتان یک دست از عزیزان خانوادههایی به رحمت خدا رفته بودند، در این صورت هم زحمت برای صاحب عزا کمتر میشد و هم برای دیگران. کسی هم بابت آمدن و نیامدن دیگری، گله و شکایتی نداشت.
سنتی دیگر که در حال جا افتادن است
تازگیها مشاهده شده که این ایده، در فضای غیرعزاگونه آن نیز برگزار میشود و در حال جا افتادن است. به این ترتیب که اعضای یک خاندان یا فامیل یا... با هم قول و قرار میگذارند در رستوران یا مکان دیگری جمع شوند. هزینهها هم سرشکن میشود و هر کسی، به قول معروف سهم خودش را پرداخت میکند. زمان هم به اندازه کافی هست و اینطور نیست که تا وارد منزل کسی شدید، برای مراعات طرف هم که شده مجبور باشید سریع دید و بازدید را انجام داده و به خانهتان برگردید. اعضای فامیل چند ساعتی فرصت دارند تا در کنار صرف میوه و شیرینی و شام، حال و احوالی از هم بپرسند و دیدارها تازه شود. این امر باعث کاهش هزینههای زمانی و مالی دید و بازدیدهای نوروزی میشود. همانطور که اشاره شد خوشبختانه این رسم نیز در حال جا افتادن است. جدا از بحث نوروز، جا دارد که در مناسبتهایی چون ماه مبارک و عید فطر و اعیاد دیگر نیز چنین ایدههایی با همراهی اعضای فامیل، عملیاتی شود.
استفاده اشتراکی از پارکینگها
از ایدههای جالب دیگری هم که در گذشته وجود داشته و هم امروزه میتواند وجود داشته باشد، استفاده مشترک از پارکینگ برای برگزاری مراسم و جشنهاست. سابق بر این حتی در یک کوچه نیز چنین رسمی برقرار بود. به این ترتیب که وقتی همسایهای مراسم عقد یا عروسی یا... داشت، یکی از همسایهها که خانهای و حیاطی بزرگتر یا پارکینگی داشت، این فضا را در اختیار او قرار میداد. البته بعدها و رفته رفته بهواسطه برخی بیملاحظهگیها توسط استفادهکنندهها و نیز دور شدنهای همسایهها از یکدیگر، این رسم کمرنگتر شد. اما به نظر میرسد چنین اتفاقی در یک ساختمان نیز میتواند رنگ واقعیت به خودش بگیرد. پارکینگ یک ساختمان معمولا متعلق به نیمی از اعضای آن است و نیمی دیگر، دارای واحدهای بیپارکینگ هستند. چه اشکالی دارد که به جای استفادههای هزینهبر از تالارها و مکانهای دیگر، از پارکینگها استفاده بشود؟ کمی به قول احادیث وارد شده، خوشهمسایگی میخواهد و سعه صدر و هوای همدیگر را داشتن. بیشتر جلسههای خانگی امروزه در پارکینگها برگزار میشود و هیچ مشکلی هم ایجاد نمیشود. این رویه در دیگر مراسم نیز میتواند تداوم داشته باشد.
تفریح در پشتبام
تفریحات بخش مهمی از زندگی هر خانوادهای را تشکیل میدهد و به قول معروف، روغن موتور زندگی است. معمولا در روزگار ما نیز تفریحات، دارای هزینههای بالایی است؛ مگر اینکه راه و چاه ارزان تمام کردن این هزینهها را بدانید. یکی از معمولترین ایدهها، ایجاد روفگاردن است. کمی نیاز به هزینه برای عایقبندی درست و حسابی پشتبام دارد تا واحدهای طبقات آخر دچار مشکل نشوند. البته وقتی از روفگاردن صحبت میکنیم، منظورمان صرف هزینههای بالا و ساخت یک مجموعه خیلی شیک نیست؛ چند درخت و تخت نشیمن دستدوم و گلدان و یک حوضچه کوچک و مقداری نور و حصاربندی در حدی که شهرداری ایرادی نگیرد، کل ماجرا را تشکیل میدهد. به نظر نمیرسد هزینه زیادی هم دربر داشته باشد. حتی گل و گیاهها را میتوان در ظرفهای بزرگ بیمصرف کاشت و در پشتبام قرار داد و یک آبنمای ساده با رقص نور ارزانقیمت و دستدوم هم میتوانید تدارک ببینید. به همین راحتی هر خانوادهای میتواند از پشت بام، بهعنوان یک مرکز تفریحی شبانگاهی، نهایت استفاده را ببرد و شام و میوه و تنقلاتی هم با خودش همراه ببرد.
چند ایده دیگر
از دیگر ایدههایی که مشاهده کردهایم، ایجاد فضای بازی در یک ساختمان ده طبقه، در انتهای پارکینگ بوده است. یک میز پینگپنگ و فضایی برای دوچرخهسواری کوچکترها و حتی ورزش بزرگترها. به نظر نمیرسد که ایجاد یک تاب و سرسره برای فرزندان زیر سه، چهار سال هم برای چنین ساختمانی هزینه چندان بالایی داشته باشد. از این دست ایدهها، فراوان میتوان دید و یافت و حتی به آنها رسید. مثل اینکه، تعمیرکار کولرها را یکجا دعوت کنند و مشکلات همه کولرها را رفع کند به جای اینکه تک به تک اقدام کنند، به جای استفاده از نیروی خدماتی برای
تمیز کردن ساختمان، یک روز در هفته را به صورت گردشی به این کار اختصاص دهند و هر کسی متقبل این امر بشود، حتی خریدهای فلهای مایحتاج از یک آشنا که هر کسی میتواند داشته باشد، باعث کاسته شدن هزینهها خواهد شد. از این پس اگر در نشستهای مدیریتی ساختمان به این رویکرد فکر کنید، به نتایج جالبتری خواهید رسید.
عیسی محمدی
جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد