کارشناسان از رعایت چارچوب‌های ضروری در برنامه‌های سلامت‌محور تلویزیون می‌گویند

یک فنجان حال خوب

یکی از گونه‌های پرمخاطب برنامه‌سازی در رسانه ملی، برنامه‌هایی است که با محور خانواده و سلامت ساخته می‌شود و در قالب گفت‌وگو و گزارش به مسائل و موضوعاتی می‌پردازد که دغدغه بسیاری از اقشار جامعه است.
کد خبر: ۱۱۷۹۲۴۴

بخصوص زنان خانهدار و مادرانی که در حوزه ارتباط با همسر و تربیت کودک و نوجوان و همچنین سلامت جسم و روان از این برنامهها به خوبی استقبال میکنند و از نکاتی که در آن مطرح میشود در زندگی شخصی خود بهره میبرند. در هفتههای اخیر یکی از همین دست برنامهها که از شبکه سلامت سیما پخش میشد با نوع بیان و صحبتهایی که از سوی یکی از کارشناسان آن مطرح شد، حاشیههایی را به وجود آورد که بهانهای شد تا به دنبال پاسخ این پرسش باشیم که یک برنامه استاندارد در حوزه سلامت و خانواده باید چه ویژگیهایی داشته باشد.

صدا و سیما هشدار بدهد، دستگاههای دیگر ادامه دهند

دکتر مینو اصلانی، استاد دانشگاه و رئیس بسیج جامعه زنان کشور ابتدا به این نکته اشاره میکند که مخاطب رسانه ملی کاملا عام است و امکان اینکه خطکشی خاصی صورت بگیرد یا جداسازی از طبقات جامعه هدف داشته باشد در عمل وجود ندارد و امکانناپذیر مینماید.

اصلانی در گفتوگو با چاردیواری، ادامه میدهد: از طرفی ما مدعی هستیم که رسانه ملی در برابر جامعه مسؤولیت بزرگی دارد و نمیتواند مسائلی که امروز به عنوان مثال درون خانوادهها میگذرد، ناهنجاریهای اجتماعی و حتی نسل جدید دهه هفتاد و هشتادی با آن مواجه هستند را ببیند و سکوت کند.

رئیس بسیج جامعه زنان میافزاید: من معتقدم صدا و سیما وظیفه دارد هشدار بدهد، اما این که هشدارها در چه سطحی و به چه شکلی باشد جای بحث و گاه اختلاف نظر میشود. گروهی معتقدند رسانه ملی صریح و بیپرده باید به این مسائل ورود کند و گروهی نقش تلویزیون را مانند یک تلنگر میدانند، تلنگری بزند، هشداری بدهد و در مواردی که ضرورت دارد موضوع باز شود ادامه آن به سایر بخشها برگردد و جلسات و تریبونهای خصوصیتر وارد عمل شوند.

اصلانی توضیح میدهد: ببینید همین مسائل مرتبط با سلامت روان یا موضوعات جنسی در صدا و سیما میتواند هشدار داده شود و در لایههای بعدی مثل مشاورههای پرورشی مدارس یا انجمن اولیا و مربیان در مدارس یا در دانشگاهها ادامه یابد و خدمات مرتبط با آن به مردم ارائه شود.

او تاکید میکند: برنامهسازان نباید به بهانه حل چالشها حدود و خطوط قرمز را در سطح وسیعی مانند تلویزیون به همبریزند، فراموش نکنیم که به تعبیر امام راحل(ره) صدا و سیما یک دانشگاه است و باید آن نقش راهبری و هدایت کلان را بر عهده بگیرد و دستگاههای دیگر در جزئیات با آن همکاری کنند.

اصلانی میگوید: بیتردید فیلترهایی باید لحاظ شود تا کسانی که از قاب تلویزیون به مخاطبان و خانوادهها راهنماییهایی میدهند مورد اعتماد و کاردان باشند و بدانند چه چیزی را بگویند. آن پختگی و آمادگی قطعا باید لحاظ شود، از طرفی وظیفه رسانه ملی نیست که برای کارشناسانش در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و ... کادرسازی کند بلکه دستگاههایی که باید کادرسازی میکردند هم کوتاهی کردند بخصوص در حوزه علوم تربیتی و علوم انسانی، دانشگاههای ما بشدت وابسته به علوم غربی هستند که به عنوان مثال بسیاری از موارد علوم تربیتی غرب با جامعه ما و مردم ما سنخیت ندارد. حوزههای علمیه، دانشگاهها و ... موظفند به کمک صدا و سیما بیایند.

صلاحیت فرهنگی و علمی کارشناسان

اما مهدی ناجیعظیمی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده، زوج درمانگر و درمانگر سلامت جنسی که ساکن قم است و این روزها بخصوص در فضای مجازی توانسته با مخاطبان جوان ارتباط خوبی برقرار کند، ضمن این که مانند اصلانی باور دارد رسانه ملی باید مسائل کلی را مطرح کند و ادامه مسیر در فضاهای تخصصی انجام شود، جور دیگری به موضوع نگاه میکند و به چاردیواری میگوید: مطرح کردن یا عدم طرح آموزشهای جنسی در رسانههای عمومی از دو نظر قابل بررسی است که میتوان به نگاه هنجاری به مسائل جنسی و نگاه ناهنجاری به آن اشاره کرد. بسیاری از خانوادهها طرحوارههای ذهنی و باورهای شناختی غلط در خصوص بروز و گفتمان جنسی توسط دیگران دارند به گونهای که از طرح موضوع، ترس دارند و چنین مسالهای را قبیح و ناهنجار میدانند. در نقطه مقابل، بسیاری از خانوادهها نیز مطرح کردن صحیح و موثر این آموزشها را نه تنها ضروری و مهم میدانند، بلکه آن را بهنجار و مفید قلمداد میکنند. بروز ترسها و عصبیتهای ذهنی افراد به دلیل برداشتهای غلط و برخوردهای سلیقهای قبلی جامعه و والدین آنهاست و درواقع تلاش میکنند تا از گفتمان جنسی پرهیز یا فرار کنند یا اینکه آن را مسکوت بگذارند.

او ادامه میدهد: بسیاری از والدین زمانی که سوالی از سوی کودک، نوجوان یا جوانشان مطرح میشود، با برخوردهای شدید پرخاشگرانه یا فرار رو به جلو که این سوالات قبیح و زشت هستند، از رویارویی با مسائل طبیعی و سوالات بحق فرزندانشان، چشم پوشی میکنند تا جایی که فرزند احساس اطمینان در طرح مسائل خصوصی خود را از والدین به سمت خارج از سیستم خانواده سوق میدهد، گاهی مسیر خطا را براحتی پذیرفته و از آن به عنوان راهکارهای علمی یا عملی استفاده میکند. رفتن به سوی دوستان، استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی، خواندن رمانها و روشهای غلط آموزشی، از این جمله هستند. در صورتیکه میتوان با بهنجار توصیفکردن آموزش صحیح تربیت جنسی به والدین، صمیمیت و اعتماد را در خانواده ایجاد و نگاه کودک و نوجوان را به سمت خانواده مجددا برگرداند، به طوریکه فرزند سوالات جنسی خود را بدون واهمه و ترس، نگرانی یا خجالت از والدین بپرسد و خانواده به آنها پاسخ صحیح و دقیق بدهد. ناجی تاکید میکند: این مساله از طریق روشهای صحیح و نوین آموزشی با استفاده از کارشناسان متخصص و متعهد امکانپذیراست که باید دارای دو مولفه مهم باشد؛ یکی صلاحیت فرهنگی کارشناس به این معنی که کارشناس باید اقلیمشناسی و بومشناسی دقیقی از مخاطبان داشته باشد. ارائه آموزشهای کلی در رسانههای جمعی بویژه تلویزیون، ممکن است نسبت به فرهنگهای چندگانه کشورمان کاربردی نباشد و دوگانگی و کشمکش روانی در ذهن مخاطبان ایجاد کند و حتی نوجوان و جوان را مقابل خانواده قرار دهد. توجه به مرزهای عقیدتی و باورهای شناختی مخاطب نیز باید مدنظر باشد. نگاههای شخصیتی و ارزشهای اخلاقی مخاطبان، دو مقوله مهم تربیتی است که اگر کارشناس تلویزیون به آنها توجه نکند، موجب تخریب وعدم پذیرش ذهن مخاطبان شده و اینجاست که مخاطب، موضوع آموزش را نابهنجار تلقی و در برابر آن جبههگیری میکند.بهترین راهکار، بومیسازی آموزشها توسط کارشناسان متخصص و متعهد استانی، در رسانههای تخصصی همان استان است که این آموزشها را موثرتر میکند. از طرفی طرح موضوعات تربیت جنسی در رسانه ملی، میتواند به عنوان راهنماییهای کلی، عمومی و هدایت مردم به سمت کارشناسان متخصص، کارآمد و رواندرمانگر باشد.

بامداد محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها