میزگرد تپش درباره جنایت اسیدپاشی و زمینه‌های آن

انتقام اسیدی

قصه زندگی آمنه بهرامی را خیلی‌هایمان می‌دانیم و خوانده‌ایم. دختر جوانی که نامش با اسیدپاشی در ایران گره خورده است. او 14 سال پیش به خواستگارش «نه» گفت و پسر جوان هم به تلافی شنیدن جواب رد، زیبایی صورت و بینایی آمنه را با پاشیدن اسیدگرفت.
کد خبر: ۱۱۷۸۲۲۷

پرونده آمنه تا پای اجرای حکم قصاص هم پیش رفت، اما درست در لحظه اجرای حکم و میان گریه و فریادهای پر از التماس خواستگار سابقش که روی تخت دراز کشیده بود و پزشکان آماده ریختن قطرات اسید در چشمانش بودند، دل دختر جوان به رحم آمد و گذشت کرد.

بعد از بخشش آمنه، خیلیها تصور میکردند دیگر فکر و خیال اسیدپاشی به سر کسی نمیزند، اما برعکس در سالهای بعد، دختران و زنان دیگری هم در جهنم اسید سوختند. معصومه را پدرشوهرش سوزاند، زیور را برادرشوهرش، سمیه و محبوبه را هم شوهرانشان خاکسترنشین کردند. چهار سال پیش هم، مرضیه و سهیلا و مینا هدف اسیدپاشی مردی ناشناس در اصفهان قرار گرفتند. همین چند ماه پیش هم مریم، زن تبریزی در آتش کینه شوهرش سوخت و اسید، ذره ذره پوست و گوشت صورت و دستهایش را ذوب کرد.

البته فقط زنان و دختران نیستند که هدف حمله اسیدپاشی قرار میگیرند. مردان هم از این رفتار غیراخلاقی در امان نیستند. شش سال پیش، آبدارچی شرکتی به صورت یکی از همکارانش اسید پاشید یا مرد مسافری ظرف اسید را روی راننده تاکسی پاشید و بعد او را زخمی و نالان در بیابان رها کرد.

این جرم خشن و غیرانسانی، هیچ ربطی به پیشرفته یا غیرپیشرفته، جهان اولی یا جهان سومی بودن کشورها ندارد.

در هند و پاکستان و بنگلادش به خاطر مساله تبعیض جنسیتی اتفاق میافتد و در انگلستان به دلیل انتقامجویی همسران یا دختران و پسران از یکدیگر. در ایران، آمار مشخصی از میزان اسیدپاشی وجود ندارد، ولی براساسگفته برخی کارشناسان، در ده سال اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است. اسیدپاشی موضوعی است که اینبار در میزگردی با حضور دکتر پرویز رزاقی
روان شناس، دکتر امانا... قراییمقدم، جامعهشناس و دکتر آرش حقیقتفرد ، جرمشناس به بررسی ابعاد مختلف آن پرداختهایم.

چه انگیزههایی باعث میشود عدهای اقدام به اسید پاشیکنند؟

رزاقی: چنین افرادی اغلب از شرایط روحی و روانی سالمی برخوردار نیستند و زمینه رفتارهای پرخطر در آنان بسیار زیاد است. بهحدی که اگر با بحران یا مشکلی روبهرو شوند، رفتارپرخطر از آنان سرمیزند. گاهی اوقات افراد برای انتقام جویی اسیدپاشی میکنند تا به نوعی عقدههای روانی یا خشم فروخورده خود را تخلیهکنند. ریشهدار بودن یک معضل در زندگی افراد، گاهیآنان را به جایی میرساند که تمام کینه خود را با اسیدپاشی بر سر فرد موردنظر خود خالی میکنند. ایجاد ترس و هراس در دیگران، از بین بردن زیبایی و درمان طولانی مدت جراحتهای ناشی از اسیدپاشی از جمله عواملی است که موجب بروز این رفتار خطرناک در برخی افراد میشود.

حقیقتفرد: اسیدپاشی نوعی خشونتورزی است که جنبههای روانی و انتقامی بیشتر در آن نمود دارد. هدف اسیدپاش از این کار، زنده نگهداشتن قربانی با هدفگذران یک زندگی توام با درد و رنج است. انگیزههای هیجانی(عشقی)، انتقامگیری به خاطر مشاهده رفتارهای نامناسب؛ اینکه افراد حس میکنند رفتاری که با آنها انجام میشود، نامناسب بوده و همچنین وجود یک عارضه روانی قدیمی در یکفرآیند طولانی، به اسیدپاشی منجر میشود.

قراییمقدم: اسیدپاشی به علت شکست در دستیابی به امیال اتفاق میافتد. در واقع وقتی فردی حس میکند مانعی در رسیدن او به هدفش که از نظر او بسیار مهم است وجود دارد، اقدام به اسیدپاشی میکند که یکی از بدترین
انتقام جوییهاست. البته نوع تربیت افراد، سطح تحصیلات و نابسامانیهاییکه در زندگی خود داشتهاند یا با آن بزرگ شدهاند نیز تاثیر بسزایی در اقدام به اسیدپاشی توسط آنان دارد.

چرا از اسیدپاشی برای گرفتن انتقام استفاده میکنند؟

قراییمقدم: حمل سلاح گرم ممنوع است. معلوم است فرد انتقامجو نمیتواند آن را براحتی حمل یا خریداری کند، چون باید به قانون پاسخگو باشد که اسلحه را از کجا و چگونه تهیه کرده است، اما در مورد اسیدپاشی کسی مانع او نمیشود و نمیپرسد اسید را برای چه میخواهی.

رزاقی: وقتی فردی هدف اسیدپاشی قرار میگیرد، نمیتواند درآیینه نگاه کند و با نگاهکردن در آن، مشاهده جراحتها و مهمتر از همه زیبایی از دست رفتهاش، آرامش خود را از دست میدهد.

این همان چیزی است که اسیدپاش میخواهد وبه دنبال آن است. از اینکه دیگران فرد آسیبدیده را مسخره یا طردکنند یا ترحمآمیز با او رفتار شود، احساس لذت و رضایتمندی میکند.

حقیقتفرد:در این مورد پژوهشهای مختلفی انجام شده است. در سال 2013 در انگلستان، 130 مورد حمله با اسید گزارش شد که 55 درصدشان مرد بودند، اما در ایران، بنگلادش و پاکستان، آمار قربانیان زن بالای 90 درصد است.

به این دلیل افراد اسیدپاش سراغ اسید میروند که فرد مورد نظر خود را از جنبههای لذتبخش زندگی محروم کنند، در غیر این صورت با گلوله میتوانستند کار را تمام کنند.

معمولا زمانی فرد اقدام به اسیدپاشی میکند که یک حس عاطفی با قربانی دارد و چهره او، یادآور مفاهیم خاصی است. یعنی صورت آن فرد را به شکل یک مفهوم مستقل در نظر میگیرد نه خود فرد را.

اینکه اسید براحتی قابل خرید و فروش است، باعث نمیشود
عدهای برای انتقامجویی سراغ اسیدپاشی بروند؟

قراییمقدم: دقیقا همینطور است. تهیه اسید مشکل نیست و خیلی راحت میتوان آن را از یک باتریفروشی خریداری کرد. اگر همین فرد از سلاح استفاده کند یا چاقو بزند، جامعه واکنش شدیدی نشان میدهد و عقوبت دیگری در انتظارش است، اما در مورد اسیدپاشی اینطور نیست و پاداش و واکنشی که دریافت میکند، متفاوت از استفاده از سلاح گرم یا سرد است.

رزاقی: من اینطور فکر نمیکنم. همانطورکه براحتی میتوان اسید تهیه کرد، چاقو هم به تعداد فراوان وجود دارد، ضمن اینکه سلاح گرم براحتی در دسترس نیست و همراه داشتن آن با مجازاتهای سنگین و چه بسا اعدام همراه است. اسیدپاش سراغ اسید میرود که قربانیاش زجر بکشد، شاهد از بین رفتن صورت او باشد و انتقام بگیرد.

حقیقتفرد: بله؛ این مساله هم عاملی است برای اینکه افراد سراغ اسیدپاشی بروند. مثلا در کشور ما گفته شده است مواد اسیدی باید در انبارهای شهر نگهداری شده و روی آن کنترل وجود داشته باشد، ولی متاسفانه فروشندگان بسیاری به اسید دسترسی دارند و براحتی در فضای مجازی و به قیمت ارزان خرید و فروش میکنند. این در حالی است که در برخی کشورها نظارتهای شدیدی بر خرید و فروش اسید وجود داشته و خرید این مواد به کنترلهای خاصی نیاز دارد؛ به طور مثال در آمریکا برای خرید اسلحه محدودیتی وجود ندارد، اما در مورد اسید اینطور نیست و افراد میتوانند آن را از فروشگاههای تحت نظارت پلیس، به مقدار خاص و محدود و به شرط اینکه سابقه بیماری روانی و مجرمانه نداشته باشند، تهیه کنند.

چقدر ضرورت دارد نهادها یا سازمانهایی برای حمایت از هزینههایکمرشکن درمان قربانیان اسیدپاشی وارد عمل شوند؟

رزاقی: این افراد باید موردحمایت قرار بگیرند و بر اساس تکلیف دولت، بیمارستانها و حتی خیران میتوانند در این مورد کارگشا باشند و دستکم بخشی از هزینههای آنان را پوشش دهند.


قراییمقدم: حمایت از این افراد، در حوزه مستقیم فعالیت وزارت رفاه و تامین اجتماعی است.همانطور که این وزارتخانه از افراد بدسرپرست، بیسرپرست، سالمندان، دختران فراری و..حمایت میکند، باید از قربانیان اسیدپاشی نیز حمایت کند. چون همراه با دختریکه مورد اسیدپاشی قرار میگیرد، خانوادهاش هم به نوعی نابود میشود.

حقیقتفرد: اینکه مردم کمک مالی کنند تا قربانی هزینه درمانش را تامین کند، منطقی نیست.

این وظیفه دولت است که تمام کمکهای پزشکی،روانی و حتی شغلی را برای آسایش قربانی اسیدپاشی تامین کند و باید اینکار را انجام دهد.

قانون مجازات اسیدپاش در سال 1337 تدوین شده است، با توجه به نکات گفته شده، آیا لازم است قانون بازبینی شود؟

حقیقت فرد: قانون باید اصلاح شود. مجازاتهای موجود، بازدارنده نیست. مجازات قصاص در نزدیک به 100 درصد موارد اجرا نمیشود، چون برابری باید حفظ شود. در چنین مواردی مجازات تعزیر جایگزین میشود که بازدارنده نیست. به همین دلیل معتقدم باید حبسهای طولانیمدت واقعی دست کم 15 سال به بالا و نه مشروط و برای افراد اسیدپاش در نظرگرفت.

رزاقی: من انتقاد جدی به نحوه برخورد قانون با افراد اسیدپاش دارم. اگر شخصی بخشیده میشود، نباید بعد از چند سال ماندن در زندان براحتی و آزادانه بچرخد. اگر این رویه باشد، مردم میگویند مجرم اسیدپاشی کرد، زندگی دختر یا زنی را نابود کرد، حالا هم راحت در خیابان میچرخد.

باید تبصره یا مادهای را برای مجازات فرد اسیدپاش درنظر بگیرند که نتواند از چنگ قانون بگریزد یا فکر اسیدپاشی به ذهن برخی افراد خطور کند. خواستگار آمنه نیز میتوانست چشمش را از دست ندهد، اما بهتر بود برای همیشه در زندان بماند.

قراییمقدم: قانون لازم در این باره وجود دارد، اما برای اینکه آمار اعدام در کشور بالا نرود، اجرا نمیشودهمانطور که سلطان سکه اعدام شد. در مورد اسیدپاشها هم میتوان مقتدرانهتر برخوردکرد. معتقدم چنین افرادی باید اعدام شوند تا دیگران به خود اجازه ندهند زندگی دیگران و بخصوص زنان و دختران را نابود کنند.

بسیاری از مردم میگویند اگر آمنه بهرامی خواستگار اسیدپاش را قصاص میکرد، دیگر کسی جرات نمیکرد اسیدپاشیکند، نظر شما چیست؟

رزاقی: از بُعد شفقت و مهربانی، بخششیکه انجام داد، خوب بود، اما از بعد روان شناسی رفتاری، بهتر بود قصاص انجام شود تا بقیه دختران و زنان از اسیدپاشی احتمالی مصون باشند.خواستگار او در مقابل رفتار غلطیکه انجام داده بود، باید تنبیه میشد.

حقیقتفرد: فکر میکنم نباید این خانم را به خاطر گذشت از قصاص مقصر بدانیم، چون در اجرای حکم مشکلاتی وجود داشت. قرار بود در مورد چشم باشد نه اعضای دیگر. مجازات نباید در اختیار افراد باشد چون جرم عمومی است و جنبه عمومی دارد. البته این را قبول دارم که عدم اجرای مجازات در مورد اسیدپاشی، باعث افزایش این جرم شد، اما نمیتوان ایراد گرفت و دستگاه عدالتکیفری باید جرمانگاری جدیدی انجام دهد. متاسفانه اسیدپاشی در کشور ما فرقی با ضرب و جرح با چوب و چماق ندارد، اما در برخی کشورها ارتکاب اسیدپاشی مساوی است با حبس ابد.

قراییمقدم: بشدت با نظر مردم موافق هستم. هر یک از افراد جامعه دارای دو حقوق فردی و اجتماعی هستند. آمنه از حق خود صرفنظر کرد، اما آیا جامعه هم از حق خود گذشت کرد؟ حق و حقوق جامعه تضییع شده است. دادستان، مدعیالعموم و مدعی حق و حقوق جامعه بوده و موظف است حق جامعه را بگیرد. جامعه ایراد گرفته که آمنه از حق قصاصش گذشت کرده، اما چرا سیستم بخشیده است؟

چه اقداماتی باید انجام داد تا جرمهایی مانند اسیدپاشی دیگر رخ ندهد؟

رزاقی: سیستم آموزشی در خانواده، مدارس و دانشگاهها باید بهگونهای باشد که افراد بیاموزند همه حق انتخاب، آزادی، تغییر نوع زندگی و فکر را دارند و میتوانند رابطهای را به دور از آسیبهای اجتماعی قطع کنند. علاوه بر این، برخی روشهای کنترل خشم، مهارتهای خویشتنداری و گفتوگو را در خانواده، مدرسه و دانشگاه باید به افراد آموزش دهیم تا یاد بگیرند در زمان مواجهه با موقعیتهای بحرانی، ناراحتی و خشم خود را به شکل انسانیتر و با انجام گفتوگو و مکالمه حل و فصل کنند نه با ارتکاب جرمهای خشن و غیرانسانی مانند اسیدپاشیکه زندگی نه تنها یک فرد بلکه یک خانواده را تباه میکند.

قراییمقدم: آموزشهای کنترل خشم و شیوه تصمیمگیری در مواقع بحرانی باید از مطبوعات، رادیو، تلویزیون و نصب بیلبوردها در بزرگراهها شروع شود و تداوم پیدا کند. بهتر است دروس مرتبط با این موضوع در کتابهای مدارس گنجانده شود تا دانشآموزان با حق و حقوق فردی خود و تبعات وقوع چنین حوادث و جرمهایی آشنا شوند. در مرحله بعد، قانون در چنین مواردی باید نظر جامعه را نیز جویا شود و حتی مجازات اعدام را در قانون بگنجاند. چون در چنین جرمی، بحث گذشت اصلا مطرح نیست. بحث در مورد فردی است که آیندهاش را بهخاطر اسیدپاشی یک فرد بیمار از دست داده و در صورت سوختگی شدید، تبدیل به مرده متحرکی شده که قادر نیست مثل یک انسان سالم و عادی زندگی، کار و فعالیت کند. معتقدم دستگاه قضا باید سختترین مجازاتها را برای افراد اسیدپاش در نظر بگیرد.

حقیقتفرد: 30 سال پیش برخیکارشناسان میگفتند باید میل به خشونت را کنترل کنیم، اما با تحقیقات انجام شده امروز به این نتیجه رسیدهاند، افراد زمانی اقدام به اسیدپاشی میکنند که خشونت خود را نمیتوانند با استفاده از روشهای دیگر بروز دهند. یعنی تخلیه خشم آنقدر مهم است که افراد اسیدپاش، این روش را برای تخلیه خشم خود مناسب میدانند. اسید و موادی از این قبیل که ایجاد مشکلات جدی برای افراد میکند، نباید به آسانی در اختیار مردم و فروشندگان چنین موادی
قرار گیرد. مجازات استفاده از این مواد بهگونهای باشد که کسی تمایل به آن نداشته باشد. در مرحله آخر، باید امکاناتی فراهم کرد تا مردم زمانی که از موضوعی ناراحت و خشمگین هستند، به آنجا مراجعه و مشاورهکنند. در بسیاری از کشورها، استفاده از مشاوره و مشاوران بسیارکارگشا بوده و آمار اسیدپاشی را که بسیار بالا بوده، کاهش داده است.

لیلا حسین زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها