به گزارش جامجم، بیست و چهارم تیر امسال زن 39 سالهای ناپدید و همان شب جسد او که شالی دورگردنش گره خورده بود در بوستان جنگلی چیتگر کشف شد. در ادامه خودروی او از سوی پلیس کشف و دو مرد افغان 23 ساله و 40 ساله در این پرونده با دستور بازپرس مرادی، کشیک قتل دادسرای جنایی تهران بازداشت شدند. متهمان اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کردند تا اینکه با تحقیق دوباره از خانواده مقتول روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد.
دختر مقتول به افسر تحقیق گفت: مادرم با خودروی پرایدش مسافر جابهجا میکرد. این دو مرد افغان هم مسافران دائمیاش بودند و آنها را به ساختمانهای نیمهکاره محل کارشان میرساند. یکی از آنها قصد داشت گوشیاش را بفروشد و آن را به مادرم داد. قرار بود که من گوشی را نگاه کنم که اگر خوشم آمد بخرم و مادرم پولش را بپردازد. به نظرم مادرم به خاطر گوشی تلفن همراه که در خانهمان مانده، کشته شده است. در این مرحله سعید، صاحب گوشی دوباره بازجویی شد و گفتههای دختر مقتول را تائید کرد و به افسر تحقیق گفت: مقتول گوشیام را گرفت تا به دخترش نشان دهد که دیگر خبری از او نشد. آن روز برای بازگرداندن گوشی تلفن همراه قرار گذاشتیم. نمیدانم چطور کشته شد و راز مرگ او را فرید میداند.
فرید دیگر متهم پرونده دو روز بعد از جنایت زمانی که در مواجهه حضوری با سعید قرار گرفت، به قتل زن ایرانی اعتراف کرد و به بازپرس جنایی گفت: زن راننده را من با شال خفه کردم. او گوشی دوستم سعید را گرفته بود و پس نمیداد. آن روز با وی درگیر شدیم و او را کشتم. جسد را در بوستان جنگلی چیتگر رها کرده و متواری شدیم. فکر نمیکردم با دستگیری سعید ماجرا لو برود و دستگیر شویم.
متهمان روانه بازداشتگاه پلیس آگاهی شدند. تحقیقات برای دستگیری همدست فراری آنها ادامه دارد.
با شال خفهاش کردم
فرید در گفتوگو با جامجم به تشریح این جنایت پرداخت.
چند وقت است به ایران آمدی؟
دو سال پیش به طور قانونی وارد ایران شدم و به عنوان کارگر در ساختمانهای نیمهکاره کار میکردم.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
او با پرایدش مسافرکشی میکرد. من و دوستانم که افغان بودند به عنوان مسافر چند بار سوار خودرویش شده و بعد از مدتی مسافران دائمی او شدیم.
دلیل قتل چه بود؟
سه ماه بود گوشی سعید را به خانه برده بود و بازنگرداند.
از روز جنایت بگو.
برای صحبت درباره گوشی به پارک چیتگر رفتیم. او حاضر نشد گوشی را برگرداند و گفت پولش را میدهد. مشاجرهمان که بالا گرفت همدستم که فراری است، با مشت محکم ضربهای به صورت این زن زد که حالش بد شد. من هم شال را به دور گردنش گره زده و خفهاش کردم.
بعد از قتل چه کردید؟
به محل کارمان در ساختمان نیمهکاره رفتیم که آنجا دستگیر شدیم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد