قتل به خاطر قدرت‌نمایی

ماجرا از یک پیام تهدیدآمیز شروع شد، سهراب دست‌بردار نبود، هرچند وقت یک بار پیامی تهدیدآمیز می‌فرستاد. پیامی که از قدرت نمایی او خبر می‌داد و این که بهنام نمی‌تواند در برابر او حرفی بزند.

پیام تهدیدآمیز

بهنام که با دریافت پیام بشدت عصبانی شده بود، با سهراب تماس گرفت و گفت: «اگر راست می‌گویی به جای کل کل بیا سر قرار». تماس قطع شد و بهنام پشت فرمان ماشینش نشست و پایش را روی گاز گذاشت و با سرعت به سمت باغات خارج از شهر به راه افتاد.

با خودش گفت باید به این کل کل‌ها پایان بدهم و سهراب باید بفهمد که با چه کسی طرف است. هنوز چند دقیقه‌ای از رسیدنش به محل قرار نگذشته بود که سر و کله سهراب پیدا شد. صحبت‌های آنها خیلی زود به درگیری و فریاد ختم شد و در این میان سهراب با چاقویی که همراه داشت دو ضربه به شکم بهنام زد.

با این که ضربه‌های چاقو عمیق بودند، اما بهنام قوی‌تر از آن بود که با دو ضربه چاقو روی زمین بیفتد و فکر انتقام، قدرت او را بیشتر می‌کرد. به همین دلیل مرد 30 ساله در حالی که خونریزی شدیدی داشت به سمت سهراب رفت. او چاقوی میوه‌خوری که همراه داشت را به دست گرفت و سهراب با دیدن خشم در صورت بهنام پا به فرار گذاشت و به سمت باغات رفت تا در آنجا مخفی شود، اما بهنام دست‌بردار نبود و این تعقیب و گریز را ادامه داد و خیلی زود به سهراب رسید و بدون این که متوجه شود چه کاری انجام می‌دهد، یک ضربه به شکم و چند ضربه چاقو به سر سهراب زد.

قرار مرگبار

در عرض چند لحظه هر دو مرد روی زمین افتادند و باغداران که با صدای فریاد خود را به محل حادثه رسانده بودند، با اورژانس تماس گرفتند و هر دوی آنها به بیمارستان منتقل شدند، اما شدت جراحات سهراب به حدی بود که قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد.

با مرگ مرد 25 ساله، موضوع به کارآگاهان پلیس استان زنجان اعلام شد و تحقیقات در این خصوص صورت گرفت. مرد جوان که سابقه درگیری در پرونده خود دارد در تحقیقات به کارآگاهان جنایی گفت: سهراب از بچه‌محل‌هایمان بود، او هم مانند من سابقه کیفری داشت البته سابقه او مواد مخدر بود. هر دویمان از قلدرهای محل بودیم. اختلاف ما همیشه سر قدرت‌نمایی و این که چه کسی بیشتر زور دارد، بود.

پشیمانی پس از جنایت

او ادامه داد: این اختلاف قدیمی ادامه داشت تا این که روز حادثه مقتول برای من پیامی تهدیدآمیز فرستاد و من که از این ماجرا بشدت ناراحت شده بودم با او قرار گذاشتم و از سهراب خواستم به محل قرار بیاید تا با اثبات این که چه کسی قدرتمندتر است، به این درگیری پایان دهم. اولین ضربه را هم مقتول زد و من که از این کار او شوکه و عصبانی شده بودم با چاقویی که همراه داشتم به سمت سهراب رفتم تا از او انتقام بگیرم. انتقامی که به یک جنایت منتهی شد، حالا سهراب کشته شده و من راهی زندان هستم و عاقبتم اعدام است و قدرت‌نمایی و قلدری ما دیگر به هیچ دردی نمی‌خورد.

مرد جوان گفت: از جنایتی که مرتکب شده‌ام پشیمانم و ای کاش هرگز به این فکر نمی‌کردم که چه کسی قوی است و بخواهم این را ثابت کنم. به خاطر یک واقعیت واهی دو زندگی نابود شد و هیچ راهی برای جبران آن وجود ندارد.

سرهنگ جعفر رحمتی، رئیس پلیس آگاهی استان زنجان در رابطه با این خبر گفت: قرار بازداشت موقت برای متهم جوان صادر شده و متهم پس از بهبودی به زندان منتقل خواهد شد. تحقیقات در این خصوص همچنان ادامه دارد.

ضمیمه تپش جام جم