به گزارش جامجم، پنجم مرداد 92، کارگران یک شرکت نمایندگی خودرو در تماس با پلیس اسلامشهر از کشف جسد مردی 40 ساله در یک دستگاه زانتیا خبر دادند. پشت فرمان، پسری نوجوان خوابیده بود که با حضور ماموران غافلگیر شد و به قتل اعتراف کرد.
سعید 17 ساله گفت: «مقتول پدرم است. دیشب بهدلیل اختلافات خانوادگی ابتدا در غذایش قرص ریختم و سپس با طناب خفهاش کردم. میخواستم جسدش را مخفی کنم، اما جایی پیدا نکردم و تمام شب مشغول رانندگی بودم برای همین وقتی ماشین را برای تعمیر آوردم، اینجا خوابم برد.»
سعید، نامادریاش را طراح نقشه قتل معرفی کرد تا زن 36 ساله نیز دستگیر شود. راحله در بازجوییها خود را بیگناه دانست، اما شواهد ماجرا از نقش او در قتل حکایت داشت به همین دلیل کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار گرفت.
در نخستین جلسه دادگاه، سعید درباره جزئیات قتل گفت: «دو سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. وقتی هشت ساله بودم، پدرم با راحله ازدواج کرد و چند سال بعد خواهر و برادرم به دنیا آمدند. ارتباط من و راحله خوب بود، اما او با پدرم مشکل داشت و چندباری به خانه مادرش قهر کرده بود. او پشنهاد قتل پدرم را داد و گفت در این صورت تمام مال و اموال پدرم مثل ماشین و خانه اش به من میرسد. روز حادثه، در غذای پدرم قرص خوابآور ریختم و پس از بیهوش شدنش با میله آهنی ضرباتی به سرش زدم و دست آخر هم با طناب خفهاش کردم.»
سعید درباره نقشه بالا کشیدن اموال مقتول نیز گفت: «نامادریام یک سر رسید به من داده بود تا اثر انگشت پدرم را پای برگههای آن بزنم. این کار را در چهار صفحه انجام دادم اما وقتی داشتم جسد را در ماشین میگذاشتم سررسید را در خانه جا گذاشتم.»
سپس نوبت به راحله رسید. او اتهام معاونت در قتل و موضوع جعل اثر انگشت را رد کرد تا قضات برای بررسی بیشتر، جلسه دادگاه را به دور دوم موکول کنند.
سرانجام پس از کشف سر رسید، صبح دیروز، دومین جلسه دادگاه برگزار شد. سعید بار دیگر قتل را پذیرفت و مدعی شد نامادریاش او را به روانگردان شیشه معتاد کرده بود.
او گفت: «من آن زمان 17 سال بیشتر نداشتم و ماهیت جرم را درک نمیکردم. از قضات میخواهم براساس ماده 91 قانون مجازات اسلامی در حقم تخفیف قائل شوند.»
سپس راحله گفت: «چند روز قبل از حادثه بر سر شستن لباسها با شوهرم درگیر شدم و به خانه مادرم قهر کردم. روز قتل هم در خانه نبودم و نمیدانستم سعید میخواهد پدرش را بکشد. از ماجرای سر رسید هم خبری نداشتم. درست است که رابطه من و سعید معمولی بود، اما من با او دشمنی نداشتم که بخواهم به شیشه معتادش کنم. من شوهرم را دوست داشتم و اختلافاتمان معمولی بود.» در ادامه، جلسه رسیدگی برای بررسی اتهام ارتباط غیراخلاقی دو متهم به شکل غیرعلنی برگزار شد.
در پایان دادگاه نیز قضات وارد شور شدند و با استناد به این که سعید در زمان قتل ماهیت جرم را درک میکرده او را به قصاص محکوم کردند. راحله نیز به جرم معاونت در قتل به 15سال زندان محکوم شد. هر دو متهم همچنین به جرم برقراری ارتباط نامشروع به 99 ضربه شلاق محکوم شدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد