بارت در کتاب لذت متن ـ که نظریه مرگ مؤلف را در آن مطرح میکند ـ مینویسد: «متنی که تو مینویسی باید نشان دهد به من مشتاق است.» این مشتاقی در نمایش رادیویی در توجه به مخاطب و شنونده معنا مییابد، اما مخاطب رادیو تنها با متن روبهرو نیست، بلکه با صدایی روبهروست که متن را برای او میخواند و بازی میکند. نویسنده نمایش رادیویی در عالم خیال و در ذهن خود تلاش میکند کلمات را به گونهای کنار هم بچیند که بدون این که چشمها را بگشاییم، فقط از طریق گوش دادن آنها را دریابیم. در نمایش رادیویی، صدای بازیگران و بازی آنها، موسیقی و جلوههای صوتی به کمک متن میآیند تا از آن تئاتر ذهنی به وجود آورند. متن در اجرا محو میشود و ما با سیر خوشی و لذتی همراه میشویم که با آن متن را فراموش میکنیم و خود را در آغوش صداهایی پرتاب میکنیم که میشنویم. در واقع ما در زمان پخش یک نمایش رادیویی، صدای بازیگران، جلوههای صوتی و قالبهای صداگذاری را میشنویم، اما چگونگی بازی کردن بازیگران نمایشهای رادیویی را نمیبینیم. در واقع هیچ چیزی با عنوان اجرای بازیگر و صحنهپردازی وجود ندارد، با وجود این، وقتی ما به یک اجرای رادیویی گوش میکنیم، از طریق صدای بازیگر همه حسهای او را دریافت میکنیم. حتی متوجه فضایی میشویم که قصه در آن روایت میشود. این یک پدیده شنیداری پیچیده است که از تحرک و پویایی صدای هنرپیشه هنگام ادای جملات در مقابل میکروفن نشأت میگیرد. همچنین جلوههای صوتی ایجاد شده همزمان با اجرا به اضافه واکنش های جانبی همزمان (از قبیل اکو، پژواک و نامفهوم شدن صدا) همگی در انتقال مفهوم نمایش رادیویی موثر هستند. اما وقتی ما به یک نمایش رادیویی گوش میدهیم به این نکته فکر نمیکنیم تا این اندازه برای آن زحمت کشیده میشود. دنیای نمایشهای رادیویی پر از رمز و راز است و همین مساله باعث شده صداپیشگان از دنیای دوبله و بازیگرانی از تئاتر، جذب بازی در نمایشهای رادیویی شوند.
از دختر خورشید تا امروز
ژاله علو
ژاله علو سالها پیش در محله سنگلج تهران و در کوچهای با نام شریعت به دنیا آمد. پدرش ارتشی بود و پدربزرگش به لحاظ سواد و خط زیبایش شهره بود. علو در چنین فضایی بزرگ شد و از همان کودکی با حافظ و سعدی و مولانا انس گرفت. او در مدرسه عضو انجمن ادبی بود، دکلمه میکرد، شعر میخواند، بولتن تهیه میکرد و انشاهای خوبی مینوشت که بیشتر در گروه ادبی مدرسه مطرح میشد. تا این که یکی از دبیران مدرسه علو را به رادیو معرفی کرد.
اولین کار هنری علو از پشت میکروفن رادیو زنده پخش شد. او بعد از قبول شدن در امتحان، کارش را با گویندگی و اعلام برنامهها آغاز کرد. بعدها کمکم نمایشنامههای کوتاه نوشته شد و داستان شب جای خود را در رادیو باز کرد. اولین نمایشنامهای که علو برای داستان شب کار کرد «دختر خورشید» نام داشت. او تا امروز در بسیاری از نمایشهای رادیویی بازی یا آنها را کارگردانی کرده است.
شخصیتهای دوستداشتنی
شهین نجفزاده
شهین نجفزاده، فعالیت در رادیو را از سال 1364 به عنوان بازیگر نمایشهای رادیویی و بازی در سینما را سال 1366 با فیلم «یاد و دیدار» شروع کرد. او به دلیل داشتن صدای گرم و خاص، نقشهای متفاوتی را در رادیو به عهده داشته و علاوه بر آن گاهی در تئاتر، سینما و تلویزیون بازی کرده است. او به انتخاب و علاقه خودش بازی در رادیو را پذیرفت، زیرا فضای این رسانه برایش دوستداشتنی است. نجفزاده از آن دست بازیگرانی است که همیشه با انرژی کارش را انجام میدهد و برای آن ارزش زیادی قائل است. نجفزاده معتقد است: هر فردی برداشت متفاوتی نسبت به شخصیتها و داستانهای نمایش دارد و علاقه او هم به نمایشهای رادیویی به دلیل همین تصویرسازی و تخیل ذهنیت شنوندگان است که هر کس با ذهن خودش نمایش را گوش میدهد و هرکدام از شخصیتها حرفی برای شنوندگان دارد و مردم در ذهن خود از اینها، تصویرهای مختلف میسازند.
بازی با صدا
فریبا متخصص
فریبا متخصص، کار هنری را از سال 1360 با تئاتر آغاز کرد. او فعالیت خود را در تلویزیون و رادیو به ترتیب از سالهای ۶۲ و ۶۸ شروع کرد و سال ۷۰ به عرصه سینما راه یافت. متخصص قبل از آنکه به رادیو بیاید به سینما، تئاتر و تلویزیون علاقهمند بود، اما وقتی وارد رادیو شد و پشت میکروفن نشست، حس خوبی داشت.
در واقع دنیای رادیو برایش جذابیت زیادی داشت. همین مساله باعث ماندگاری او در رادیو شد و از 20 سال پیش تا امروز در رادیو کار میکند و کارمند رسمی شد. در حال حاضر کار اصلیاش در رادیوست و گاهی در تئاتر، سینما و تلویزیون هم بازی میکند. متخصص معتقد است: نمایش رادیویی به نوعی بازی با صداست و بازیگر رادیو باید سعی کند با خلاقیت نقش اش را اجرا کند، زیرا او فقط صدا را در اختیار دارد و باید تمام حس نقش را به واسطه صدا به شنونده منتقل کند.
رادیو خانه من است
میرطاهر مظلومی
میرطاهر مظلومی تقریبا از سال77 فعالیت خودش را در نمایشهای رادیویی آغاز کرد. او قبل از آنکه فعالیتش را در رادیو آغاز کند، در تئاتر فعالیت میکرد تا اینکه متوجه رابطه پیوسته نمایشهای رادیویی با تئاتر شد و کارش را در این رسانه شروع و احساس کرد این دو هنر همدیگر را کامل میکنند و حالا رادیو خانه او شده و عاشقانه در این خانه کار میکند. گرچه او در سینما، تلویزیون و تئاتر هم بازی میکند، اما اعتقاد دارد: ممکن است یک نفر به جاهای مختلف برود، اما در نهایت به خانهاش برمیگردد و این مساله هم در او صادق است. مظلومی معتقد است بازیگر در رادیو باتجربهتر میشود، زیرا ضبط هر نمایش رادیویی چند روز طول میکشد و هر روز حدود شش ساعت برای آن زمان گذاشته میشود تا شخصیتها را خلق کند. ضمن اینکه دورخوانیهای مکرر در رادیو کمک زیادی برای تحلیل نقشها به بازیگران میکند و آنها را با تجربهتر خواهد کرد.
صدای آشنای صبح جمعه با شما
بیوک میرزایی
بیوک میرزایی بازی در تلویزیون را از سال 1362 با مجموعه «آینه خیال» به کارگردانی داوود میرباقری و بازی در سینما سال 1367 با «نار و نی» به کارگردانی سعید ابراهیمی فر آغاز کرد. فعالیت میرزایی در رادیو سال 1363 با اجرای «داستان شب آدینه» و سپس برنامه «صبح جمعه با شما» شروع شد. او معتقد است: نمایشهای رادیویی، آثار فاخری است که به لحاظ کارگردانی و بازیگری قابل مقایسه با کارهای تصویری نیست، زیرا در تلویزیون دکور، لباس، نور و چهره به کمک بازیگر میآید. اما در رادیو فقط مولفههای کوچکی مثل افکت و موسیقی میتواند به بازیگر کمک کند. میرزایی معتقد است: بازیگر رادیویی باید واقعا بازیگر باشد. صدای بازیگر رادیو باید درست و در راستای نقش باشد. به گفته او عده ای فکر میکنند بازیگران فقط متنی را از رو میخوانند، اما اصلا اینطور نیست، زیرا به عنوان بازیگر باید نقش را بشناسی تا شنونده آن را باور کند.
پرواز با نامههای خواندنی
مهین نثری
مهین نثری از 22سالگی و از اواخر سال 1349 پس از تجربه دوبله وارد دنیای رادیو شده و بازی در نمایشهای رادیویی را آغاز کرده و تاکنون ادامه داده است. صدای نثری، آرامش و امید خاصی دارد که به مخاطب منتقل میشود. گرچه سال های زیادی از فعالیت او در نمایشهای رادیویی گذشته، اما همچنان با انگیزه کار میکند. نثری اعتقاد دارد با وجود این که سالها تجربه بازیگری در نمایشهای رادیویی را دارد، اما باز هم باید بیاموزد. نثری خاطرات زیادی از نامههایی دارد که در گذشته مردم برای بازیگران و کارگردانان نمایشهای رادیویی میفرستادند؛ نامههایی که مملو از محبت یا بعضا انتقادهای آنها نسبت به پخش نمایشها بود. گرچه این روزها همه چیز به اینترنت، ایمیل و فضای مجازی ختم شده و دیگر نامهای نمیآید، اما او همچنان با شور و شوق نقشها را در رادیو میگوید.
حس خوب با فضای نمایش
زهره مجابی
مجابی قبل از آمدن به رادیو، فعالیتش را در تئاتر آغاز کرده بود و بعد از آن، سال 1368 جذب دنیای رادیو شد. وقتی فضای کار را در رادیو دید، حس خوبی داشت. به همین دلیل در طول این سالها به فعالیتش در این رسانه ادامه داد و در نمایشهای بسیاری همچون جامهای شوکران، اندوه، یار محراب، گاوصندوق، چربیهای سمج، کمربند سرخ، گلهای ناپیدای قالی، دروغها و برجها، زنگهای بیچرخ، بیوههای سالار جنگ، خواستگاری و... بازی کرده است. مجابی معتقد است: برای بازیگر فرقی نمیکند در چه رسانهای فعالیت کند، چرا که بازی، بازی است. بازیگر در رادیو از تخیل شنونده استفاده میکند. مانند یک انسان نابینا که چیزی را گوش میدهد و بازیگر با لحن خود برای او فضاسازی میکند. مثلا وقتی قرار است نقش یک فرد چاق را در یک نمایش بازی کنیم باید صدایمان بهگونهای باشد که شنونده چنین حسی را داشته باشد.
آرزوی پایان زندگی پشت میکروفن رادیو
حمید منوچهری
حمید منوچهری متولد سال ۱۳۲۰ است. او از ۱۷سالگی فعالیت هنریاش را بهطور جدی آغاز کرد و حضورش در رادیو هم به چند دهه پیش برمیگردد. او بیش از آن که در تلویزیون و تئاتر بازی کند، در رادیو بازی و کارگردانی کرده است. میتوان گفت او نمایشهای زیادی را در رادیو کار کرده و اعتقاد دارد تا وقتی زنده است، خودش را رادیویی میداند. حتی اگر یک بار دیگر هم متولد شود، باز هم رادیو را انتخاب میکند و انتخاب اول او خواهد بود.
حمیدی بیش از ۵۰ سال است عاشقانه در رادیو کار میکند و با اینکه بازنشسته شده، اما به دلیل علاقهای که به کارش دارد، نهتنها فعالیت هنریاش را در طول این سالها کنار نگذاشته، بلکه همچنان در رادیو فعال است و تمام عشقش به رادیو خلاصه میشود. آرزوی منوچهری این است که پشت میکروفن رادیو، زندگیاش تمام شود تا بتواند بهترین خداحافظی را با شنوندگان رادیو داشته باشد.
ایده های خلاقانه و کارهای متنوع
فریدون محرابی
فریدون محرابی، لیسانس بازیگری را از دانشگاه هنر و معماری و فوقلیسانس کارگردانی و بازیگری را از دانشکده سینما و تئاتر دریافت کرده است. او بهجای پرکاری به تنوع نقش اهمیت میدهد. محرابی این حساسیت را فقط در تئاتر و تلویزیون ندارد و به عنوان یکی از بازیگران و کارگردانهای رادیویی سالهاست نقشهای متنوع رادیویی را پشت میکروفن مرکز نمایش رادیویی به واقعیت تبدیل کرده و کارگردانی نمایشهای مختلفی را برای این رسانه عهدهدار بوده است. زمانی او کارگردانی نمایش رادیویی را آغاز کرد که خیلیسخت به جوانها اجازه میدادند وارد عرصه کارگردانی شوند، اما او با نشان دادن تواناییهایش و بهره بردن از کارهای خلاقانه توانست به گروه کارگردانان نمایش رادیویی بپیوندد. محرابی قبل از آن که وارد دنیای نمایشهای رادیویی شود در تئاتر فعالیت میکرد. اولین کار حرفهای او با تئاتر شروع شد و در دیگر عرصههای هنری ادامه پیدا کرد.
فضای صمیمانه و پویا برای مردم
حمیدرضا هدایتی
حمیدرضا هدایتی سالهاست بهعنوان بازیگر در نمایشهای رادیویی متعددی حضور دارد و غیر از گزارشگری و بازیگری، مستند هم ساخته است. برای او مردم همیشه در اولویت هستند و در طول سالهای اخیر در سریالهای تلویزیونی خیلی گزیده بازی کرده و بیشتر در نمایشهای رادیویی حضور داشته است. دلیل این مساله به علاقه هدایتی به رادیو برمیگردد. او رادیو را خیلی دوست دارد و به نوعی خودش را رادیویی میداند. رادیو برایش معنا و مفهوم ویژهای دارد. احساس میکند فلسفه رادیو به گونهای است که فضای آن نسبت به دیگر رسانهها صمیمانهتر، پویاتر و سهلالوصولتر است. به گفته هدایتی دنیای رادیو گسترده است. در ضمن فضای تمرین و اجرای بیشتری برای بازیگر فراهم میکند. در یک ماه میتوان نقشهای متفاوتی در رادیو بازی کرد، اما در سینما، تئاتر و تلویزیون این فرصت وجود ندارد و میتوان در طول سال دو یا سه بار تجربه یک نقش خوب را داشت.
فاطمه عودباشی
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد