توهمات ‌مردان شیشه ای

ایجاد توهم با یکبار مصرف مواد

‌ دکتر رابرت فرنام متخصص اعصاب و روان در مورد توهم معتادان شیشه‌ای گفت:مغز افراد در پاسخ به مسائل روانی متفاوت است و ممکن است فردی با یکبار مصرف مواد مخدر وارد فاز توهمی شده و دیگر از این وضعیت خارج نشود.

وی ادامه داد: هیچ‌کس از فعالیت مغزش خبر ندارد و با قرار دادن این موضوع در کفه ترازو باید سنجید آیا یکبار مصرف شیشه ارزش این را دارد که تا آخر عمر بیمار شویم. پژوهش‌ها نشان می‌دهد یکبار مصرف شیشه می‌تواند فرد را به سمت اسکیزوفرن ببرد.

به گفته این پزشک مصرف مت آمفتامین می‌تواند دریافت حسی را در افراد تغییر دهد و هر فرد مصرف‌کننده فکر کند نور را بیشتر از حد می‌بیند یا دچار توهم بدبینی شود. شخص گاهی دچار محرک‌های بیرونی می‌شود و فکر می‌کند کسی او را صدا کرده یا ‌بیرون از خانه افرادی او را
نگاه می‌کنند.

از در و دیوار خانه حمله می‌کنند

‌ یکی از افراد تحت درمان مرکز درمانی در اصفهان در مورد توهم‌های مصرف مواد مخدر صنعتی می‌گوید: من همه چیز مصرف می‌کردم و این اواخر هروئین و شیشه می‌زدیم. هرچه گیرم می‌آمد می‌کشیدم و تمام پولم را خرج مواد می‌کردم. همیشه شب‌ها فکر می‌کردم افرادی از در و دیوار وارد خانه می‌شوند و من با سلاح سردی که داشتم در خانه دنبالشان می‌دویدم. پدرم همیشه می‌خواست آرامم کند اما من به دنبال این بودم پدرم را بزنم که زورم نمی رسید.

نیاز 25 درصد شیشه‌ای‌ها به بستری شدن در بیمارستان

‌ دکتر مقیمی روان‌شناس نیز با بیان این‌که افسردگی بین معتادان شیمیایی شایع است، گفت: معتادان شیشه‌ای دچار هذیان‌گویی و توهم می‌شوند که به آنها روان پریش می‌گویند. 10 تا 25 درصد معتادان شیشه‌ای به روان پریشی دچار شده و نیاز به بستری شدن در بیمارستان‌ها دارند.

مورچه‌ها را می‌کشتم تا داخل قبرم نروند

مرد میانسال که ساکن شیراز است و برای ترک به یک کمپ آمده است در مورد توهم‌های بعد از مصرف شیشه گفت: با دونفر از دوستانم پس از مصرف شیشه برای رفتن به مرودشت سوار خودرو شدیم. در میان راه در سرعت 170 کیلومتر دوستم در خودرو را باز کرد برود بیرون که جلویش را گرفتم. دوست دیگرم که رانندگی می‌کرد به شدت ترمز کرد وقتی علت را جویا شدم ادعا کرد شتری را زیر گرفته که وقتی جاده را دیدیم متوجه شدیم تصادفی در کار نیست و او توهم زده است.

خودم هم یکبار 48 ساعت توهم مورچه گرفتم. در این مدت خیره به مورچه‌ها شدم و آنها را با فندک و سیگار سوزاندم. توهم داشتم مورچه‌ها می‌خواهند داخل قبرم شوند و من را بخورند. پس بهتر است من آنها را بکشم.

مواد کشیدم تا دستگیر شوم

پیر مرد تنها که فکر می‌کرد چند نفر نان او را آجر کرده اند در مورد علت اعتیادش گفت:کسی چوب لای چرخ من می‌گذاشت و پولم را خورده بود.

من نقاش و گچکار بودم اما نان بری این فرد باعث شد من بیکار شوم به همین خاطر شیشه کشیدم و معتاد شدم تا پلیس من را دستگیر کند تا به آنها بگویم، اما کسی حرف‌هایم را باور نمی کند.

وقتی کار نیست بهتر است معتاد باشم

مرد 47 ساله که از همسرش جدا شده و سال‌هاست سه فرزندش را ندیده است، می‌گوید: تا به حال چهار بار مواد را ترک کردم آخرین بار همین یک ماه قبل اما وقتی بیرون می‌آیم و کار و زندگی وجود ندارد چه فایده، من چند بار قصد خودکشی داشتم برای همین هروئین و شیشه را با هم جوشاندم و تزریق کردم. سه روز در کما بودم اما جانم را از دست ندادم.

توهم خیانت همسر دیوانه‌ام کرد

مرد جوان که بعد از مصرف مواد دچار توهم خیانت همسر شده بود و قصد داشت زن جوان را به قتل برساند، گفت: همسرم از یک خانواده مذهبی بود اما بعد از مصرف شیشه به من تلقین شده بود او به من خیانت می‌کند به همین خاطر می‌خواستم او را بکشم. یک‌بار که همسرم به خانه پدرش در اصفهان رفته بود من فکر کردم او به خانه مرد همسایه رفته است به همین خاطر دیوار خانه را خراب و وارد خانه همسایه شدم تا زنم را نجات بدهم.

یک‌بار دو دوستم مشغول دیدن فیلم مبتذل در گوشی خودشان بودند که من فکر کردم آن فیلم متعلق به همسرم است بعد از آن حساس شدم و گریه می‌کردم. الان هم می‌خواهم تنها باشم و تنهایی را دوست دارم.

به اتهام قتل دو عضو خانواده‌اش دستگیر شده است. بعد از کشیدن مواد دچار توهم شده و فرزندانش را به شکل انسان‌های فضایی دیده و به آنها حمله‌ور شده است. وقتی به حالت عادی بر می‌گردد با جسد فرزندانش روبه‌رو شده بود و موضوع را به پلیس اطلاع می‌دهد.

چند وقت است شیشه می‌کشی؟

حدود یک سال . قبل از آن دو سال مواد دیگری می‌کشیدم.

چرا مواد؟

بیکار شده بودم و برای فرار از مشکلات به سمت مواد رفتم.دوستم اولین بار مرا پای بساط تریاک نشاند. فکر نمی کردم با یکبار کشیدن معتاد شوم. اما تسکین دردهای روحی من شد و زمانی که چشم باز کردم معتاد شده بود.

به نظر خودت دلیلت منطقیه؟

(سکوت)

چرا فرزندانت را کشتی؟

من نکشتم. آدم فضایی‌ها کشتن . آنها به خانه ما حمله کردن. منو بیهوش کردن و بچه‌ها را کشتن.

رو لباست خون بچه‌ها بوده.

نمی‌دانم چرا.

همه شواهد نشان می‌دهد تو بچه‌ها را کشتی؟

نه. من عاشق بچه‌هایم بودم. چطور می‌توانستم آنها را بکشم. وقتی به هوش آمدم آنها را کشته بودند. خودم با پلیس تماس گرفتم.آدم فضایی‌ها چندبار دیگر هم به من حمله کرده بودند و می‌خواستند مرا همراه خودشان به فضا ببرند.

همسرت کجا بود؟

او قهر کرده بود. چند روزی بود که به خانه برادرش رفته بود. تهدید کرده بود اگر اعتیاد را ترک نکنم طلاق می‌گیرد.

او گفته بعد از مصرف مواد دچار توهم می‌شدی و فکر می‌کردی به تو خیانت کرده و چند بار او را تهدید کرده‌ای؟

همسرم به من خیانت کرده بود. همیشه پول داشت و معلوم نبود از چه کسی می‌گیرد. چند بار تعقیبش کردم اما نتوانستم بفهمم از کجا پول می‌آورد.

پادشاه جهانم

همسرش را کشت تا پادشاه جهان شود. بعد از قتل هم ادعا می‌کند برای رسیدن به هدفش مرتکب قتل شده است.«من قرار بود پادشاه جهان شوم. به من خبر دادند که همسرم با جاسوس‌ها همکاری دارد و تلاش می‌کند رقیبم پادشاه شود. او به من خیانت کرده بود و مجازات فرد خیانتکار اعدام است. اگر همسرم را نمی‌کشتم باید از هدفم دور می‌شدم. شب حادثه دستور قتل او صادر شد و من دستور را اجرا کردم تا جهان بی‌پادشاه نماند. از کار خودم پشیمان نیستم. من به همسرم خیلی توجه داشتم اما او با دشمنان من همدست شد و جواب خوبی‌های من را این‌طوری داد. اگر خیانت نمی کرد بعد از پادشاه شدن من او هم ملکه می‌شد.»

تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)