مجموعه 007 یعنی جیمز باند را که معرف حضورتان است اگر کنار بگذاریم، آنگاه باز هم فهرست بلندبالایی از فیلمهای جاسوسی میماند؛ از ارتباط فرانسوی تا کاندیدای منچوری و... فیلمهایی که مغز را به حرکت درمیآورد، دلهره و اضطراب دارد و شما را وامیدارد که هم هوش خود را به کار بیندازید و هم به مقدار لازم هیجانزده شوید.
در سینمای ایران هم تجربیات معدود و محدودی در این گونه انجام شده. از آن جمله میتوان اشاره کرد به فیلمهای روز شیطان و روباه، هر دو ساخته بهروز افخمی که یکی در دهه 70 و دیگری همین یک سال پیش ساخته شد. هر دو فیلم آثاری قابل اعتنا بود که با وجود ضعفهایی جزئی، جذاب و سرگرمکننده بود.
اما هیچ یک از این دو فیلم فروش خوبی نداشت. مردم کمتر آن فیلمها را دیدند. شاید برای اینکه با فیلمهای جاسوسی آشنا نبودند یا از آن مهمتر برایشان فیلمی جاسوسی ساخته ایران باورپذیر نبوده است. اغلب شما فکر میکنید مگر میشود فیلم جاسوسی ایرانی دید و لذت برد. احتمالا برایتان خندهدار است زیرا فیلم جاسوسی برایتان شمایلی دارد؛ کلاه شاپو، پاپیون،کت و پالتو و مجموعهای از استراتژیهای پیچیده و تکنولوژیهای عظیم.
اما همه این شمایل غربی برای فیلمی ایرانی استفاده نمیشود چون اگر استفاده شود موجب خنده و ناباوری شما میشود و مضحک به نظر میرسد و وقتی هم که اینها نیست فیلم جاسوسی چگونه میتواند جالب باشد؟
اما همانطور که ذکر شد نمونههای موفقی در گونه جاسوسی تجربه شده است. بومی کردن این گونه و داستانگویی از طریق جذابیتهایی که به شکل جهانی در فیلمهای جاسوسی وجود دارد( استفاده از راز، هویتهای ناشناخته پنهانی، احساسات پیچیده شده با وظیفه و جنگ خیر و شر در درون افراد و...) میتواند آن را با توجه به شرایط سیاسی و بینالمللی ایران بسیار جذاب، دیدنی و حتی معنادار کند.
در هر حال ایران از نظر سیاسی در منطقه و جهان موقعیت خاصی دارد و لذا ماجراهای جاسوسی اگر خوب ساخته شود، میتواند جذاب و تاملبرانگیز باشد و تماشاگران زیادی پیدا کند.
سریال تعبیر وارونه یک رویا به کارگردانی فریدون جیرانی سریالی در گونه جاسوسی است. جیرانی توانسته این گونه را بومی کرده، داستانهای فرعی جذابی به آن اضافه کند، شخصیتهایی باورپذیر و ایرانی برای سریال بپردازد و لذا در ادامه دو تجربه موفق دیگری که ذکر شد، توانسته در گونه جاسوسی تجربه پیش برندهای را ثبت کند که دیدنش جذاب است، مخاطب را به حدس وامیدارد و کشف مدام.
اما این به معنای کامل بودن این سریال نیست زیرا همچنان مشکل کندی ریتم، زیادهگویی و گاه ملودرامگرایی بیمورد از جذابیت اصلی سریال کاسته است. با وجود این، سریال تعبیر وارونه یک رویا از آن جهت که در شبکه سراسری تلویزیون پخش میشود و مخاطب و بیننده زیادی دارد، لذا میتوان تصور کرد پس از این سریال این ژانر دیگر مثل گذشته مهجور نخواهد ماند و طرفداران زیادی پیدا خواهد کرد.
از نکات خوب سریال برخی بازیهای باورپذیر و پر قدرت است. یکی از بهترین این بازیها کار امیر جعفری است. او با اجرایی قدرتمند، نقشش را بهعنوان یک مامور امنیتی باورپذیر کرده است. البته بازیهای قاسم زارع و پانتهآ بهرام هم در این سریال قابل توجه و ستودنی است.
داستان سریال حول مساله ترور دانشمندان هستهای میگذرد. تعدادی از عوامل فریبخورده و جاسوس، یک دانشمند هستهای ایرانی را به قصد انتقال به باکو برای بهرهبرداریهای جاسوسی و تبلیغاتی میربایند اما به دلیل مجروح شدن این دانشمند، برنامه عملیات تغییر میکند و سرانجام با دستگیری و هلاکت جاسوسان، عملیات ناکام میماند.
از نکات جالب این است که جیرانی قصد داشته سریال را به صورت سیاه و سفید نمایش دهد. که با فضای جاسوسی و آرایش سیاه و سفید شخصیتها در این گونه، بسیار همخوان و جالب میبود اما بهدلیل ضعف امکانات فنی این ایده اجرایی نشد که برای هر بینندهای میتواند از حسرتهای مواجهه با این سریال باشد.
سریال تعبیر وارونه یک رویا در میان ملودرامهای همیشگی و برنامهها و مسابقههای قابل پیشبینی شبکههای تلویزیون یک اتفاق متفاوت و جالب توجه است. با دیدن این سریال قطعا به دنبال آثار خوب
این گونه جاسوسی خواهید رفت و این دریچهای به روی لذتی تازه در فیلم و سریال دیدن شماست.
سهراب شکیب - چمدان (ضمیمه پنجشنبه - روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد