روزنامه‌های سراسری‌، جمع‌بندی مذاکرات را چگونه اطلاع‌رسانی کردند؟

نبرد تیترها در پایان مذاکرات

بیش از دوقرن از اقتدار کارآفرینان سرمایه‌دار که گرداننده اصلی حوزه عمومی‌ بودند و با تجمع در محافل ادبی و قهوه‌خانه‌ها و سالن‌های بحث، افکار عمومی‌ را شکل و جهت می‌دادند می‌گذرد، حوزه‌ای که به گفته یورگن‌هابرماس، زمینه‌ای برای استقلال تدریجی این گروه‌ها از دولت و تاسیس نشریات مستقل شد. حوزه عمومی‌مورد نظر‌هابرماس، طی دوسده گذشته ویژگی‌هایی چون طرح دیدگاه‌های انتقادی بخصوص نقادی دولت، گسترش خیرمشترک وتوجه به منافع جمعی داشت که آیینه چنین رسالتی در مطبوعات دوره‌های بعدی دنبال و رویکرد رسانه‌ها، در قالب نظریات کلاسیکی مانند تزریق پیام‌ها، تقویت واستحکام آنها و حتی برجسته‌سازی پیام‌ها توجیه شد.
کد خبر: ۸۱۸۳۶۰
نبرد تیترها در پایان مذاکرات

اما در کشور ما، شاید ظهور نخستین رسانه خبری تقلیدی از تمدن وارداتی غرب بود، باوجود ظهور نظریات جدید در دوره رسانه‌های دیجیتال و تمرکز بر اختیار بیشتر کاربران یا همان افکار عمومی، در جذب و تحلیل پیام، به نظر می‌رسد، رسانه‌های کشورمان از جمله مطبوعات، همچنان عملکردشان برپایه نظریه‌های کلاسیک مانند نظریه برجسته‌سازی(Agenda-setting) قابل تحلیل است که می‌گوید رسانه‌ها با به متن کشیدن پیام‌ها بر آگاهی مردم تاثیر می‌گذارند. در این میان «تیتر» و عناوین خبری در رسانه‌ها واز جمله مطبوعات، مهم‌ترین ابزار برجسته‌سازی مفاهیم، اطلاعات و پیام‌هاست.

صفحه اول روزنامه‌ها آرایشی از سرخط‌های خبری یا همان تیتر و تصاویری است که چینش آنها در کنار هم غالبا مفهوم و پیام‌رسانه را منتقل می‌کند. اعلام خبر جمع‌بندی مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 و به نتیجه رسیدن مذاکرات 12 سال برای حل و فصل قدرت هسته‌ای ‌ایران از جمله خبرهایی بود که نشریات یومیه با اتکا بر نظریه برجسته‌سازی توانستند براساس خط مشی سیاسی خود از یکطرف و عناصر بصری و محتوایی صفحه، از طرف دیگر، خواننده را یک روز پس از توافق، بمباران اطلاعاتی کنند. از آنجایی که تیترها مهم‌ترین ویترین خبری روزنامه هستند و با مطالعه آنها می‌توان به محتوا وخط خبری صفحات داخلی روزنامه پی برد، به لحاظ شکلی و محتوایی مورد مقایسه قرار می‌گیرند.

دسته‌بندی سه‌گانه اخبار مذاکرات

در نخستین ساعات روز چهارشنبه 24 تیرماه جاری، هرچند رسانه‌های تصویری و شنیداری، خبر جمع‌بندی مذاکرات و صدور بیانیه مشترک را بارها تکرار کرده بودند اما تجمع خوانندگان، پای کیوسک‌های مطبوعات نشان می‌داد که خبر صِرف اقناع‌کننده خواننده امروز نیست و نمی‌تواند عطش اطلاعاتی او را برطرف کند. با روانه شدن روزنامه‌ها به کیوسک‌ها و چیده شدنشان، انتخاب برای خرید بهترین روزنامه که اطلاعات و تحلیل‌های کاملتر والبته بیطرفانه ‌تری از پایان مذاکرات بدهد، سخت بود.

تحلیل عناوین اصلی روزنامه‌ها از اخبار توافق و مقایسه آن با خبرهای غیررسمی‌ در شبکه‌های مجازی نشان می‌دهد که به‌رغم اعزام خبرنگار روزنامه‌ها از مرجعیت کافی برای انعکاس اخبار دست اول از وین برخوردار نبودند

مرور عملکرد رسانه‌های مکتوب در ساعاتی پس از اعلام پایان مذاکرات نشان می‌دهد که می‌توانیم آنها را در سه رده دسته‌بندی کنیم که این دسته‌بندی خارج از موضع گیری سیاسی آنها نسبت به مذاکرات نیست. جمعی از نشریات یومیه کشور به استقبال پایان مذاکرات رفتند و با لبخندی که به قهقهه شباهت داشت، پایان پرامید مذاکرات را در لابه‌لای کلمات تیتر و عکس فریاد زدند. دوم؛ نشریاتی که با تیترهای خود اخم وبدبینی را القا کردند و با بغضی فروخورده، شادی فضای عمومی ‌را به سخره گرفتند. جمعی دیگر از مطبوعات نیز بدون موضعگیری و با رویکردی متوازن میان بیم و امید، نسبت به اما و اگر‌های پس از مذاکرات و نیل به توافق، هشدار دادند. بنابراین می‌توان استراتژی خبری روزنامه‌ها را در سه دسته ترغیبی، تردیدی و تبذیری (هشدار) طبقه‌بندی کرد.

جدال تیترها

تحلیل انعکاس خبر جمع‌بندی مذاکرات نشان می‌دهد که انواعی از سرخط‌ها یا تیترهای خبری، در جراید استفاده شد عناوین فانتزی، شعاری، سنتی اقناعی، سوالی، تیترهای کور و مجهول و... در صفحات نخست خودنمایی می‌کرد که طیفی از رویکرد هیجانی تا عقلانی را به نمایش می‌گذاشت.

خبرپایان مذاکرات به حدی از اهمیت برخوردار بود که هیچ سردبیر و شورای سردبیری به خود اجازه هنجارشکنی نداد و تقریبا در تمام رسانه‌های جریان اصلی تیتر این خبر، مهم‌ترین سرخط صفحه اول را به خود اختصاص داد، چرا که انتظار خوانندگان نیز چیزی کمتر از این نبود. تولید ویژه‌نامه‌های مخصوص مذاکرات، پیش از اعلام نتایج مذاکرات و انتشار آن پس از اعلام در روزنامه‌هایی مانند ایران واعتماد از سبک‌های اطلاع‌رسانی سریع بود. در زیر به تحلیل برخی تیترها می‌پردازیم:

برخی روزنامه‌ها براساس مخاطب آسان خوان خود، تصمیم گرفتند که به عناوین و تحلیل‌های ساده‌تر روی آورند. استفاده از تاریخ انجام توافق و برجسته‌سازی زمان دقیق آن، برای حک شدن در ذهن خوانندگان از جمله این اقدامات بود. از طرفی استفاده از عکس محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه به عنوان بانی این توافق، رویکرد هیجانی و میل به اسطوره‌سازی این نشریات را نشان می‌داد.

بعضی روزنامه‌ها نیز توافق را نقطه عطف (Turning Point) تاریخ روابط خارجی دانسته‌اند و با تحریک حس وطن‌دوستی، پایان موفقیت آمیز مذاکرات را باعث ارتقای شأن ایران عنوان کردند. رویکرد این روزنامه‌ها بیشتر خبری بوده و به روایت رویداد وین پرداخته‌اند. در این روزنامه‌ها تلاش شد تا از طریق چرخش نگاه و سیاست‌های جهانی نسبت به ایران، امید به جامعه تزریق شود. استفاده از تیترهای ضربی و کوتاهی مانند «توافق»، «جهان تغییر کرد»، «جهان به ایران سلام کرد» و... از رویکرد این روزنامه‌ها برای تاثیر مذاکرات بر آینده روشن ایران حکایت می‌کند، رویکردی که جنبه ترغیبی دارد. روزنامه‌های دیگری نیز در موضعی همسوبا دولت، با درج تصویر دست دادن ظریف وکری از یک طرف دشمنی ایران وآمریکا را پایان یافته عنوان کردند و از سویی دیگر با رویکردی خبری ایران را بدون جنگ وخونریزی، پیروز میدان مذاکرات خواندند.

همچنین استفاده از تصویر رئیس‌جمهور برای انتساب این توافق به عملکرد دولت یازدهم، از اقدامات رسانه‌ای برخی روزنامه‌های نزدیک به دولت بود. عناوینی مانند«کلید چرخید، ایران خندید»، «تدبیر کار را تمام کرد»، «مهر تدبیر بر پیشانی تحریم» و... نشانه تلاش تیترها برای نزدیک کردن این توافق به دولت یازدهم است. رویکرد مستتر در این تیترها نیز ترغیبی و تزریق امید واعتماد به جامعه است.

روزنامه‌هایی نیز رویکرد تبذیری و هشدارگونه به نتایج مذاکرات داشته‌اند. عنوان «180 درجه اختلاف 2روایت» نشانه نوعی بی‌اعتمادی به نتایج حاصل از مذاکرات است. در این نشریات تلاش شده تا با رویکرد تحلیلی جمع‌بندی مذاکرات را قابل خدشه و برداشت دو طرف مذاکره را متفاوت عنوان کنند، در این صورت بیانیه مشترک، اهداف بیان شده از سوی تیم مذاکره را نخواهد داشت و می‌تواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد.

در بخش دیگر ، روزنامه‌هایی دیده می‌شوند که بدون مخالف خوانی، نسبت به صداقت طرف مذاکره تردید دارند و پایان مذاکرات را آغازی برای تحقق وعده کشورهای 1+5 می‌دانند. تیترهایی مانند «آغاز آزمون غرب»، «بیانیه مشترک، آغاز امتحان غرب» و... نشانه رویکرد تحلیلی و البته محتاطانه نسبت به جمع بندی مذاکرات است.

استفاده از تصاویر یکدست، شبیه به هم از وزرای خارجه ایران و1+5 در پایان نشست، نشانه نگاه خبری به رویداد و تاکید بر نقش عامل انسانی (عنصر خبری چه کسی) در وقوع توافق است. فقر عکس از روند مذاکرات، نشان داده که عکاسان اعزامی‌نتوانسته‌اند نظر طراحان صفحه اول و سردبیران را جلب کنند و بیشتر این عکس‌ها از خبرگزاری‌های خارجی گرفته شد. البته برخی روزنامه‌ها هم در موضعی تشکیکی جمع‌بندی مذاکرات و انتظار برای اجرا را به‌صورت صریح‌تری مورد تحلیل قرار دادند و با انتشار تصویری از وزرای خارجه که بدون نظم و ترتیب کنار هم ایستاده‌اند و هر یک به جانبی نگاه می‌کنند، تشتت آرای این وزرا را القا می‌کند.

در مجموع، تحلیل عناوین اصلی روزنامه‌ها از اخبار توافق و مقایسه آن با خبرهای غیررسمی‌ در شبکه‌های مجازی نشان می‌دهد که به‌رغم اعزام خبرنگار توسط برخی جراید، روزنامه‌ها از مرجعیت کافی برای انعکاس اخبار دست اول از وین برخوردار نبودند. انشتار عکس، فیلم و خبرهای خودمانی در شبکه‌های مجازی و پیام‌رسان‌های تلفن همراه تنها چند ثانیه پس از وقوع از وین، منجر شد تا روزنامه‌ها در قفس زمان محبوس بمانند و چنانچه رویکرد تحلیلی نداشتند از جلب اقبال عمومی‌ محروم ماندند.

برخی روزنامه‌ها مانند شرق و دنیای اقتصاد، با به بحث گذاشتن بیانیه مشترک وین، در بین کارشناسان همفکر، سعی کردند تا خوراکی بیش از خبر به خواننده خود ارائه کنند.

ایران در سرخط اخبار جهان

تا یک دهه اخیر شاید در بسیاری از کلاس‌های درس دانشگاه‌های غربی، وقتی از کشوری به نام ایران سخن گفته می‌شد، برخی دانشجویان از جای دقیق این کشور برروی نقشه خاورمیانه ابراز بی‌اطلاعی می‌کردند. از 12 سال قبل بخصوص نشست‌های 22 ماهه اخیر و از آن خاص‌تر، مذاکرات 19 روز تا توافق، ایران را بارها به سرخط اصلی رسانه‌های جریان‌ساز دنیا برد و کارشناسان بسیاری در این باره اظهارنظر کردند. این امر جمهوری اسلامی‌ ایران را از تحریم خبری و رسانه‌ای نیز خارج کرد و منجر شد تا روزنامه‌های پرتیراژ دنیا نیز در این زمینه موضع‌گیری کنند و نام کشورمان را در روز بعداز توافق در تیتر یک روزنامه‌ها بیاورند.

برخی روزنامه‌ها توافق را نقطه عطف (Turning Point) تاریخ روابط خارجی دانسته‌اند و با تحریک حس وطن‌دوستی پایان موفقیت آمیز مذاکرات را باعث ارتقای شأن ایران عنوان کردند

«توافق هسته ای راهی به دوره جدید» «قول اوباما به دفاع از توافق با ایران» «توافق جامع هسته‌ای با ایران/ اوباما: راه برای دسترسی به تسلیحات بسته شد.» در صفحه نخست روزنامه‌های آمریکایی خودنمایی می‌کرد. برخی روزنامه‌های خاورمیانه نیز از پیروزی هسته‌ای ایران و تاریخی بودن این توافق تیتر زدند. روزنامه اقتصادی فایننشنال تایمز نیز توافق را عامل خروج ایران از دوران سرد می‌داند و در واقع بر گرمی ‌روابط ایران با قدرت‌های دنیا تاکید می‌کند که می‌تواند برای دو طرف مفید باشد. هرچند خبر پایان مذاکرات و صدور بیانیه مشترک میان ایران وکشورهای 1+5، در فضای رسانه‌ای اتفاقات یونان کمی‌رنگ باخت اما روزنامه‌هایی مانند، گاردین، ایندیپندنت، یواس تودی، راشاتودی، واشنگتن پست، نیویورک تایمز، تلگراف و... به بررسی فرصت‌ها و تهدیدهای توافق با ایران پرداختند و به‌دلیل نگاه تحلیلی به رویداد از یکطرف و لابی قوی‌تر خبرنگاران برای کسب اطلاعات پشت پرده، در تغذیه خبری خواننده موفق‌تر بودند.

جای خالی تحلیل

مرور تیترهای روزنامه‌های بعداز توافق در ایران و جهان نشان می‌دهد که آنها از یکسو تزریق‌کننده یا تقویت‌کننده رویکرد سیاسی خاصی هستند که برای اقناع مخاطب از واژگان جذاب، استعاره‌های بلیغ، تصاویر شفاف و در ابعاد بزرگ، گفت‌وگو با کارشناسان همسو و روایت و توصیف وضعیت مذاکره (رویداد) استفاده می‌کنند. در این راه آنچه بیشتر مغفول مانده، تحلیل‌ها و تبیین‌های خبری است. یکدستی اخبار، شباهت عکس‌ها و حتی واژگان همانند و شبیه به‌ هم‌ در محتوای صفحات اول روزنامه‌های بعد از پایان مذاکره نشان می‌دهد که نشریات یومیه کشور با توجه به سرعت بالای انتشار خبر در آنها (نسبت به هفته نامه و ماهنامه) به روزنامه‌نگاری تبیینی نیازمندند، یعنی انتشار گزارش‌هایی که به عنصر چرایی و چگونگی رویداد بیشتر بپردازد تا این‌که بر سر عنصر خبری «که وچه» ساکن باقی بماند. در این صورت تیترها نیز از تنوع وغنای بیشتری برخوردار خواهد بود.

تیتر و جهتگیری سیاسی مردم

براساس تئوری‌های حوزه ارتباطات و رسانه، تاثیر پیام‌های ارتباطی که تیتردر روزنامه نمود بارز یک پیام ارتباطی است، به محدود و نامحدود تقسیم می‌شود، همان‌طورکه اشاره شد در نظریه‌های کلاسیک، تمرکز بیشتر بر تاثیر نامحدود پیام است و مخاطب منفعل فرض می‌شود. براین اساس، تیترها مفاهیمی‌را به خواننده تزریق می‌کنندکه واکنشی منظم و بدون تغییر خواهند داشت. اما اگر در دنیای امروز بپذیریم که منابع کسب خبر از تنوع بالایی برخوردار است، نمی‌توان اثر تزریقی تیتر و پیام آن را باور کرد. باتوجه به ورود شبکه‌های متعدد تلویزیونی و رادیویی (ماهواره‌ای و غیرماهواره‌ای)، شبکه‌های مجازی و اجتماعی و... دایره انتخاب مخاطب وسیع‌تر شده و رقابت میان رسانه‌ها برای جذب او دشوارتر شده است. هربرت گنز، نویسنده کتاب «دموکراسی و خبر» معتقد است که در بهترین حالت، پیام‌های خبری تمایلات و دیدگاه‌های سیاسی افراد را تقویت ، تحکیم ویا مشروع می‌کنند و (باتوجه به منابع متعدد تأثیرگذاری بر خواننده) احتمال تغییر در او ناچیز است.

کتایون مصری

روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها