با الیکا عبدالرزاقی، بازیگر سینما و تلویزیون

خودم را نشانه گرفتم

با لبخند به گذشته نگاه کن

روایت بهاره کیان‌افشار و الیکا عبدالرزاقی از سریال ‌ماه‌رمضانی امسال

یکی از سریال‌هایی که قرار است ماه رمضان امسال از شبکه دو سیما پخش شود، سریال ‌«گاهی به پشت سرت نگاه کن»‌ به کارگردانی مازیار میری و تهیه‌کنندگی رضا انصاریان است که قرار بود قبل از ماه رمضان پخش شود اما به گفته مدیر تولیدش آنقدر خوش شانس بوده که حالا پخش آن به روزهای ماه رمضان موکول شده است.
کد خبر: ۸۰۳۴۱۷
روایت بهاره کیان‌افشار و الیکا عبدالرزاقی از سریال ‌ماه‌رمضانی امسال

با نزدیک شدن به ماه رمضان، ماراتن ساخت مجموعه‌های تلویزیونی هم شروع می‌شود. روزهای رمضان مردم مثل روزهای عید بیشتر پای تلویزیون می‌نشینند و بیشتر از هر زمان دیگری سریال‌ها را پیگیری می‌کنند، بنابراین این‌که سریالی در ماه رمضان پخش شود شانسی است که در خانه بعضی از آنها را می‌زند و بعضی دیگر را نه.

روایت زندگی چند خانواده که در دو دوره زمانی روایت می‌شود، داستان سریال گاهی به پشت سرت نگاه کن است که امین تارخ، محمد متوسلانی،هدایت هاشمی، الیکا عبدالرزاقی، بهاره کیان افشار، سعید چنگیزیان و شبنم مقدمی بازیگرانش هستند و این روزها مراحل تدوین و صداگذاری و انتخاب موسیقی را پشت سر می‌گذارد و هرچقدر درباره داستانش از عوامل فیلم می‌پرسیم می‌گویند، نباید داستانش لو برود و خود مردم ببینند بهتر است.

منصور غضنفری، یک حال و هوای دینی

به گفته منصور غضنفری، مدیر تولید این فیلم هرچند سریال قرار است ماه رمضان پخش شود، ولی الان مثل گذشته نیست که موضوع سریال حتما با ماه رمضان و حال و هوای آن در ارتباط باشد، بلکه حال و هوای دینی باید در خود داستان مستتر باشد. غضنفری می‌گوید: کلیت داستان به حمایت از تولیدات داخلی و نخبگان جوان ایرانی توجه دارد و براساس الگوی زندگی ایرانی ـ اسلامی پیش می‌رود. بنابراین در گاهی به پشت سرت نگاه کن این الگو در جریان زندگی و رفتارهای نقش اول داستان جلال تابش (امین تارخ) نمایان است. مردم می‌توانند جلوی تلویزیون بنشینند و زندگی خانوادگی و شهری آدمی که دغدغه کمک به ایتام و فقیران را دارد ببینند، زندگی آدمی که مدام در زندگی انفاق می‌کند، همیشه در زندگی‌اش به خدا توکل می‌کند و حواسش هست که گناه نکند.

مدیر تولید گاهی به پشت سرت نگاه کن درباره لوکیشن‌های این سریال هم می‌گوید: این سریال، سریال پر پرسوناژ و پر لوکیشنی بود. در مجموع داستان فیلم در 190 لوکیشن می‌گذرد و از 140 بازیگر اصلی و فرعی هم در آن استفاده شده چون قصه‌های متعددی دارد که در دل هم فرو رفته‌اند و از بعضی بازیگران فقط در یک تک‌سکانس استفاده شده است. ما در مجموع به 25 تا 30 خانه رفتیم که هرکدام سختی‌های خودش را داشت. جدا از آن، سکانس‌های مربوط به کارخانه، زندان قزل‌حصار، کلانتری و مجتمع قضایی شهید مدنی هم از جمله سکانس‌های این سریال است که آن را به سریالی پرسکانس که هم از فضاهای داخل خانه و هم از فضاهای شهری بهره برده، تبدیل کرده است.

محمد محمودسلطانی، دوری از آدم‌های مصنوعی

محمد محمودسلطانی یکی از نویسندگان گاهی به پشت سرت نگاه کن که فیلمنامه آن را با همکاری مسعود کرمی نوشته است و نگارش فیلمنامه‌های «تکیه بر باد»، «سایه روشن» و «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را در کارنامه دارد، می‌گوید: از سال 91 نگارش گاهی به پشت سرت نگاه کن را شروع کردم و از یک جایی از آقای کرمی دعوت کردم که به کمکم بیاید و در نگارش فیلمنامه کمکم کند و از فکر و سلیقه‌اش استفاده کنم.

محمودسلطانی درباره ایده اولیه سریال هم می‌گوید: ایده اولیه گاهی به پشت سرت نگاه کن براساس جمله معروف «پیوسته زمان حال و آینده ما آبستن گذشته ماست» به ذهنم رسید که بار نمایشی دارد و قسمت دیگری از آن به گناهان کوچک می‌پردازد که از زمان گذشته می‌آید و زمان حال و آینده انسان‌ها را دستخوش تغییر می‌کند. درست است که در سریال، زمان گذشته هم نمایش داده می‌شود، ولی ما تنها در یکی دو قسمت اول که داستان آن در اواخر جنگ می‌گذرد، در گذشته به سر می‌بریم. بعد از آن با پرشی به زمان حال می‌آییم و تاثیر آن گذشته را در زمان حال می‌بینیم و این‌طور نیست که در طول داستان فلش‌بک‌های متعددی به گذشته داشته باشیم. یکی دیگر از محورهای اصلی در فیلمنامه حمایت از تولید داخلی است، به این معنی که عده‌ای می‌خواهند جلوی کار کارخانه جلال تابش را بگیرند و این قصه بهانه‌ای شده تا حمایت از تولید داخلی را نشان بدهیم تا به این شکل موضوع مورد نظر برای مخاطب ملموس بشود.

محمودسلطانی درباره ویژگی شخصیت‌های گاهی به پشت سرت نگاه کن و دوری آنها از کلیشه‌های معمول توضیح می‌دهد: اگر در کاری شخصیت‌ها درست عمل کنند، قصه و انگیزه‌های روانی شخصیت‌ها درست پیش برود، از کلیشه‌ای شدن شخصیت‌ها دور می‌شویم. در یک ملودرام که قصه‌گوست مهم این است که مخاطب بتواند با قصه و شخصیت‌های آن همذات‌پنداری کند و آدم‌ها مصنوعی نباشند و مخاطب انسان ببیند و شخصیت‌ها در عین آشنا بودن برایش ملموس هم باشند.

بهاره کیان‌افشار، شانه به شانه پدر

بهاره کیان‌افشار هم که پیش از این در سریال تاریخی کلاه پهلوی بازی کرده و دومین تجربه تلویزیونی‌اش را در این سریال پشت سر گذاشته، درباره نقشش می‌گوید: در این سریال نقش شبنم تابش دختر جلال را بازی می‌کنم که نقش غیرمتعارف و پیچیده‌ای نیست و رابطه او با پدرش آینه رابطه هزاران دختر و پدری است که در جامعه می‌بینیم. شبنم، دختری دلسوز و قوی است، همه جا پدرش را همراهی کرده و سعی می‌کند در مشکلات پشتیبانش باشد. در حقیقت نقش شبنم در جامعه ما در جایگاه پسر جاافتاده است. در جامعه می‌بینیم این پسرها هستند که همیشه شانه به شانه پدرشان پیش می‌روند و او را در کار همراهی می‌کنند، اما در اینجا شبنم عهده‌دار این کار است. رابطه آنها برخلاف خواهرش فریبا (الیکا عبدالرزاقی) که ازدواج کرده و مدام با پدرشان دچار فراز و نشیب است، آرام و بدون سوءتفاهم است و رابطه عجیب و غریبی ندارند.

کیان‌افشار که در فیلم سینمایی گناهکاران هم بازی کرده است، درباره تجربه حضور در ‌گاهی به پشت سرت نگاه کن می‌گوید: پیش از این با خانم عبدالرزاقی در تئاتر کار کردم، ولی تجربه همکاری با آقای تارخ و آقای میری تجربه خیلی خوب و لذت‌بخشی بود. آقای میری سعی می‌کردند محیط و فضای کار را با آرامش پیش ببرند، مثلا در طول ساخت سریال همه با هم حرف می‌زدیم و درباره کار نظر می‌دادیم. هرچند با مشکلات مالی هم مواجه شدیم که اذیت‌کننده بود، اما کار در کل نظم خوبی داشت و با وجود کمبودها،کوچک‌ترین کوتاهی‌ای از طرف هیچ کدام از بچه‌ها اتفاق نیفتاد. فیلمبرداری سریال از تیر تا اواخر زمستان ادامه داشت و با تعدد آدم‌ها و لوکیشن‌های مختلف مواجه بودیم، ولی از نتیجه خیلی راضی هستم و فکر می‌کنم خوب از آب درآمده باشد.

الیکا عبدالرزاقی، راز شکست فریبا

الیکا عبدالرزاقی هم یکی دیگر از بازیگران گاهی به پشت سرت نگاه کن است که برخلاف بازی در نقش‌های طنز این سال‌ها، نقش جدی‌ای را در این سریال بازی می‌کند. او که بازی‌اش را در مجموعه‌های طنزی مثل در حاشیه، باغ‌مظفر، گنج مظفر و مرد هزارچهره دیده‌ایم، درباره تجربه بازی در این سریال می‌گوید: من از سال 76 کارم را با بازی در یک نقش جدی شروع کردم و از سال 85 که همکاریم را با آقای مدیری شروع کردم، وارد کار طنز شدم، ولی عده‌ای به غلط فکر می‌کنند همین که کار جدی را شروع کردی فقط در نقش جدی باید بازی کنی و اگر بازیگر مجموعه‌های طنز هستی دیگر نباید سراغ کارهای جدی بروی. در صورتی که من ترجیح می‌دهم بیشتر در کارهای جدی بازی کنم و تجربه کار کمدی را در تئاتر داشته باشم، چون این روزها بیشتر مردم هم انگار تئاتر کمدی را می‌پسندند.

عبدالرزاقی درباره نقشش در سریال گاهی به پشت سرت نگاه کن می‌گوید: در این سریال نقش فریبا، دختر امین تارخ را بازی می‌کنم که برخلاف دختر دیگر او شبنم که عزیز دل پدر است، رابطه چندان خوبی با پدرش ندارد و از طرفی در زندگی شخصی هم شکست خورده و مشکلات روحی زیادی دارد. در حقیقت پیشینه این دو خواهر و این‌که چرا یکی‌شان موفق است و دیگری نه تا آخر داستان مثل یک راز باقی می‌ماند. در کل نقش فریبا نقش حسی و خیلی سختی بود ولی همکاری با بازیگرانی مثل آقای تارخ و کارگردانی مثل آقای میری باعث شد نتیجه برایم لذت‌بخش باشد.

محمد متوسلانی، لایه‌های چالش‌برانگیز احتشام

هرچند محمد متوسلانی کم‌کار است و در سال‌های خیلی دور در فیلم‌های کمدی حضور داشته و آخرین بار در فیلم سینمایی گناهکاران بازی کرده است، اما حالا با ‌گاهی به پشت سرت نگاه کن به بازیگری برگشته و یکی از نقش‌های اصلی سریال را بازی می‌کند.

متوسلانی درباره نقشش می‌گوید: احتشام نقشی متفاوت و چندلایه است و لایه‌های متفاوتی دارد. چون زمان سریال در دو زمان مختلف می‌گذرد و بخشی از داستان در سال 68 روایت می‌شود، احتشام هم در این مدت تغییرات شخصیتی مختلفی را پشت سر می‌گذارد و در یک شکل و وضعیت باقی نمی‌ماند. او در کنار جلال در دو قطب مثبت و منفی قرار می‌گیرند، اما این‌که کدام یکی قطب مثبت و کدام یکی منفی است در طول داستان مشخص می‌شود.

متوسلانی درباره کم‌کاری‌اش می‌گوید: من زندگی‌ام را از راه بازیگری نمی‌گذرانم و بازیگری برایم شغل نیست، بنابراین از روی عشق کار می‌کنم. کاری را قبول می‌کنم که چالش‌برانگیز باشد و یک نقش معمولی نباشد و از طرفی برایم تازگی داشته باشد. همیشه سعی کرده‌ام نقش‌هایم با هم متفاوت باشد و در یک کار با فیلمنامه درست و شخصیت‌پردازی قوی بازی کنم و با کارگردانی همکاری کنم که بتواند کار را درست پیش ببرد.

در حقیقت همیشه سعی کرده‌ام از بازی در نقش‌های شبیه به هم پرهیز کنم. البته گاهی هم شده که یک نقش، درست مثل کار قبلی‌ام باشد، ولی مطمئنا فیلمی بوده که جای دیده شدن داشته و از نظر فیلمنامه و شخصیت‌پردازی قوی بوده است. من هم مثل بقیه برای انتخاب نقش، معیارهایی دارم و نقشم باید ابعاد و ویژگی‌های شخصیتی مشخصی داشته باشد. نقش احتشام در گاهی به پشت سرت نگاه کن، تمام این ویژگی‌ها را داشت، یک نقش چالشی که درست شخصیت‌پردازی شده بود.

راحله رسولی / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها