توجه به پلیس زن و مسائل خانوادگی ماموران این آثار را جذاب​تر کرده است

نمایش پلیس واقعی در آثار تلویزیونی

نگاهی به سریال مهدی فخیم‌زاده

جابه‌جایی پلیس با مجرم در «فوق‌سری»

شاید مقارن شدن ایام فاطمیه با نوروز موجب شد سریال‌های نوروزی امسال در قالب کمدی با محدودیت روبه‌رو شود اما همین مساله موجب شد تا تلویزیون برای اولین بار پخش یک مجموعه پلیسی را در ایام نوروز تجربه کند و سریال «فوق‌سری» به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده را در جدول پخش شبکه یک قرار دهد.
کد خبر: ۷۸۴۵۷۴
جابه‌جایی پلیس با مجرم در «فوق‌سری»

فوق‌سری مجموعه‌ای پلیسی است که در کنار سویه معمایی ـ هیجانی از چاشنی سرگرمی و طنز نیز استفاده کرده است. به عبارت دیگر، مهدی فخیم‌زاده که به ساخت سریال‌های پلیسی معروف است این بار تلاش کرده سریالی بسازد که قابلیت پخش در نوروز را داشته باشد.

در واقع قابلیت‌های درونی این ژانر و ساختار و لحن تعلیقی ـ معمایی آن قدرت سرگرم‌کنندگی بالایی دارد که می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند. قرار نیست مخاطب صرفا به واسطه خندیدن پای تلویزیون بنشیند. از طریق درگیر کردن او با قصه و روایتی داستانی پرتعلیق هم می‌توان او را جذب کرد و اتفاقا فخیم‌زاده نشان داده این کار را با ساخت مجموعه‌های پلیسی بلد است.

قصه سریال فوق‌سری درباره سرهنگ نصراللهی بود که چهره‌اش توسط یک باند قاچاق مواد مخدر روی چهره مردی خلافکار بازسازی شده است. با تصادفی که رخ می‌دهد این راز برای پلیس فاش می‌شود و با جایگزین کردن پلیس واقعی به جای مرد خلافکار، سرهنگ به عنوان نفوذی وارد باند می‌شود تا از نقشه‌های آنها باخبر شده و بتواند آن را نابود کند. در واقع فخیم‌زاده یک موقعیت امنیتی ـ پلیسی را مبنای طرح و روایت درام خویش قرار داده بود و خود با پذیرش ایفای دو نقش در کنار کارگردانی مجموعه بیشترین حجم از بار سریال را به عهده گرفته بود.

بهره‌گیری از موقعیت دوقطبی و جایگزینی یک فرد به جای فرد دیگر در چند مجموعه دیگر تلویزیونی نیز تجربه و موفق شده است مردم را با خود همراه کند که از شاخص‌ترین آنها می‌توان به مجموعه «سلطان و شبان» اشاره کرد که مهدی هاشمی در کسوت دو شخصیت سلطان و چوپان ظاهر شده بود. در سریال فوق‌سری البته یک فرد خلافکار خود را به شکل پلیس درآورده بود تا این تشابه به خلق موقعیت‌های درهم تنیده و التقاطی نقش‌ها دامن زده و مخاطب را به تماشای چگونگی این تقابل و رویارویی ترغیب کند.

در واقع مهم‌ترین عاملی که باعث جذب مخاطب و ایجاد تعلیق هیجانی در سریال فوق‌سری شد چگونگی مواجهه این دو فرد یعنی پلیس و مجرم با هم بود و اتفاقات و ماجراهایی که بعد از آن برای آنها و خانواده‌هایشان و مجموعه پلیس به وجود می‌آمد این سریال را جذاب‌ کرده بود.

اما واقعیت این است که قصه سریال نیز در ترسیم همین موقعیت و شخصیت‌پردازی آسیب می‌بیند. سرهنگ نصراللهی که طبق کدهای قصه و نوع شخصیتی که در ابتدا از او می‌بینیم پلیسی مقتدر و جسور است اما در ادامه و با ورود مجرم (سرهنگ نصراللهی قلابی) او کم‌کم از آن شخصیت مقتدر و شبه‌کاریزماتیک فاصله می‌گیرد و حتی در برخی موقعیت‌ها به فردی گیج و نق نقو و شاکی بدل می‌شود که حتی مخاطب در برخی صحنه‌ها حس می‌کند او پلیسی ساده لوح است. در واقع سویه کمیک شخصیت پررنگ‌تر از وجوه جدی او شده و یک نوع لکنت و دوگانگی در انسجام شخصیت به وجود می‌آید که به باورپذیری نقش در ذهن مخاطب لطمه می‌زند.

با این حال مهدی فخیم‌زاده چه در نقش سرهنگ نصراللهی واقعی و چه قلابی به شخصیتی شیرین و جذاب قصه بدل شده بود که مخاطب دوست داشت ماجراجویی او و شیوه مواجهه‌اش با موقعیت عجیبی را که در آن قرار گرفته بود پیگیری کند، بخصوص این‌که برخی از واکنش‌ها و میمیک صورتش بخصوص در بازی‌های چشمی فخیم‌زاده در اینجا تداعی‌کننده شخصیت نمکی در فیلم مسافران مهتاب بود. سریال فوق‌سری تلاش کرده بود با شاخ و برگ دادن به خط اصلی داستان و پیوند یک موضوع پلیسی به موقعیت خانوادگی، آن را از یک مجموعه صرف پلیسی خارج کرده و سویه عام‌تری به آن ببخشد. از همین رو شاید فوق‌سری را یک مجموعه پلیسی ـ خانوادگی باید تعریف کرد که پیوند موقعیت‌های عاطفی ـ احساسی آن با موقعیت‌های پلیسی‌اش صرفا در جهت حل معمای قصه نیست بلکه تلاش شده تا تصویری از برخی مسائل و چالش‌های اجتماعی به این بهانه به تصویر کشیده شود. موضوع و نوع جرم در این قصه این فرصت را به کارگردان داده تا در بستر یک قصه پلیسی به طرح آسیب‌های اجتماعی بپردازد که در جامعه امروز شاهد هستیم.

سیدرضا صائمی ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها