یکی از دلایل موفقیت این سریالها از جمله سریال میکائیل را میتوان روایت موازی اتفاقات خانوادگی و پلیس اصلی قصه و خلافکاران دانست. در میکائیل زندگی پلیس و گرفتاریهای او به آدمهای واقعی نزدیک است و او مرد برج عاجنشینی که کارش فقط مبارزه با خلافکاران است، نیست. در سالهای اخیر آثار متفاوتی با موضوع پلیس از تلویزیون پخش شده که از میان آنها میتوان به آیینهعبرت، سرنخ، پلیس جوان، خواب و بیدار، حس سوم، ساختمان 85، بیصدا فریاد کن، گارد ساحلی، شلیک نهایی، تصمیم نهایی، پرواز در حباب، کارآگاهان، کلانتر 1، 2 و 3، هوش سیاه 1 و 2، رهایی، سقوط آزاد، دیوار، زخم و فوقسری اشاره کرد.
مخاطبان با تماشای هریک از این آثار با رفتار و منش پلیسهای متفاوت آشنا شدهاند.
بعضی از این آثار حادثهای صرف بوده و برخی با ورود به خانواده پلیس نشان دادهاند که آنها هم مثل مردم عادی زندگی میکنند و حتی گاهی اعضای خانواده آنها مورد سوءاستفاده خلافکاران قرار میگیرند که مسعود آبپرور در سریال هوش سیاه به این نکته توجه کرد.
از دیگر سریالهای پلیسی که به واقعیت این گروه نزدیک شده، میتوان به سریالهای دیوار، زخم و فوقسری اشاره کرد که در سریال زخم موضوعی کاملا اجتماعی و خانوادگی از نظر یک پلیس مددکار روایت و در سریال فوقسری خانواده یکی از محورهای اصلی داستان بود.
توجه به زندگی شخصی پلیس
رضا پرتویزاده، استاد دانشکده صدا و سیما و وکیل پایه یک دادگستری درباره نشان دادن انواع پلیس در آثار نمایشی گفت: صدا و سیما در آثار پلیسی توانسته نظر مخاطبان را جلب کند، اما همانطور که میدانید ما در کشورمان انواع پلیس همچون پلیس سایبری، انتظامی، قضایی و بانوان داریم.
بنابراین صداوسیما میتواند در راستای آگاهی مردم از پلیس و رویکردهای آنها فیلم و سریال بسازد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ما از طریق داستانکها در سریالهای پلیسی میتوانیم به زندگی شخصی آنها هم بپردازیم، گفت: ما در گذشته پلیس را فقط در محل کارش میدیدیم، ولی در سریالهای اخیر پلیسی وارد زندگی آنها میشویم و گوشهای از مشکلات شخصی و خانوادگی آنها را میبینیم و به نظر من باید این بخشها در فیلمنامهها پررنگتر شود. پرتویزاده یکی از اهداف سریالهای پلیسی را فرهنگسازی ذکر کرد و گفت: پلیس در سریالهای غربی وقتی جلوی در خانه متهم و مجرم میرود، حتما کارت شناسایی نشان میدهد و این مساله را به مردم یاد میدهد که در این مواقع حتما خواستار کارت شناسایی باشند. بنابراین با تولید سریالهای پلیسی میتوانیم فرهنگسازی کنیم و مسائلی را به مردم آموزش دهیم.وی با اشاره به سریال هوش سیاه 1 و 2 گفت: در این سریال مخاطبان با حضور پلیس در حوزه سایبری آشنا شدند و اینکه مجرمان در این حوزه چه فعالیتهایی دارند. یا در سریال پلیسی زخم، مردم با پلیس مشاور آشنا شدند که در کلانتریها فعالیت میکنند.
این کارشناس رسانه درباره سریال میکائیل گفت: این سریال از زاویه جدید به پلیس پرداخته است. ما از طریق داستانکها وارد زندگی شخصی میکائیل و خانوادهاش میشویم؛ ضمن اینکه نشان میدهد یک پلیس در موقعیت کاری و زندگی شخصیاش چگونه برخورد میکند. این سریال به حقوق شهروندی هم میپردازد. در مجموع هر چه پلیس را واقعیتر نشان بدهیم، مخاطب هم بهتر میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
واقعگرایی صرف ممنوع
مسعود آبپرور، کارگردان آثار پلیسی هوش سیاه 1 و 2 و خشاب خالی با مثبت ارزیابی کردن سریالهای پلیس در سالهای اخیر و با اشاره به سریال خواب و بیدار به جامجم گفت: مردم با دیدن این سریال برای اولینبار با مکانیزم دفاعی پلیس آشنا شدند و میتوان گفت نمایشگاهی از قدرت و اقتدار پلیس به تصویر کشیده شد. سال گذشته و امسال نیز چند سریال با موضوع پلیس و توانمندیهای مختلف آنها پخش شد.
وی عنوان کرد: تولید این نوع کارها خوب است و ما میتوانیم از این طریق اطلاعات مفیدی در اختیار مردم قرار دهیم. البته من کیفیت آثار را ارزشگذاری نمیکنم، اما معتقدم تجربههای جدید میتواند تاثیرگذار باشد.
این کارگردان با اشاره به اینکه او با واقعنمایی صرف از پلیس مخالف است، توضیح داد: من با واقعنمایی صرف موافق نیستم، زیرا ما اثر مستند نمیسازیم، بلکه یک اثر نمایشی تولید میکنیم. بنابراین در ساخت یک اثر پلیسی میتوان واقعیت را در کنار تخیل قرار داد و یک اثر تماشایی تولید کرد، حتی میتوان از طریق ساخت فیلم و سریال الگویی هم ارائه کرد.
آبپرور ادامه داد: نویسندگان و کارگردانان میتوانند در شخصیتپردازی آثار پلیسی به جزئیات رفتارهای باورپذیر بپردازند تا برای مخاطب قابل لمس باشد.
وی عنوان کرد: معتقدم اگر این طور عمل کنیم، مردم هم از تماشای سریالهای پلیسی بیشتر لذت میبرند و فرهنگسازی درستی هم از وظایف پلیس و مردم به شکل متقابل ارائه میشود.
موفقیت آثار پلیسی
سعید رحمانی که با نویسندگی آثاری همچون زخم، معما، روز رفتن، پروندهای برای دو نفر و سایه آفتاب بهگونهای پلیس را محور قصه قرار داده یا تا حدودی به پلیس پرداخته، درباره نشان دادن انواع پلیس به جامجم گفت: سالهاست تلاشهایی شده و در آثار نمایشی پلیسهای ملی معرفی شدهاند. به هر حال ژانر پلیس یکی از موفقترین و پرمخاطبترین گونههای فیلمسازی در دنیاست.
وی ادامه داد: من در فیلمنامههایی که نوشتم سعی کردم تصویر واقعی از پلیس را به تصویر بکشم. خوشبختانه در سالهای اخیر مسئولان ناجی هنر هم با توجه به شناخت خوبی که از سینما و تلویزیون دارند، تلاش کردهاند تا از طریق ساخت آثار نمایشی متنوع، همه بخشهای نیروی پلیس را به مردم معرفی کنند.
این نویسنده عنوان کرد: ولی باز هم جای کار دارد و میتوانیم در درامهای خوب به سمت نشان دادن تصویر واقعی از پلیس برویم. باید دست روی قصههایی بگذاریم که دور از واقعیت نباشد. بهعنوان مثال در سریال زخم به موضوع پلیسهای زن که در کلانتریها مشغول به فعالیت هستند، پرداختیم که کار متفاوتی شد. ما میتوانیم بیشتر به خانواده پلیس بپردازیم، به شرط آنکه سعه صدر داشته باشیم.
وی با اشاره به فیلمنامه سریال میکائیل گفت: در این سریال مشکلات خانواده میکائیل که پلیس است به تصویر کشیده میشود. ما باید پلیس را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر مردم شخصیت پلیس را نپذیرند، حتما به ذهنیت آنها لطمه وارد میشود. باید با بهره بردن از عناصر درام سریالهای پلیسی جذاب تولید کنیم.
رحمانی با اشاره به اینکه نوشتن سریالهای پلیسی با محوریت پلیس زن جذابتر از آقایان است، توضیح داد: اینگونه آثار به لحاظ دراماتیک جای کار بیشتری دارند. آنها باید توانمندیهای خود را به همکاران، اعضای خانواده و مردم ثابت کنند و در کنار حرفه خود به امورات خانواده هم رسیدگی کنند که همه اینها یک اثر نمایشی را جذاب میکند.
فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد