دکل موبایل قابـل حمـل

درست در همان لحظه ایده‌ای ناب به ذهن دانیلا پردومو رسید و به این فکر کرد که تلفن‌همراه با همه قدرت و پوششی که دارد، در ایجاد ارتباط بین انسان‌ها، ضعفی دارد که با یک توفان آسیب‌پذیر می‌شود. او به این ایده فکر می‌کرد که اگر تلفن‌ها به جای ارتباط با یک آنتن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، آن وقت شبکه ارتباطی قوی و پایداری به وجود می‌آید که با بلایای طبیعی هم از پا در نمی‌آید.

تلاش

دانیلا می‌دانست تنها راه برای عملی کردن ایده‌اش و آغاز کار راه انداختن یک استارت‌آپ است، به همین دلیل بدون هدر دادن وقت اسم ایده‌اش را گوتنا (goTenna) گذاشت تا نخستین کار را انجام داده باشد. او با ایجاد کسب‌و‌کار شخصی غریبه نبود و شغل اصلی‌اش هم در یکی از همین استارت‌آپ‌ها بود. او حقوق خوبی می‌گرفت، ولی چون از کار یکنواخت خسته شده بود و ایده‌ای جدید پیدا کرده بود به این فکر افتاد خودش صاحب یک استارت‌آپ باشد و کسب‌و‌کار خودش را شروع کند.

از طرفی ایده‌اش، راهکاری بود که در صورت تحقق به بهبود زندگی بشر کمک می‌کرد و کسی قبلا روی آن کار نکرده بود. همین‌ها انگیزه‌هایی بود که به‌‌رغم روحیه دخترانه و این پیش‌فرض که شاید یک دختر به این موضوعات علاقه نداشته باشد، فورا پای دانیلا را به مرکز تحقیقاتی دانشگاه MIT، اولین جایی که به ذهنش می‌رسید باز کرد تا ایده‌اش را از لحاظ علمی و فنی در آن مرکز بسنجد و ببیند اصلا چنین کاری قابل انجام است یا خیر. جواب مثبت مرکز تحقیقات، موتور محرکه‌اش شد تا طرحش را به جای دیگری ببرد؛ NYC Resistor. مرکز جدید در واقع محفلی است متشکل از افرادی که هر کدام تخصصی خاص در یک شاخه رایانه دارند و به شکل اجتماعی درآمده‌اند که با یکدیگر ایده‌ها و تجربیات‌شان را به‌اشتراک می‌گذارند و طی جلساتی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و تیم تشکیل می‌دهند.

رفتن به این اجتماع کمک بزرگی برای دانیلا بود، زیرا با فردی آشنا شد که از ایده‌اش خوشش آمد و به او این اطمینان را داد که کمکش کند و نخستین کارمند شرکت در حال تاسیس‌ او شد.

چالش

پس از پیدا کردن یک همیار با انگیزه، دانیلا با شور و شوق فراوان ایده‌اش را با یک سرمایه‌گذار در میان گذاشت. سرمایه‌گذار از ایده خوشش آمد و قول‌هایی داد، اما تا حرف‌هایش به عمل تبدیل شود هیچ اتفاقی نیفتاد و فقط وقت را هدر داد. به همین دلیل دانیلا سراغ سرمایه‌گذار VC رفت که شرکت‌هایی هستند که سرمایه هنگفتی را به استارت‌آپ‌های در حال کار تزریق می‌کنند. هرچند این نوع شرکت‌ها از ایده او خوش‌شان می‌آمد، ولی حاضر نمی‌شدند روی آن سرمایه‌گذاری کنند، زیرا معتقد بودند سرمایه‌گذاری روی حوزه سخت‌افزار خطر بالایی دارد و موفقیت آن در بازار مبهم است و اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های اینترنتی هزینه تولید به مراتب پایین‌تر و سوددهی بیشتری دارند.

نمونه‌های اولیه‌ای از گوتنا ساختند ولی کار هنوز کامل نشده بود که دانیلا به اقدامی دست زد که بعدا متوجه اهمیت آن شد. او با یک شرکت روابط عمومی وارد همکاری شد و امور تبلیغات و شناساندن محصول را به آنها واگذار کرد. تجربه آن شرکت در رساندن پیام محصول به رسانه‌ها و ایجاد یک کمپین تبلیغاتی به‌‌قدری موثر بود که در نهایت به جذب سرمایه و شهرت محصول منجر شد. کمپین‌های تبلیغاتی نظرشان بر این بود فقط روی یک کاربرد محصول تمرکز شود، اما دانیلا می‌گفت همه کاربردهای آن را بیان کنیم تا مردم بدانند چه کارهایی می‌تواند انجام بدهد. این مدل تبلیغ به نظر آن شرکت خطر داشت و می‌توانست باعث نابودی کار شود، اما دانیلا روی آن پافشاری کرد و در نهایت هم موفق از آب درآمد.

طرح آماده بود و از لحاظ فنی تائیدیه داشت، حالا نوبت ساخت و تولید رسیده بود. برای تولید گوتنا دانیلا سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشت تا این که در نهایت به لطف پوشش رسانه‌ای حاصل از تبلیغات، سرمایه‌گذاری پیدا شد که حدود دو میلیون دلار روی پروژه سرمایه‌گذاری کرد. اکنون دیگر تنها دغدغه دانیلا یافتن سازنده‌ای بود که روی این طرح کار کند و آن را در تعداد بالا بسازد. او هم اولین جایی که به ذهنش رسید، چین بود. جستجوهایی انجام داد که نتایج خوبی هم در بر داشت، ضمن این‌که قیمت تولید در کشوری مثل چین پایین بود. از سویی با صنعت تولید مکزیک هم آشنا شد که قیمتی حدود 4 تا 7 درصد بالاتر از چین را برای تولید داشت، ولی چند مزیت داشت؛ یکی این‌که به محل شرکت در آمریکا نزدیک بود و خیلی سریع جنس به دست‌شان می‌رسید و هزینه بسیار کمتری برای حمل‌و‌نقل پرداخت می‌شد. از سویی دانیلا هم اسپانیایی‌الاصل بود و در برقرای ارتباط با مکزیکی‌ها مشکلی نداشت و خیلی آسان‌تر از چین می‌توانست کارش را پیش ببرد.

آینده

دانیلا معتقد است برای آغاز یک کار جدید بیشتر از جواب «بله» جواب «خیر» می‌شنوید. جواب‌های منفی مهم نیست، مهم این است که بالاخره چیزهایی را که دنبالش هستید، پیدا می‌کنید و می‌توانید ادامه بدهید. او به همه کسانی که مثل خودش می‌خواهند یک استارت‌آپ برای سخت‌افزار راه‌اندازی کنند، می‌گوید از شکست‌ها خسته نشوید و به خود باور داشته باشید. دانیلا بر این باور است که انگیزه‌اش از ادامه کار روی ایده‌اش کمک بسیار مفید گوتنا به جامعه است.

goTenna چیست؟

اگر بخواهیم خیلی کوتاه گوتنا را شرح دهیم باید بگوییم این وسیله در واقع یک دکل آنتن موبایل در جیب شماست! شاید الان باز هم متوجه نشده باشید پس تا انتهای مطلب را بخوانید. گوتنا گجتی است که هرنوع تلفن هوشمندی می‌تواند از طریق بلوتوث به آن وصل شود، سپس بدون نیاز به شبکه موبایلی با تلفن‌های دیگر ارتباط برقرار کند. احتمالا الان گیج شده‌اید که چگونه و به چه درد می‌خورد، اما تصور کنید هنگام وقوع یک بلای طبیعی شبکه ارتباطی موبایل یا برق یک شهر قطع شود یا در جایی مثل جنگل باشید که هیچ‌گونه سیگنالی از شبکه موبایل وجود ندارد. در این شرایط زنگ زدن یا پیامک فرستادن با موبایل غیر ممکن است. به‌این‌منظور گجت گوتنا اپلیکیشن مخصوصی دارد که کاربر می‌تواند پیغام یا موقعیت مکانی‌اش را با آن به دیگران ارسال کند. ارتباط این‌گونه برقرار می‌شود که تلفن به این گجت متصل می‌شود و اطلاعاتی را به آن می‌فرستد. سپس گوتنا به وسیله امواج رادیویی دوربرد آن اطلاعات را برای یک گجت گوتنای دیگر می‌فرستد. گوتنای گیرنده اطلاعات را دریافت می‌کند و آن را به تلفن هوشمند فرد مورد نظر می‌فرستد. به‌این‌ترتیب بدون نیاز به آنتن مخابراتی، ارتباط مستقیم بین دو تلفن هوشمند با گوتنا برقرار می‌شود. برد ارتباطی گوتنا در منطقه شهری 1.6 کیلومتر است و در مناطق کویری و باز تا 9.6 کیلومتر نیز می‌رسد. با توجه به مدل کار گوتنا طبیعتا هر قدر کاربران آن بیشتر شوند پوشش و عملکرد شبکه‌اش قوی‌تر و بهتر خواهد شد.

رامین فتوت

کیوسک تلاش

ایده‌های برتر شما

مثل همیشه صفحه تلاش را از نظرات‌تان محروم نکرده‌اید و پرسش‌ها و ایده‌هایتان را برای ما فرستاده‌اید. خواننده عزیزی در مورد تلاش شماره پیش که درباره پارک پاروت (سیستم پارکینگ‌یاب هوشمند) بود انتقاد کرده و گفته‌ چگونه معلوم می‌شود جای پارکی که فعلا خالی است قبلا رزرو نشده است؟ در پاسخ باید بگوییم سیستم پارک‌پاروت که مفصل در مقاله تلاش کلیک 510 شرح دادیم به گونه‌ای ساخته شده که با یک اپلیکیشن مخصوص کار می‌کند و راننده اگر از آن استفاده کند هیچ‌گاه به سمت جای پارکی که قبلا با سیستم رزرو شده باشد، هدایت نمی‌شود. دوست عزیز دیگری هم در مورد ایده کریستال‌واش (مقاله لباسشویی بدون پودر؛ کلیک 509) گفته‌ اگر همان دانه‌های بیو سرامیک در بافت لباس به کار برده شود شست‌وشو آسان‌تر می‌شود و فقط به آب نیاز است. فکر نمی‌کنیم دقیقا چنین لباسی وجود داشته باشد، اما لباس‌های خاصی وجود دارند که با موادی شسته شده‌اند که هیچ‌گاه کثیف نمی‌شوند. البته کلیک اطلاعی در مورد قیمت و محل فروش این نوع لباس‌ها ندارد!

آقای عنبری از زنجان نیز در مورد کریستال‌واش گفته بهتر است به‌جای استفاده از بلوتوث و تلفن هوشمند برای اطلاع دادن از میزان ph آب، از سیستمی در خود لباسشویی استفاده شود، زیرا همه گوشی هوشمند ندارند. در پاسخ باید عرض کنیم تحقق چنین روشی به همکاری سازنده‌های لباسشویی با این استارت‌آپ نیاز دارد که قطعا کار بسیار سختی است، ضمن این‌که مصرف‌کننده باید لباسشویی‌اش را تعویض کند. به‌این‌ترتیب همین روش فعلی مقرون به صرفه‌تر است. خانم امیری از اهواز گفته اگر غیر از شست‌وشو کاری کنند که لباس‌ها معطر و ضدالکتریسیته هم بشود خیلی عالی است.

نظرتان در مورد این ایده چیست؟ پیشنهادها و انتقادهای خود را درباره تلاش این هفته با ما در میان بگذارید. کلیک حرف‌های شما را به گوش دانیلا پردومو می‌رساند. شاید در آینده نه چندان دور یکی از اعضای طرح او شدید! علاوه بر این،‌ کلیک دست افرادی که توانسته‌اند ایده دانش بنیان خود در فضای آی.تی را به یک کسب و کار تبدیل کنند به گرمی می‌فشارد. ما را از شنیدن ایده‌های خود محروم نکنید، کلیک بی‌صبرانه منتظر شماست!

شماره پیامک: 300011226 آدرس ایمیل: Click@jamejamonline.ir