کمیته میراث جهانی در سال 1973، کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی یونسکو را تصویب کرد و تاکنون 788محوطه فرهنگی تاریخی و طبیعی از 134 کشور به عنوان میراث فرهنگی و طبیعی جهان در فهرست آثار جهانی
کد خبر: ۷۶۵۷۲
این کنوانسیون به ثبت رسیده است.
ایران ما نیز در سال 1975به عنوان یکی از نخستین کشورهای جهان این کنوانسیون را امضا کرد و در اجلاس سوم میراث جهانی در سال 1979سه محوطه تاریخی چغازنبیل ، تخت جمشید و میدان نقش جهان را به ثبت جهانی رساند.
بعد از آن به دلایل مختلفی برای مدت بیست و چند سال ایران نتوانست در کمیته میراث جهانی فعالیت درخوری داشته باشد؛ اما از 5سال پیش که مقررات کنوانسیون نیز تغییراتی یافت به هر کشوری این امکان را داد تا در هر سال فقط یک اثر را برای ثبت جهانی معرفی کنند، لذا ایران توانست پاسارگاد، تخت سلیمان و گنبد سلطانیه را نیز به کنوانسیون معرفی کرده و در فهرست میراث جهانی به ثبت برساند.
ضمن این که بعد از زلزله بم ، پرونده ارگ بم هم برای به ثبت رسیدن در فهرست میراث در خطر آماده شد. حدود 26سال از تصویب طرح کنوانسیون میراث جهانی می گذرد و 21کشور جهان اعضای ناظر آن هستند.
6محوطه تاریخی از کشور ما در فهرست میراث جهانی و ارگ بم نیز در فهرست میراث در خطر به ثبت رسیده است.
آن هم در شرایطی که کشور متمدن و تاریخ ساز ایران به عنوان یکی از ذخایر تاریخی و فرهنگی که مملو از آثار و محوطه های تاریخی و باستانی است در جهان شناخته شده است.
این رقم یعنی قرار گرفتن فقط 7اثر در فهرست میراث جهانی ، که برازنده این کشور تاریخ ساز نیست. «وقتی یک اثر در فهرست میراث جهانی ثبت می شود، در یک تعریف کلی دارای ارزشهایی است که در مقیاس جهانی از نظر اهل فن اثری است که در سرنوشت نوع بشر تاثیرگذار بوده و بدین ترتیب همه کشورهای جهان آن را متعلق به خود می دانند گرچه به لحاظ فیزیکی داخل مرزهای یک کشور خاص باشد و چون ثروت جهانی محسوب می شود، جهان به آن حساسیت داشته و نسبت به حفظ، نگهداری و تهدیدهای احتمالی آن دغدغه خاطر دارد و اگر ضعف علمی و مادی کشور مربوطه ، جنگ ، بلایای طبیعی و یا بی درایتی آن اثر را تهدید کند، بسیج جهانی برای مقابله با آن تهدید ایجاد می شود.»
اینها را مهندس محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری می گوید که به عنوان نماینده ایران در کنوانسیون میراث جهانی در سالهای گذشته حاضر شده است.


غفلت فرهنگی
اگر غفلت فرهنگی مسوولان اجرایی کشور طی سالهای گذشته (که به قول محمد بهشتی خود ایشان هم اکنون به آن اعتراف می کنند و در برنامه اول و دوم توسعه میراث فرهنگی اصلا به حساب نیامد) نبود شاید امروز لااقل به جای 7اثر 27اثر فرهنگی و تاریخی کشور ما به ثبت جهانی می رسید و از این گذر، ضمن این که بسیاری از گردشگران و پژوهشگران جهان به سمت این آثار معرفی شده جهانی سرازیر می شدند، دانش ، تخصص و بنیه علمی و مادی بین المللی در حفظ و نگهداری و معرفی این محوطه ها نیز بسیج شد.
حس مسوولیت بین المللی و بهره بردن از امکانات و تدابیری که ممکن است کشور ما در برخی ضعف داشته باشد، می توانست گام موثری باشد برای معرفی کشوری که گنجینه تاریخ و تمدن است.
بعد از فاجعه زلزله بم به رغم این که ارگ در میراث جهانی به ثبت نرسیده بود، دعوت کشور ما از دانش تخصصی جهان برای بازسازی و استقبال پژوهشگران دنیا و یونسکو برای همکاری این نتیجه را داشت که پرونده ارگ با قید فوریت برای به ثبت رسیدن در فهرست میراث در خطر آماده شد.
بعد از این نیز به قول شهریار عدل که پرونده ارگ با نظارت او آماده شد عملیات نجات بخشی ارگ تبدیل به دانشگاهی فعال در سطح جهانی شد. اگر قبل از جریان زلزله ، ارگ به عنوان یک بنای خشتی باستانی به ثبت رسیده بود و از همان موقع از امکانات بین المللی بهره می برد، بعد از زلزله دست کم از تخریب بیش از پیش ارگ در جریان آواربرداری غیراصولی با لودرهای معمولی ممانعت به عمل می آمد؛ چرا که بخشی از دروازه ارگ و نقاط غربی از این طریق آسیب جدی دید.


واکنش و مسوولیت پذیری جهانی
اما ارگ بم به پیشنهاد خود ما در میراث در خطر به ثبت رسید، چرا که دانش عمومی برای بناهای خشتی کافی نبود و مدد جهانی را طلب می کرد.
به عبارتی ، ارگ در میراث در خطر جای گرفت تا تخصص ، دانش و امکانات بین المللی برای احیای مجدد آن بسیج شود. کشورهایی که در کنوانسیون میراث فرهنگی عضو هستند، موظفند با استمداد از روشهای قانونی و نظارتی از محوطه ها و آثار به ثبت رسیده خود در فهرست میراث جهانی حفاظت کنند.
اگر به هر دلیلی محوطه تهدید شود، کنوانسیون متناسب با نوع خطر اقدام می کند. محمد بهشتی در این باره می گوید اگر تهدید ناشی از ضعف مدیریت داخلی باشد، واکنش جهانی به کشور مربوطه فشار می آورد تا نسبت به رفتار و عملکرد خود تجدیدنظر کند.
بهشتی ، نشنال پارک را در امریکا مثال می زند که از 10سال پیش به خاطر احداث تاسیساتی در جوار آن در فهرست میراث در خطر جای گرفته است و بعد از آن هر سال کارشناسان امریکایی در اجلاس کمیته جهانی حاضر می شوند و گزارش هایی از هزینه های میلیاردی که برای رفع خطر این پارک پرداخته اند، ارائه می کنند تا آن را از میراث در خطر خارج کنند؛ اما کارشناسان یونسکو نمی پذیرند.
بنابراین وقتی اثری به ثبت جهانی می رسد باید کشور تمام تلاش خود را برای حفظ آن معطوف کند و خارج شدن نقش جهان از میراث جهانی برای ایران ما حکم یک ضایعه را دارد.
آیا توقف 20ساله و عدم فعالیت های این سالها کافی نبود که حال فقط به خاطر بی درایتی و البته خودسری برخی که به نام منافع ملی تاریخ و فرهنگ یک کشور را به بازی گرفته اند باید نقش جهان هم در فهرست میراث در خطر قرار بگیرد. عبدالرسول وطن دوست ، کارشناس میراث فرهنگی و رئیس پژوهشکده مرمت معتقد است: اگرچه وقتی یک اثر در فهرست میراث جهانی به ثبت می رسد، به نوعی به کل بشریت اختصاص دارد؛ اما واقعیت این است که بیشترین نفع را خود کشور مربوطه می برد.
چون وقتی یک محوطه جزو فرهنگ بشری محسوب شود روی نقشه فرهنگی جهان ثبت شده و نقطه مراجعه بازدیدکنندگان است . این امکان کمی نیست که یونسکو خود را نسبت به حفاظت کمکهای فنی و تحقیق محوطه های به ثبت رسیده در هر کشوری مسوول می داند و آیا این فرصتی در اختیار آن کشور نیست ؛!


ثبت ملی مقدمه ای برای ثبت جهانی
وطن دوست هم به تقارن اجلاس 24کمیته میراث جهانی در استرالیا و فعالیت مجدد ایران اشاره می کند (همان اجلاسی که طی آن مقرر شد هر کشوری هر سال فقط یک اثر را می تواند معرفی کند) و متذکر می شود که با وجود این محدودیت و نقش کمرنگ ما در گذشته ، باید تلاش کنیم آنچه را تاکنون به دست آورده ایم حفظ کنیم.
چرا ایتالیا و فرانسه بیشترین مراجعان از کشورهای دیگر را دارند؛ آیا غیر از این است که در معرفی آثار فرهنگی خود کوشا و البته موفقی بوده اند؛! اگر ونیز و بافت تاریخی رم یکپارچه به ثبت رسیده ، آیا اصفهان و یزد ما این قابلیت ها را نداشت و متاسفانه ما آنچه را هم که داریم ، به خاطر بی درایتی از دست می دهیم.
تلاشهایی در شرف انجام است که محدودیت به ثبت رسیدن تنها یک اثر از هر کشور در سال برداشته شود، در این صورت آیا کشور ما آمادگی کافی برای به ثبت رسانیدن محوطه های فرهنگی و تاریخی منحصربه فرد را دارد؛! بی تردید ثبت ملی آثار تاریخی و فرهنگی به عنوان یکی از اهرم هایی که این آثار را تحت حمایت های قانونی قرار می دهد، می تواند مقدمه ای باشد برای ثبت جهانی و به قول محمد بهشتی یک میلیون بنا و 200هزار محوطه تاریخی در کشور ما قابلیت به ثبت ملی رسیدن را دارند که می تواند مقدمه ای باشد برای ثبت جهانی.
وی آثار به ثبت رسیده جهانی را ویترین هر کشوری می داند و اگر ایران ما، در این زمینه غیرفعال و یا ضعیف عمل کند، مانند این است که خود را کشور غیرموثری اعلام می کند؛ حال آن که جایگاه ویژه ایران تاریخ ساز شایسته این است که بهترین ویترین را داشته باشد.


ثبت جهانی موقعیت جهانی
ثبت جهانی آثار می تواند بهترین معرف آثار فرهنگی و تاریخی هر کشوری باشد. امیررضا خادم عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به این مطلب می گوید: نمایندگان مجلس اگر چه در جریان اجرایی این مسائل ارتباط مستقیم ندارند؛ اما تلاش خود را برای ابلاغ تصویب و مکلف کردن دولت برای اهتمام ویژه به میراث فرهنگی به کار بسته اند.
او با اشاره به این که ثبت جهانی برای هر کشور یک موقعیت جهانی است ، می گوید باید شرایطی را برای آثار به ثبت رسیده و غیر از آن ایجاد کرد که در بهترین حالت حفاظت و نگهداری شوند و از هرگونه ساخت وساز در حریم این آثار جلوگیری به عمل آید.
او معتقد است آثار کمی بسیاری در ایران وجود دارند که قابلیت به ثبت رسیدن دارند و مجلس تلاش می کند با برنامه ریزی و اختصاص بودجه لازم ، معرفی سریع تر آنها را ممکن سازد.
او ثبت جهانی را مقدمه ای برای پیشبرد صنعت گردشگری و درآمدزایی می داند و اضافه می کند که کشورهایی مثل فرانسه و مصر با معرفی آثار باستانی خود در جهان جایگاه ویژه ای برای خود تعیین کرده اند و ما نیز با نمونه برداری های مناسب از عملکردهای موفق در معرفی میراث فرهنگی معنوی و البته اماکن زیارتی خود می توانیم گام برداریم.
طی چند سال آینده چند اثر ایرانی به ثبت جهانی می رسد. بهشتی می گوید: سالها قبل فهرست 17محوطه به میراث جهانی معرفی شده که امروز احساس می کنیم در این زمینه باید تجدیدنظر شود.
اگر شاخصهای میراث جهانی را در نظر بگیریم ، برابر آثار ثبت شده فعلی آثاری هستند که می توانند به ثبت برسند. غیر از آثار شاخص مثل تخت جمشید در حوزه تمدنی ما آثاری وجود دارند که این قابلیت را دارند؛ مثل به کار گرفتن آسیاب های بادی در منطقه خاف که چند هزار آسیاب در این منطقه شایستگی ثبت جهانی را دارند و پدیده ای مثل قنات.


جای خالی ایران
به نظر می رسد جای ایران به عنوان کشوری متمدن و تاریخ ساز در میان اعضای اصلی کنوانسیون میراث جهانی خالی است.
میراث فرهنگی ما می تواند نه تنها در مرزهای ایران که در سطح جهانی ایفای نقش کند. کشورهایی هستند که در همین کمیته بین 25تا 30اثر را به ثبت جهانی رسانیده اند و ایران با وجود سالهای معدود خوش درخشیده است و تاکنون پرونده های معرفی شده ایران برای ثبت جهانی بدون مشکل تصویب شده اند.
شاید به همین دلیل ظرفیت کارشناسی و بنیه تخصصی محوطه های تاریخی است که یونسکو رای نهایی خود را درباب نقش جهان چندین مرتبه به تعویق انداخته و فرصت می دهد. آیا سایه این خسوف از آسمان یادگار تمدن شیعی در اصفهان برداشته خواهد شد؛! آیا نمایندگان ایکوموس در ایران نسبت به وجود کارخانه پتروشیمی در جوار بیستون اغماض خواهند کرد؛!
آیا بافت تاریخی اصفهان حفظ خواهد شد؛! قطار شهری شیراز از کجا عبور خواهد کرد؛ و بالاخره آیا دستگاه های اجرایی کشور روزی خود را موظف به همکاری با میراث فرهنگی و محیط زیست خواهند کرد و آیا می شود امیدوار بود که قوانین مبسوطی در مجلس تصویب شوند که راهکارهای برخورد با موارد تخلف در آنها روشن شده باشد و دیگر حریم هیچ محوطه تاریخ فرهنگی چه ثبت جهانی شده باشد چه نه مورد تعرض و در معرض نابودی قرار نگیرد؛!

فاطمه رحیمی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها