نامزد بهترین کارگردانی پانزدهمین جشن خانه سینما، جایزه خانتیبان سیسک روسیه برای کارگردانی فیلم ارتفاع امید و جایزه بهترین کارگردانی ایران در جشنواره آب و خلیج فارس برای فیلم «مرزه وان» بخشی از موفقیتهای مجیدی است. به این بهانه گفتوگویی با وی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
کار هنری را از کجا شروع کردید؟
اولین کار هنریام را با عکاسی شروع کردم. آن زمان چون تهیه دوربین دیجیتال به لحاظ هزینههای سنگین ممکن نبود، ناچار با دوربینهای غیرحرفهای و در شرایط دشوار مشغول فعالیت شدم.
عکاسی چه تاثیری بر روند فیلمسازی شما گذاشت؟
برای یک فیلمساز علاقهمند پیشرفت، تجربههای جانبی بسیار موثر است. در این میان عکاسی یکی از شاخصههای مهم فیلمسازی است و تقریبا میتوان گفت بیشتر فیلمسازان و کارگردانان مطرح، تجربیاتی از عکاسی داشتهاند و شناخت نماهای مختلف، حالتهای متفاوت و در مجموع درک بصری یک اثر میتواند در موفقیت یک فیلمساز نقش بسزایی داشته باشد. برای من هم عکاسی تجربههای فراوانی به لحاظ شناخت تصویر و لحظه ثبت عکس آموخت.
فکر میکنید اکنون فیلمهای مستند تا چه اندازه میتوانند مخاطبان را جذب کنند؟
یکی از ابزارهای مهم ارتباطی امروز، رسانهها هستند که در حوزهها و با کارکردهای مختلف، مردمان دنیای امروز را به هم پیوند میدهند. سینما و تلویزیون نیز در این بین بهعنوان دو عنصر مهم جایگاه ویژه و حرفهای زیادی برای گفتن دارند. از کنکاش در مسائل اجتماعی تا گسترش و شناساندن آن، از تکریم و احترام تا تحقیر، از سرگرم کردن تا تعلیم و تعالی بخشیدن و... به طورکلی میتوان گفت سینما و تلویزیون آینهای است که ارزشهای فرهنگی در آن تلالو و شفافیت مییابد. هنرمند فیلمساز از جهانی آرمانی، از یک اعتقاد راسخ و از حالی ماورایی دم میزند و با ویژگیهای انسانی که دارد ساحرانه و خیالانگیز در قالب قراردادهای اجتماعی، در نهایت یک مفسر است، او زیبایی، زشتی، عشق، پاکی، پلیدی، راستی، دروغ، شور و شعف، تبعیض، نجات، آسایش و عدالت را با نور و رنگ و در قاب دوربین به تصویر میکشد و دنیای انسانی خود را بروز میدهد و به آن روح میبخشد. در جواب سوال شما باید بگویم فکر میکنم مدتی است مردم علاقه خاصی به فیلمهای مستند پیدا کردهاند و شاید تولید مستندهای فاخر و ارزشمند بتواند به جذابیت و جذب مخاطب بیشتر فیلم مستند کمک کند. البته ما موضوعهای فراوانی داریم که میتوان راجع به آن فیلم مستند تولید کرد که البته امیدوارم در آیندهای نهچندان دور بتوان در بخشهای مختلف مستندهای تاثیرگذار و جریانساز را تولید و پخش کرد.
چه چیزی باعث شد به سمت فیلمسازی مستند گرایش پیدا کنید؟
به نظر من در سالهای اخیر فیلمسازی تبدیل به مناسبترین وسیله برای بیان مشکلات جوامع شده و بسیار موثر بوده است. یک فیلم خوب زمینهساز حضور فیلمساز برای خلق آثار فاخر و ایجاد حسی قوی و انتقال نگاه بین خود و مخاطب بوده، به طوری که این ارتباط بدون حضور فیلمساز و با نگاه به فیلم بین او و مخاطب برقرار میشود و این یک همدلی بسیار ارزشمند و کمنظیر است. یکی از مهمترین معجزات بشر در طول حیاتش، قدرت خلاقیت اوست.
نیرویی که ونسان ونگوک را در نقاشی به جنون میکشاند، رابرت کاپا و وارتر بیشاپ را قربانی میکند، بتهوون را اسطوره و چاپلین را قهرمان میسازد، همان خلاقیت است که در افراد مختلف به شکلهای گوناگون بروز و ظهور میکند و در این میان البته سختیهای راه را نباید نادیده گرفت که ممکن است گاهی اوقات سبب ناکامی یک هنرمند در ادامه مسیر موفقیت شود.
سال 2010 یکی از ساختههای شما با عنوان «زنان شفا» در جشنواره بینالمللی فیلم ونکوور کانادا در کنار فیلمساز مطرح ایرانی عباس کیارستمی با فیلم (کپی برابر اصل) به بخش مسابقه این جشنواره راه یافت و در کنار فیلمهای کارگردانان با تجربه و موفق دنیا به نمایش درآمد، این اتفاق چقدر روی شما تاثیر گذاشت؟
صادقانه بگویم در قیاس با بزرگان هنر هفتم واقعا قطرهای در برابر اقیانوسم و این توفیق را به حساب آرزوهایم میگذارم که در کنار بزرگان دنیا بودن است، اما برای ساخت این فیلم زحمات زیادی کشیدم و از تجربه ارزشمند فعالان این عرصه یاری گرفتم، زیرا اعتقاد قلبی دارم هرگز با تکروی و کار کردن در فضایی بسته در مسیرهای پرفراز و نشیب، موفقیت
به دست نمیآید.
برای خلق آثار خاص احتیاج به حمایت ندارید؟
ببینید حمایت، ایجاد انگیزه میکند و حمایت نشدن باعث میشود فرصتهای طلایی در زمانی که بیشترین انرژی برای موفقیت وجود دارد، از دست برود و به سستی و بیرمقی بینجامد. میخواهم کمی خودمانیتر بگویم و اینکه گاهی اوقات در صنفها کسانی ظهور میکنند که دانش پایین خود را در پوششی از لفاظی حرفهای پنهان میکنند و سعی دارند به مخاطب القا کنند هر آنچه عرضه میشود حاصل تجربه ناب و پشتکاری طولانی است. اما باید بگویم مخاطبین فهیم ما هرگز به این پوششهای مصنوعی و دروغین دلخوش نیستند و خود صادقانه قضاوت میکنند. یکی دیگر از مشکلات موجود در حمایت از فیلمسازان جوان، نبود امکانات مورد نیاز در این حرفه است که گاه باعث میشود یک فیلمنامه ناب و اثرگذار به دلیل نقص در تبدیل شدنش به فیلم نظیر دوربین حرفهای و وسایل و فناوری روز آن اثرگذاری واقعی را نداشته باشد که صد البته این نقیصه در استانهای کوچک بیشتر به چشم میخورد. البته این را هم باید بگویم که خوشبختانه صدا و سیمای مراکز، فضایی را برای هنرمندان استانی ایجاد کردهاند که بتوانند کارهایشان را تولید و از شبکههای استانی پخش کنند، اما این به تنهایی کافی نیست و شبکههای استانی هم با کمبودهایی مواجه هستند.
در استانها چه قابلیتهایی برای خلاقیت شهری وجود دارد؟
نهفقط در استان کردستان بلکه در تمام کشور، هنرمندان جوانی وجود دارند که میخواهند آثار درخوری تولید کنند، اما به دلیل نداشتن بودجه یا امکانات لازم نمیتوانند اثر دلخواهشان را تولید کنند. مسئولان باید توجهشان به هنرمندان شهرستانی باشد.
در بخشی از حرفهایتان گفتید صدا و سیمای مرکز کردستان در موفقیت شما نقش داشته است. به نظرتان مدیران صدا و سیمای مراکز چطور میتوانند فضای دلخواه هنرمندان شهرستانی را فراهم کنند؟
بدون شک صدا و سیمای مرکز کردستان در موفقیت من نقش بسزایی داشته است. نهتنها من بلکه بسیاری از علاقهمندان رشتههای مختلف هنری، مدیران در صدا و سیمای مراکز تمام امکاناتشان را در اختیار هنرمندان شهرشان قرار دادهاند، اما باید بودجههای بیشتری به صداوسیمای مراکز تعلق بگیرد تا آنها هم بتوانند برآوردهای بهتری به هنرمندان بدهند. هنرمندان شهرستانی بدون هیچگونه چشمداشتی در مراکز صدا و سیما فعالیت میکنند و باید علاوه بر ایجاد انگیزه، از آنها حمایتهای مختلف ازجمله حمایت مالی صورت بگیرد. (بهرام ابراهیمی/ ضمیمه قاب کوچک)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد