رخام: به پرسپولیسی ها اجازه دادیم لبخند بزنند

سایت جام جم ورزشی - اگر با شراره رخام حرف بزنید باورتان نمی‌شود او تا این اندازه استقلالی باشد. یک هوادار دو آتشه که در کری خواندن برای رقیب سنتی کم نمی‌گذارد.

رخام که خودش یک فوتبالیست (البته فوتسالیست) قابل است یک مصاحبه فوتبالی با ما انجام داد که پیشنهاد می‌کنیم آن را بخوانید:

* شما که استقلالی هستید این روزها در قبال کری‌خوانی‌های پرسپولیسی‌ها چه واکنشی نشان می‌دهید؟
- من به آن‌ها می‌گویم که ما همیشه قهرمان هستیم ولی گاهی اوقات بزرگواری می‌کنیم و اجازه می‌دهیم طرفداران قرمز خوشحال شوند.

* دلیل کسب رتبه پنجم توسط استقلال را چه می‌دانید؟
- متأسفانه یک موقع شانس با آدم یار نیست. باید کسب این رتبه را به حساب بدشانسی گذاشت.

* فکر نمی‌کنید حواشی باعث عدم قهرمانی استقلال شد؟
- اصولاً کار تیمی همیشه حاشیه‌های خودش را دارد. چون ممکن است افرادی که در گروه هستند حاشیه داشته باشند و در نهایت تیم دچار آن شود. ولی استقلال باید برای فصل بعد حواسش به این حواشی باشد. آبی‌ها نباید بگذارند رقبا از ضعفشان استفاده کنند و تیم را به هم بریزند.

* رفتن بازیکنان کلیدی از جمله مجیدی تا چه حد تأثیرگذار بود؟
- با وجود این که حضورشان برای تیم ارزشمند بود ولی به تصمیم مجیدی احترام می‌گذارم و اعتراضی نمی‌کنم. در نهایت با وجود امپراتوری مثل قلعه‌نویی زیاد جای نگرانی نیست!

* مثل این که حسابی طرفدار قلعه‌نویی هستید. درست است؟
- معتقدم او بهترین مربی لیگ ماست. من اعتقاد دارم تیم ما را چشم زده‌اند وگرنه قلعه نویی کارش را خوب انجام داده.

* شاید اگر قلعه‌نویی جوانگرایی می‌کرد نتیجه بهتری می‌گرفت. قبول دارید؟
- من کارشناس نیستم اما به عنوان هواداری که حرفه‌ای به فوتبال نگاه می‌کند معتقدم هر تیمی تاریخ مصرف دارد و الان وقتش است که استقلال پوست اندازی کند و جوان‌ها را بیاورد ولی جا دارد به قرمزها بگویم که ما فصل بعد با دست پر برمی‌گردیم.

* با ماندن فتح الله زاده در رأس مدیریت استقلال موافق هستید؟
- به شدت موافقم. دوست دارم او همچنان تیم را ساپورت کند.

* دوست دارید استقلال در فصل آینده چه بازیکنانی را به تیم اضافه کند؟
- دوست دارم لژیونرها از جمله منتظری و جباری برگردند و البته دلم می‌خواهد لژیونرهایی که از اول در اروپا بازی کردند و در فوتبال حرفه‌ای آن‌جا رشد کردند به ایران برگردند و در تیم ما توپ بزنند. البته در این بین اسماعیل شریفات را هم از قلم نیندازید.

* کلاً زیاد کری‌ می‌خوانید؟
- ما نیازی به کری‌ خواندن نداریم چون جایگاهمان ثابت است. ما با تیمی کری می‌خوانیم که بتواند با ما رقابت کند نه پرسپولیس که گهگاهی اجازه لبخند زدن را به آن‌ها می‌دهیم. همین‌جا اعلام می‌کنم پرسپولیس هر وقت فینال آسیا را تجربه کرد تازه می‌شود با آن‌ها کل‌کل کرد. فکر کنم همین حرفم برای سه سالشان کافی باشد. (می‌‌خندد)

* ظاهراً در جواب دادن به پرسپولیسی‌ها کم نمی‌آورید؟
- خیر! این را هم باید اضافه کنم که ما به قرمزها فرصت بازگشت می‌دهیم تا به هواداران استقلال بپیوندند و بعد از چند وقت که دوره‌ای را طی کردند جزو طرفداران جدی آبی‌ها قرارگیرند. در هر صورت راه بازگشت همیشه باز است.

* برویم سراغ تیم‌ملی، چقدر به صعود تیم‌ملی در جام‌جهانی امیدوار هستید؟
- داستان تیم‌ملی فرق می‌کند. باید از این تیم حمایت کامل کرد. امیدوارم موفق باشند.


* تصمیم ندارید با کاروان هنرمندان به برزیل بروید؟
- اتفاقاً می‌خواستم بروم البته به صورت جدا اما خودم یکی، دو مسافرت در پیش دارم و هنوز معلوم نیست که برنامه‌ام به چه شکلی است چون هنوز چیزی مشخص نیست. نمی‌توانم در قالب گروه به برزیل بروم.

* مثل این که در مراسم مربوط به تیم‌ملی هم حضور فعال داشتید؟
- فقط یک بار رفتم چون درگیر کار یک تله فیلم هستم که در مرحله پیش تولید قرار دارد.

* نظرتان در مورد روبه‌رو شدن ملی‌پوشانمان با آرژانتین چیست؟
- برخلاف حواشی که راجع به مسی پیش آمد معتقدم که مسی یک استعداد است و چه اشکالی دارد در روبه‌رو شدن با او به عنوان یک تبادل تکنیک نگاه کنیم؟ و حتی هرجا که لازم باشد از او نکته‌ای را یاد بگیریم؟ مسی کاملاً قابل احترام است.

* راستی شما خودتان هم فوتبال بازی می‌کنید؟
- ما تا پارسال یک تیم فوتسال هنرمندان داشتیم که من هم عضوش بودم حتی با تیم‌ملی فوتسال هم که بازی کردیم دو گل زدم. من کلاً مهاجم با تعصبی هستم و بخاطر تعصبم خشن هم بازی می‌کنم به طوری که دروازه‌بان تیم‌ملی از من می‌ترسید اما من به او گفتم نگران نباش دست و پایت را نمی‌شکنم. (می‌خندد)

* اعضای آن تیم چه هنرمندانی بودند؟
- خیلی‌ها بودند می‌ترسم اگر اسم ببرم بعضی‌ها از قلم بیفتند.

* دوست دارید روزی در فیلمی فوتبالی ایفای نقش کنید؟
- بله و دوست دارم نقشم منفی باشد. مثلاً یکی که پول می‌دهد و داور را می‌خرد.

(روزنامه نود)