با محمدرضا کارگر، مدیر کل موزه‌های کشور

انسان، محور موزه‌های نوین است نه اشیا

با وجود داشتن فرهنگ و تمدنی قوی، اما هنوز موزه‌های کشور در نشان دادن آثار به جای مانده از گذشتگان این مرز و بوم نقش تاثیرگذاری ایفا نکرده است.
کد خبر: ۶۲۰۷۹۵
انسان، محور موزه‌های نوین است نه اشیا

هنوز بسیاری از مردم نام موزه‌های مهم کشور را نمی‌دانند و خیلی‌ها حتی برای یکبار هم که شده پا به این تاریخ خانه‌ها نگذاشته‌اند. باید پرسید مقصر این موضوع کیست؟ آیا ضعف‌ها به شیوه موزه‌داری بازمی‌گردد یا به فرهنگسازی و اطلاع‌رسانی؟

محمدرضا کارگر، مدیر اسبق موزه ملی ایران که دو ماهی است به عنوان مدیر کل امور موزه‌های سازمان میراث فرهنگی کشور منصوب شده بر این باور است که هنوز موزه‌های کشور بر شی‌ء‌محوری استوارند و از موز‌ه‌داری دنیای امروز که به سمت انسان‌محوری و جامعه‌محوری پیش‌رفته، عقب است. وی بر این باور است که باید شیوه‌های نوین موزه‌داری پیاده شود. او همچنین تاکید می‌کند که به جای گسترش و ایجاد موزه‌های جدید مگر در مواردی که ضرورت به حساب می‌آید، باید استانداردسازی موزه‌ها دنبال شود.

در مورد تعداد موزه‌های کشور همواره آمار متناقضی اعلام می‌شود، چه تعداد موزه در کشور داریم و از این میان چه تعداد متعلق به سازمان میراث فرهنگی و چه تعداد متعلق به بخش خصوصی یا سایر نهادهاست؟

با توجه به تعریفی که یونسکو از موزه‌ها دارد تعداد موزه‌ها نیز دچار تغییر می‌شود. بر اساس تعریف یونسکو حتی بناهای تاریخی که بازدیدکننده دارد موزه به حساب می‌آید و اگر این تعریف را بپذیریم می‌توان گفت به تعداد بناهای تاریخی در کشور موزه‌ داریم و تعداد موزه‌ها خیلی بیشتر از آن چیزی است که در آمارها اعلام می‌شود. تعریف متعارفی که در کشور ما و بسیاری از کشورهای دیگر وجود دارد بر این اساس است که موزه باید یک ساختار تشکیلاتی داشته باشد. البته این که آیا مجموعه کاخ سعدآباد یا کاخ گلستان را باید یک موزه تعریف کنیم یا باید موزه‌هایی را که درون این مجموعه‌هاست نیز در نظر گیریم، اینها مباحثی است که باید درموردش به یک تعریف مشخصی برسیم. بنابراین اختلاف‌هایی که در ارائه آمار دیده می‌شود، به تعاریفی که وجود دارد برمی‌گردد.

با توجه به تعریف مرسوم در کشور، موزه باید یک ساختار تشکیلاتی داشته باشد و بر اساس این تعریف هم اکنون تعداد موزه‌های وابسته به سازمان میراث فرهنگی 230 موزه است و 131 موزه غیروابسته که تحت مالکیت نهادهای دولتی و عمومی هستند نیز فعالند. در همین حال 44 موزه مشارکتی داریم و موزه‌های خصوصی هم تعدادشان 31 عدد است. به این ترتیب جمع کل موزه‌های فعال در کشور به 436 موزه می‌رسد. البته تعداد موزه‌های در حال ساخت اعم از منطقه‌ای و استانی درحوزه میراث فرهنگی هم حدود20 موزه است.

بیش از هشت دهه از شکل‌گیری موزه در کشور می‌گذرد، اما از لحاظ فرم و محتوا تغییر چندانی در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته رخ نداده است. بفرمایید هم اکنون چند درصد از موزه‌های کشور با استاندارد‌های جهانی تطبیق دارد؟

استانداردهای موزه‌ای، استاندارد‌های عمومی است. به عنوان مثال، در حوزه خودرو تعدادی استاندارد‌های تعریف شده مانند استاندارد یورو 3 و 4 وجود دارد و با مباحثی چون امنیت، صادرات و واردات گره‌خورده که در سطح بین‌المللی مطرح و پذیرفته شده است و خودرویی که این استاندارد‌ها را نداشته باشد کیفیتش زیر سوال می‌رود و حق تردد ندارد، اما در مورد موزه‌ها اگر چه بخشی از استانداردها مثل رطوبت و نور تعریف شده و به فرض استفاده از لامپ‌های فلورسنت را غیراستاندارد می‌داند و باید از چراغ‌های یووی‌دار استفاده شود تا با تابش نور از فعل و انفعالات و تاثیر منفی آن به روی اشیا جلوگیری شود یا در مورد دمای فضایی که اشیا در آن نگهداری می‌شود استاندارد‌هایی وجود دارد که این موضوعات بیشتر به بحث حفاظت فیزیکی و شیمیایی اشیا مربوط می‌شود، اما در مورد چیدمان اشیا از نظر محتوا و سناریو و همچنین خدماتی که باید ارائه شود نگاه سلیقه‌ای وجود دارد و هر کشوری استانداردها و سلیقه خودش را اعمال کرده است. در واقع اینها چیزی نیست که در سطح بین‌المللی استانداردسازی شده باشد، اما بتدریج با گسترش جوامع و تغییر نیازها، استاندارد‌های موزه در کشورهای توسعه یافته به هم نزدیک و شبیه شده است. برای مثال در کشور ما موزه‌ها هنوز نسل دومی هستند. در نسل اول موزه‌داری موزه‌ها مکان‌هایی بودند که فقط یک‌سری از اشیا را نگه می‌داشتند و به صرف نگهداری اشیا به آنها موزه می‌گفتند. در مرحله بعد یعنی نسل دوم موزه‌ها، گفته شد که باید موضوع‌بندی را در نظر گرفت، وقتی موضوع‌بندی وارد موزه‌ها شد موزه نسل دومی شکل گرفت. این اتفاق نقطه عطفی در موزه‌داری کشور بود، با این حال اما موزه‌های دنیا در حال حاضر چند نسل را پشت سر گذاشته‌اند و به سمت نسل ششم خود پیش می‌روند. البته در ایران موزه‌هایی هستندکه از نسل دوم عبور کردند؛ مثل موزه هنرهای معاصر که وارد نسل سوم موزه‌داری شده است. بعضی موزه‌ها با این نگاه در کشور ایجاد شد که بتواند با شرایط همخوان شود. در این زمینه شما موزه‌هایی همچون موزه فرش را می‌بینید که معماری‌اش با ویژگی و تکیه بر فرش طراحی می‌شود یا در موزه هنرهای معاصر معماری آن با ارائه هنرهای معاصر طراحی می‌شود، اما بعدها می‌بینیم براحتی یک بنای تاریخی با قراردادن یک سری ویترین تبدیل به موزه می‌شود. در نسل چهارم موزه‌داری فناوری از جمله صدا، تصویر و رنگ به درون موزه‌ها راه پیدا می‌کند و موزه‌ها از شیء‌گرایی صرف بیرون می‌آیند یا در نسل پنجم موزه‌داری دیگر شیء موضوع نیست بلکه انسان موضوع است و ما باید ببینیم این انسان چه سوالاتی دارد تا پاسخ داده شود. در گذشته ما فقط اشیا را می‌چیدیم و با آدم‌ها کاری نداشتیم و هدف خود شیء و حفاظت از آن بود، اما در نسل پنجم انسان ارزش دارد و در واقع موزه برای او ساخته می‌شود و اشیا به گونه‌ای چیده می‌شود که به سوالات او پاسخ داده شود و همه هدف همین است. در نسل ششم موزه‌ها که هم اکنون درباره آن بحث می‌شود باید از نیازهای یک انسان عبور کنیم و به نیازهای جامعه پاسخ دهیم. اگر امروز در جامعه ایرانی بحث هویت ملی، تنوع فرهنگی، سنت و مدرنیته، جهانی‌شدن و صدها موضوع دیگر مطرح است باید سراغ آنها برویم و موزه‌ها باید با هدف پاسخ به این نیازها پیش برود و هر موزه‌ای به یکی از این معضلات جامعه پاسخ دهد.

یکی از مشکلات ما تعداد کم بازدیدکنندگان از موزه‌ها نسبت به کشورهای دیگر است. به چه دلیل مردم کمتر جذب موزه‌ها می‌شوند؟

خیلی از موزه‌های کشور بازدیدکنندگان خوبی دارد به‌طوری که کاخ موزه‌هایی چون سعدآباد یا کاخ گلستان و برخی موزه‌ها به اندازه‌ای بازدیدکننده دارند که به مدارس برای بازدید نوبت سه ماهه می‌دهند. بازدیدکنندگان موزه‌ها دو گروهند. یک بخش از بازدیدکنندگان از همان کشور هستند و برخی گردشگر خارجی هستند. مثلا در فرانسه، اسپانیا یا سایر کشورهای گردشگرپذیر می‌بینید به اندازه جمعیتشان گردشگر دارند. شما چه کسی را سراغ دارید که به فرانسه و شهر پاریس سفر کند، اما سری به موزه لوور نزند. اگر آمار بگیرید ملاحظه می‌کنید که 60 تا 70 درصد بازدیدکنندگان موزه لوور خارجی هستند. این که تعداد بازدیدکنندگان ما پایین است یکی از دلایلش ورود کم گردشگر به کشورمان است. دوم این که فرهنگ موزه رفتن در کشور باید تغییر کند و سوم باید موزه‌داری در کشور دچار تغییر و تحول شود. به عبارتی چند اتفاق باید رخ دهد تا ما شاهد یک تحول در رویکرد جامعه به موزه‌ها باشیم. با توجه به موزه‌هایی که در کشور داریم حتی اگر مردم بیشتری از این اماکن بازدید کنند باز خیلی فرق نمی‌کند، چون موزه‌های ما موزه‌های آموزشی نیستند تا بتوانند مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند. اگر می‌توانستیم مخاطب را تحت تاثیر قرار دهیم به طوری که یک نفر هم به تعداد بازدیدکنندگان اضافه می‌شد، خوب بود.

قرار بود شما استانداردهای موزه‌ای را تدوین کنید. این موضوع به کجا رسید ؟

ما داریم چند اتفاق را همزمان پیگیری می‌کنیم و برای اولین بار در طول هشت دهه از تاریخ موزه‌داری کشور استانداردهای موزه‌ای را تدوین می‌کنیم تا بعد از تصویب به موزه‌ها ابلاغ شود.

چه مدت طول می‌کشد؟

فکر می‌کنم در یک فرآیند کمتر از شش ماهه یعنی تا پایان امسال این اتفاق رخ می‌دهد، البته ممکن است برخی از این استاندارد‌ها چند سال دیگر بازنگری شود و تغییر کند ولی تمام تلاش ما این بود که استانداردسازی در موزه‌داری کشور هر چه زودتر انجام شود تا اگر در آینده اصلاحاتی نیاز بود اعمال کنیم.

این استاندارد‌ها شامل چه موضوعاتی می‌شود؟

یک بخش ازاین استاندارد‌ها توجه به محتواسازی و داشتن سناریو است. همچنین اطلاع‌رسانی مناسب، چیدمان اشیا، نوع ویترین‌ها، نور، فراهم‌کردن امور رفاهی و خدماتی، فراهم‌آوردن امکانات لازم برای بازدید معلولان از طریق تعریف مسیر حرکت ویلچر یا نصب پله برقی از جمله نکاتی است که در تدوین این استاندارد لحاظ می‌شود.

با توجه به استاندارد‌هایی که درحال تدوین است، باید گفت بسیاری از موزه‌هایی که در سال‌های اخیر ساخته شده‌، بدون مطالعه و نظر کارشناسی ایجاد شده است؟

متاسفانه همین‌طور است، طی سال‌های گذشته عملیات ساخت برخی موزه‌ها در کشور بدون مطالعات جامع و براساس لابی‌های غیرکارشناسی و داد و ستدهایی صورت گرفته که هیچ‌گونه مبنای تحقیقاتی نداشته است. به عبارتی راه‌‌اندازی آنها هیچ سنخیتی با وسعت، جمعیت و فضای منطقه‌شان ندارد.

با توجه به این که در طرح اجرایی بسیاری از موزه‌ها، استانداردهای لازم رعایت نشده است، ما چاره‌ای جز ادامه عملیات ساخت و راه‌اندازی موزه نداریم. در برخی استان‌ها آمار طولانی از موزه‌هایی ارائه می‌شود که با استانداردها و تعاریف موزه مطابقت ندارد. به طور مثال اتاقی تبدیل به موزه شده و در آن چند مجسمه و شیء را در معرض دید بازدیدکنندگان قرار داده‌اند. ما بر اساس نظرات کارشناسی، آمایش جمعیت و دیگر موارد، گسترش موزه‌ها را در دستور کار قرار خواهیم داد. ما اعلام کردیم هیچ موزه‌ای تا زمانی که طرح چیدمان و سناریوی آن به تصویب نرسد، افتتاح نمی‌شود.

در مورد موزه‌هایی که از قبل وجود داشته، چطور؟

آنها نیز باید خود را به استاندارد‌هایی که ابلاغ می‌شود، برسانند.

پس به سرمایه‌گذاری‌ جدید در موزه‌های موجود کشور نیاز داریم؟

قطعا، ما ترجیح می‌دهیم به جای گسترش و ایجاد موزه‌های جدید مگر در مواردی که ضرورت‌ به حساب می‌آید موزه‌های موجود را استاندارد کنیم. حالا ضرورت ایجاد موزه‌های جدید وقتی است که یک شهر بسیار بزرگ اعلام کند موزه‌ای ندارد و نیاز به ایجاد موزه‌ دارد یا در یک محوطه تاریخی که حفاری شده باشد، برای نمایش اشیای کشف شده نیاز به ایجاد یک سایت موزه باشد یا در استانی شورای شهری پیشنهاد دهد با پرداخت کل هزینه می‌خواهد موزه‌ای را احداث کند. بنابراین از شرایط به‌وجود آمده استفاده می‌کنیم یعنی این‌گونه نیست که ما بخواهیم صد درصد جلوی ایجاد موزه‌های جدید را بگیریم، اما ترجیح می‌دهیم توان مالی و بودجه‌های خود را صرف موزه‌های موجودمان کنیم تا سطح کیفی آنها بالا رود.

آیا برآورد شده که برای رسیدن به چنین سطحی از استانداردها چه میزان سرمایه‌گذاری جدید نیاز است ؟

قابل برآورد نیست برای آن که متغیر است، اما در این زمینه درخواست بودجه‌مان را خیلی افزایش دادیم و اگر تامین شود، می‌توانیم موزه‌های کشور را با استاندارد‌های تعریف شده سر و سامان دهیم.

اشاره کردید که موزه‌ باید انسان‌محور باشد و به نیاز‌های مخاطب پاسخ دهد، اما درموزه‌ها متاسفانه با بازدیدکنندگان امنیتی برخورد می‌شود و حتی وسایل آنها، کیف و موبایلشان تحویل گرفته می‌شود، این در حالی است که در موزه‌های خارج از کشور بندرت چنین محدودیتی دیده می‌شود؟

وقتی بحث از انسان محوری می‌شود، دو موضوع مطرح است. یک موضوع تکریم مخاطب است که برمی‌گردد به همان موضوعی که شما اشاره کردید و بازدیدکننده که مخاطب موزه است از لحظه‌ای که وارد می‌شود باید احساس کند که به او توجه می‌کنند تا از محیط لذت ببرد. قاعدتا بهتر است در موزه‌ها امکانات به روز برای بازرسی و کنترل وسایل وجود داشته باشد تا نیازی به گرفتن وسایل همراه وی ازجمله کیف، دوربین و موبایل او نباشد. موضوع دیگر در بحث انسان‌محوری توجه به پرسش‌ها و نیاز انسان است یعنی چیدمان اشیا در موزه‌ها با توجه به سناریویی که برای آن تعریف می‌شود باید به گونه‌ای باشد تا به پرسش‌هایی که ممکن است در ذهن مخاطب به وجود آید پاسخ دهد. در موزه‌داری امروز دنیا این گونه نیست که فقط اشیا هدف باشند و با قرار گرفتن در ویترین مورد توجه واقع شوند، بلکه این انسان‌ها هستند که جایگاه ویژه‌ای دارند و به آنها توجه می‌شود. مثلا ممکن است برای مخاطب این پرسش مطرح باشد که جایگاه زن در طول تاریخ ایران چه بوده یا آزاداندیشی و آزادمنشی در جامعه‌های ایرانی چگونه بوده است، بنابراین اشیای موزه باید به گونه‌ای چیدمان و معرفی شود که به این پرسش‌ها پاسخ دهد. انسان گاهی علاقه‌مند است یک شیء را لمس و اطلاعات بیشتری درباره آن کسب کند و می‌خواهد بداند خاستگاه آن کجاست یا تکنیک ساخت آن چه بوده یا چه کاربردی داشته است. ما در موزه‌داری نوین باید به این پرسش‌ها پاسخ دهیم نه این که به آنها بی‌توجه باشیم و تنها شیء را درون یک ویترین شیشه‌ای به نمایش گذاریم تا کسی به آن دست نزند.

برای پاسخ به پرسش‌های مخاطبان از چه شیوه و ابزارهایی در موزه‌داری نوین استفاده می‌شود؟

از همه فناوری‌ها اعم از نور، صدا و تصویر استفاه می‌شود و در کل چیدمان هم تغییر می‌کند. فرض کنید می‌خواهید به موضوع نگاه جامعه ایرانی به زن در طول تاریخ بپردازید، بنابراین یک طراح (میزیولوژیست و معمار داخلی) می‌آورید و براساس مطالعات انجام شده و آثاری که تصویر زن در آن به کار رفته یا تمام مجسمه‌هایی که درباره زن در طول تاریخ ایران ساخته شده سالنی ایجاد می‌کند. زمانی که شما تمام اشیا و آثار مربوط به زن را جمع‌آوری می‌کنید و در یک مکان به نمایش درمی‌آورید، مخاطبان با توجه به موضوعی که دنبال آن هستند به تماشای آن می‌پردازند. ممکن است یک طراح لباس، پوشش لباس زن را در دوره‌های مختلف تاریخی مورد بررسی قرار دهد و دیگری به جایگاه زن و قدرت او در جامعه ایرانی توجه نشان دهد. بنابراین هر کس با نگاه خودش به این مجموعه نگاه خواهد کرد.

پس تا رسیدن به نسل پنجم و ششم موزه‌داری خیلی زمان نیاز داریم؟

خیلی جاها زود به نتیجه می‌رسد، البته ما نمی‌توانیم یکدفعه همه چیز را ایده‌آل کنیم، اما اگر بپذیریم عقب‌افتادگی ما 50 سال است، بیست سال آن را هم جبران کنیم، خوب است و این جبران باید در موزه‌های جدید بیشتر باشد. به هر حال ما نمی‌توانستیم خودروی پیکان را یکدفعه تبدیل به بهترین ماشین کنیم ولی همان که 30 درصد هم بهبود پیدا کند خوب است چون رسیدن به ایده‌آل یک کار علمی است و تجربه می‌خواهد و شما نمی‌توانید یک جامعه سنتی را یکدفعه مدرن کنید ولی می‌توانید نشانه‌های مدرن را آرام‌آرام در آن ایجاد کنید.

در بحث تکریم مخاطبان گفتید که می‌توان برخی از برخورد‌ها را تغییر داد که زیاد هم فرآیند طولانی ندارد. آیا دستورالعملی برای تغییر این رویه‌ها به موزه‌ها بخشنامه نکردید؟

برای نصب برخی تجهیزات کنترل بازرسی که مجهز به فناوری روز باشد، نیاز به بودجه است.

البته برخی از موزه‌های کشور مثل موزه ملی دارای بازرسی مناسب و هوشمند است، اما باز هم برخوردی سختگیرانه دارد.

آنها اشتباه می‌کنند و نباید چنین برخوردهایی داشته باشند. به هر حال اینها موضوعاتی است که باید در استاندارد‌های ما دیده شود و برای مدیران موزه‌ها و حراست‌ها دوره‌های آموزشی گذاشته شود. مثلا می‌گویند عکس گرفتن ممنوع است در حالی که امروزه ثابت شده یک نور آنی آسیبی به اشیا نمی‌رساند.

شما که حدود دو ماه است مسئولیت اداره موزه‌های کشور را به عهده دارید، بخشنامه‌ای برای تغییر این رویه‌ها صادر نخواهید کرد؟

بخش مهمی از اینها در حال انجام است. به هر حال از وقتی مسئولیت اداره موزه‌ها را به عهده گرفتم بخشی از زمانم صرف شناخت و مطالعه وضع موجود و بخشی صرف چانه‌زنی برای افزایش بودجه بوده است. نیازها باید مشخص شود، این که سریع و بدون مطالعه بخواهید یک سری دستورالعمل‌ها را اجرا کنید ممکن است بعدا به مواردی بر بخورید که دستورالعمل‌های شما نقض شود. مثلا درباره فلاش دوربین باید حتما از پژوهشکده مرمت و حفاظت استعلام شود تا بتوان نظر قطعی داد.

یکی از انتقادهایی که همواره کارشناسان مطرح می‌کنند، وضع نامناسب مخازن نگهداری اشیا در برخی موزه‌های کشور و فقدان آماری شفاف درباره تعداد اشیای این موزه‌هاست؟

مخازن موزه‌ها خیلی غنی‌تر از فضایی است که اشیا به نمایش درآمده است. این هم اختصاص به موزه‌های ایران ندارد، مثلا موزه لوور هفت میلیون شیء دارد که از این تعداد فکر نمی‌کنم بیشتر از 500 هزار شیء به نمایش درآمده باشد و این طبیعی است. درباره موزه‌های ما هم همین است، اما درباره موزه ملی ایران بارها درباره این موضوع صحبت شده و بسیاری را نگران کرده است و باید توضیح کاملی درباره اشیایی که در موزه ملی ایران وجود دارد بدهم. اشیای موجود در این موزه دو گروهند؛ یک سری اشیایی است که در مخزن موزه ملی قرار دارد که از نظر مالکیت متعلق به موزه ملی و در دفاتر آنها ثبت شده است. اینها مطابق با استاندارد‌های موجود در مخازن نگهداری می‌شود و این اطمینان را می‌دهم که در شرایط خوبی هم نگهداری می‌شود، البته همیشه بحث ایده‌آل وجود دارد و شاید یکی از شرایط ایده‌آل این باشد که مثلا بنا در مقابل زلزله ده ریشتری صد درصد مقاومت باشد، اما بنای موزه ملی قدیمی است و بیشتر از این نمی‌شود کاری کرد. البته از نظر کنترل رطوبت و در نظر گرفتن کوچک‌ترین تغییرات شیمیایی مطمئن باشید که استاندارد‌ها کاملا رعایت می‌شود و جای هیچ گونه نگرانی نیست. گروه دیگری از اشیا در موزه وجود دارد که در مقطعی از طرف سازمان‌های امنیتی و انتظامی از دست آدم‌هایی که مجموعه‌دار بودند یا افرادی که قاچاق کرده بودند ضبط شد و چون شناسایی نشده بود، این چند هزار شیء را در فضایی در انبار موزه ملی قرار دادند که بخش عمده‌ای از این اشیا تقلبی است. در واقع این اشیا متعلق به موزه ملی نیست بلکه قرار بوده در یکی از انبارهای موزه ملی به صورت موقت نگهداری و بعد به جای دیگر منتقل شود، اما از آنجایی که در کشور ما هر موقتی 20، 30 سال طول می‌کشد، این اشیا همچنان مانده و موزه ملی ایران هیچ دخل و تصرفی در این اشیا ندارد.

آیا آماری از تعداد اشیای موزه ملی وجود دارد؟

در موزه‌ها آمار هر روز تغییر می‌کند، زمانی که بازدیدی از موزه لوور داشتم در آنجا هم خیلی از اشیا به ثبت نرسیده بود چون فرصت نشده بود و باید یک سری آثاری که از مصر به فرانسه رفته بود، مرمت می‌شد و مورد مطالعه قرار می‌گرفت که کارشناسان فرصت نکرده بودند آن کار را انجام دهند و حتی در این موزه کتیبه‌هایی هست که هنوز خوانده نشده است. بنابراین در همه جای دنیا چنین اتفاقاتی هست و همیشه یک تعداد اشیای جدید وارد می‌شود. اتفاق خوبی که در ایران طی این چند سال افتاده به‌کارگیری نرم‌افزار جام است تا هر موزه اطلاعات اشیای خود را وارد این نرم‌افزار کند.

الان حدود دو سالی است که از به‌کارگیری نرم‌افزار جام صحبت می‌شود و بحث شناسنامه‌دار کردن اشیا مطرح است. تاکنون چه تعداد شیء به ثبت رسیده است؟

انتقال کارشناسان و کارمندان سازمان میراث فرهنگی به شیراز باعث شد تا بسیاری از پروژه‌ها تعطیل شود. هم‌اینک با پراکندگی‌های به وجود آمده کارشناس خیلی کم داریم و دو سال وقفه‌ای که به وجود آمد، بسیاری از پروژه‌ها را از هم پاشید.

در همان مدتی که این نرم‌افزار به اجرا درآمد چه تعداد اشیا ثبت شد؟

می‌توانم بگویم حدود دو میلیون شیء در مجموعه سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده است. البته نه فقط از طریق نرم‌افزار جام، چون جام به صورت پایلوت اجرا می‌شود. نرم‌افزار جام معایبش رفع شده ولی باید یک سری از تجهیزات آن خریداری شود. بر این باورم که این شبکه براحتی می‌تواند نیازها را رفع کند و طرح به روزی است و هر زمان که به آن مراجعه کنید می‌توانید همان لحظه ببینید چه تعداد شیء وارد سیستم شده است. ثبت اطلاعات اشیا در نرم‌افزار جام می‌تواند از قاچاق هم جلوگیری کند.

در گذشته ما تعاملاتی با موزه‌های بزرگ دنیا داشتیم و تفاهم‌نامه‌هایی هم برای تبادل اشیا به امضا رسیده بود، اما در مقطعی این تعاملات قطع شد. آیا برنامه‌ای برای ایجاد دوباره این نوع همکاری‌ها دارید؟

ایجاد ارتباط با موزه‌های بزرگ دنیا مشکل نیست، اما اختلاف‌نظرهایی در زمینه تبادل اشیا وجود دارد. برخی معتقدند اشیای درجه یک و باکیفیت نباید در این ارتباطات فرهنگی رد و بدل شود اما من فکر می‌کنم اگر می‌خواهیم بخشی از تمدن و فرهنگ کشور را معرفی کنیم و در معرض دید مردم کشورهای دیگر قرار دهیم باید بهترین و باارزش‌ترین داشته‌هایمان را عرضه کنیم تا فرصت قضاوتی درست به بازدیدکنندگان بدهیم و نباید محدودیتی برای این موضوع داشته باشیم. در واقع باید به سناریو نگاه کنیم و اگر لازم است تعدادی از اشیای شاخص هم حضور داشته باشد.

به طور مثال معرفی دوران صفویه بدون کتاب‌های تاریخی و صنعت کاشی این دوران معنایی ندارد و فرصت شناخت را به بازدیدکنندگان نمی‌دهد، باید مصلحت‌ها را در نظر بگیریم، اما خودمان را محدود نکنیم.

متاسفانه ارتباطات فرهنگی در دوره قبل شکل درست و منسجمی نداشته و بسیاری از پروژه‌ها براساس نوع سیاست‌های فرهنگی دوره قبل حالت بلاتکلیفی دارد. مسئولان پیش از ما این تفکر را داشتند که فقط باید با کشورهایی ارتباط فرهنگی داشته باشند که ارتباط سیاسی قوی با آن کشور برقرار است. این در حالی است که بنده معتقدم وقتی جایی سیاست به بن‌بست می‌رسد فرهنگ کارش را آغاز می‌کند. به طور مثال اگر ما با فلان کشور دچار فهم سیاسی اشتباه هستیم می‌توانیم از طریق اقدامات فرهنگی این فهم اشتباه را تصحیح کنیم. به عبارتی اگر در قسمتی از اروپا فهم غلطی از ایران وجود دارد که موجب قطع ارتباط با این کشورها شده است، می‌توان برای ارائه یک تصویر درست و فرصت شناخت، از ارتباطات فرهنگی بهره برد.

طی سال‌های گذشته درخصوص ارتباط فرهنگی به صورت سلیقه‌ای رفتار شده و ما درصدد فراهم کردن زمینه‌ها و بسترهای لازم برای شکل‌گیری منسجم ارتباطات فرهنگی با کشورهای مختلف هستیم.

در مباحث برگزاری نمایشگاه‌های خارجی و تعامل با موزه‌های دنیا نیز یک اصل علمی وجود دارد و شما با توجه به شناختی که از دنیا دارید و شرایط و شناختی که از پتانسیل موزه‌داری و از کارکرد میراث فرهنگی دارید، تصمیم‌هایی می‌گیرید، اما می‌بینید برخی بدون این شناخت و بدون آن که این دوره را بگذرانند در مقام تصمیم گیرنده قرار دارند، لذا اختلاف به وجود می‌آید. در مقطعی سازمان میراث فرهنگی به این نتیجه رسید که کارکرد موزه‌ها و اشیا فقط در داخل نیست و می‌تواند مخاطبان بسیار زیادی را در سراسر دنیا داشته باشد و تاثیرات بسیاری در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بگذارد. هم‌اکنون از این موضوع دفاع می‌کنم و یکی از برنامه‌هایم گسترش تعاملات و حضور پررنگ در نمایشگاه است، اما طبیعی است تا بخواهیم یک روند تعطیل شده را دوباره شروع کنیم یکی دو سال زمان می‌برد.

تاکنون تاریخ‌های مختلفی برای بازگشایی موزه اسلامی اعلام شده که هیچ یک محقق نشد. اکنون وضعیت موزه به کجا رسیده است؟

موزه اسلامی دارای چند اشکال اساسی است. این موزه فاقد سناریو، چیدمان منطبق با موزه‌داری و نگاه انسان‌محوری است. همچنین در طراحی داخلی این موزه اتفاقاتی افتاده که کار را با مشکل مواجه کرده است. مثلا ویترین‌هایی طراحی شده که از نظر فنی و موقعیت، اندازه و ابعاد متناسب با یک سناریوی علمی نیست و اینها معضلاتی است که باید اصلاح شود. هم‌اکنون یک گروه در حال بررسی تمام قراردادهای منعقد شده در این مدت است تا از نظر حقوقی مشخص شود این موزه چه مقدار بدهکار است یا نیست و تسویه با شرکت‌های طرف قرارداد در چه وضعیتی است و اگر لازم است رایزنی شود. بعد از حل این مسائل باید به جدول زمان‌بندی فکر کنیم تا تصمیم بگیریم یک بخش از کارهای انجام شده را کنار بگذاریم. استنباطم این است که اگر همه چیز خوب پیش رود باید اواخر سال آینده شاهد افتتاح این موزه باشیم، البته اگر همه چیز خوب پیش رود.

شناسنامه‌دار شدن اشیای تاریخی

در کشوری همانند ایران باگستره و پیشینه تاریخی و فرهنگی، تاکنون فقط حدود 10 درصد از محوطه‌های تاریخی آن حفاری و کاوش شده است. طبیعتا هنوز اشیای بسیاری در دل زمین نهفته است. هرچند این اشیا تا زمانی که مورد هجوم حفاران غیرمجاز قرار نگرفته، جایش در دل زمین امن است، اما وقتی سر از خاک بیرون آورد پس از کارهای مطالعاتی درباره تشخیص دوره تاریخی، قدمت آن، جنس و کاربردش و... نیاز به مکانی مناسب برای نگهداری دارد و موزه‌ها بهترین مکان برای حفاظت از این اشیای تاریخی است، اما در کنار حفاظت از این اشیا آنچه بسیار اهمیت می‌یابد داشتن اطلاعات درست و مستندنگاری آن است تا علاوه بر فراهم آمدن بانک اطلاعاتی برای پژوهشگران، بتوان از قاچاق آنها نیز جلوگیری کرد. سالیان سال است که بسیاری از اشیای تاریخی کشور براحتی سرقت و حتی از کشور به صورت قاچاق خارج می‌شود و علاوه بر آن انجام کارهای پژوهشی نیز به دلیل دسترسی نداشتن به اطلاعات اولیه با مشکل مواجه است. هر چند سازمان میراث فرهنگی چند سالی است بحث شناسنامه‌دار کردن اشیای تاریخی را مطرح کرده و در این زمینه نرم‌افزار جام برای ثبت اطلاعات اشیای به کار گرفته شده است، اما این کار نیز به کندی صورت می‌گیرد و طبق آخرین آماری که سال گذشته اعلام شد از حدود دو میلیون اشیای تاریخی و فرهنگی در اختیار سازمان میراث فرهنگی فقط کار شناسایی حدود صد هزار شیء انجام و اطلاعات آن وارد شبکه جام شده است، در حالی که قرار بود طبق وعده‌های داده شده از سوی مسئولان سابق میراث فرهنگی تمام اشیای تحت اختیار سازمان میراث فرهنگی تا پایان سال گذشته شناسنامه‌دار شوند.

آنچه مسلم است مستندسازی از قدیم یک فعالیت مهم موزه‌ای در دنیا بوده است و با شناسنامه‌دار کردن اشیا و وارد کردن این اطلاعات در سیستم می‌توان قاچاق و سرقت اشیا را کاهش داد، زیرا به دلیل جایگاه حقوقی این مستندنگاری بحث پیگیری‌های بین‌المللی امکان‌پذیر می‌شود، ضمن آن که در صورت آسیب دیدن اشیا به دلیل مستندنگاری‌های انجام شده اطلاعات آن شیء ماندگار شده و می‌تواند به کسانی که مطالعاتی در زمینه اشیای تاریخی دارند، کمک کند.

در موزه‌های دنیا برای ثبت و ضبط اطلاعات اشیا، نرم‌افزارهای متفاوتی تعریف شده است تا مدیران آن موزه و کسانی که مالکان آن شیء هستند حال چه دولت یا هر نهاد دیگر بتوانند نظارت آسان‌تری بر آنها داشته باشند.

به گفته کارشناسان موزه، نرم‌افزار جام برای ثبت اطلاعات اشیای تاریخی نرم‌افزار نسبتا خوبی است، اما لازم است این نرم‌افزار نیز هر سال به دست متخصصان و کسانی که اهل فن هستند با توجه به نیاز به روز شود، اما در شرایط فعلی این نرم‌افزار در حد امکان نیازها را برطرف می‌کند، اما برای شبکه‌ای شدن و این که در همه موزه‌های استان‌ها اطلاعات آن قابل دسترس باشد به یک زیرساخت و بسترهایی نیاز دارد تا تبادل اطلاعات بین استان‌های کشور و حتی با موزه‌های بزرگ دنیا فراهم شود.

سیمارادمنش / گروه فرهنگ وهنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها